۱۴۰۳/۱۰/۱۴
هفته گذشته سه گزارش و یادداشت مهم در فارن افرز، هیل و آکسیوس در آستانه شروع دولت جدید آمریکا، موضوع آینده مسائل میان تهران و واشنگتن را به کانون توجهات بازگرداند.
نگارش این یادداشتها از سوی افراد ذی نفوذی همچون نفیو، معمارتحریمهای ایران در وزارت امورخارجه آمریکا،هافمن به عنوان یکی از تحلیلگران برجسته جریان راست افراطی در این کشور و همچنین باراک راوید تحلیلگر امنیتی صهیونیست در سی ان ان و آکسیوس، نشانگر این است که برآیند سیاستمداران، سیاستگذاران و صاحب نظران در دو حزب جمهوریخواه و دموکرات بر این است که هرگونه حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران درصد موفقیت پایینی داشته و معادله هستهای میان ایران و غرب را پیچیدهتر خواهد کرد.از سویی دیگر نیز نکته پنهان و آشکار در این مواضع اخیر آمریکاییها، تمرکز آنان بر استفاده از ابزار مذاکره نه برای حل مسائل که برای مهار ایران است و دیگر نکته مندرج در این نوشتهها ناکارآمدی و عدم کارایی رژیم تحریمها بر علیه ایران در دوران جاری نسبت به دوره پیش از برجام است.
در همین راستا، ریچارد نفیو مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا و هماهنگکننده سابق تحریمها در وزارت خارجه ایالات متحده روز پنجشنبه 13 دی ماه (2 ژانویه 2025) در یادداشتی در فارن افرز به بررسی چشم انداز پیش روی مسائل مابین ایران و آمریکا در موضوع برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان پرداخت.
نفیو در این یادداشت که با نام «آخرین فرصت برای ایران» منتشر شده است، اظهار میدارد: هنوز دلایل زیادی برای حمله نکردن به ایران وجود دارد...حمله به این کشور، منابع قابل توجهی از ایالات متحده را در زمانی که واشنگتن میخواهد بر مناطق دیگر تمرکز کند، مصرف خواهد کرد. اگر حملات موفقیتآمیز نباشند، ممکن است اعتبار ایالات متحده را نیز تضعیف کند.
وی با بالا دانستن احتمال شکست هر حملهای به ایران، عنوان کرد: «علاوهبر این، احتمال شکست بالاست: حتی دقیقترین حملات هم ممکن است فقط روند هستهای شدن ایران را به تأخیر بیندازند. بهترین و بادوامترین راهحل این مسئله همچنان یک توافق دیپلماتیک است.»
وی با اشاره به عدم اتفاق نظر و گسست بزرگ در میان کشورهای مهم جهان در ارتباط با تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران اظهار میدارد: «امروز، جامعه بینالمللی نیز اکنون بر سر اعمال فشار بر رژیم ایران دچار تفرقه شده است. همچنان تحریمهای شدیدی علیه ایران وجود دارد، اما این تحریمها به طور مداوم توسط چین، هند و روسیه نقض میشوند. اجرای کامل دوباره ممکن است، اما این امر نیازمند همکاری چین است، بهویژه در زمانی که پکن با خصومت دوحزبی از سوی واشنگتن روبهروست. روابط روسیه با ایران نیز قویتر از چند دهه گذشته است و پیوندهای دفاعی متقابل آنها تقویت شده است»
نفیو در ادامه مدعی شده است که« انگیزههای تهران برای هستهای شدن هرگز تا این حد بالا نبوده و هزینههای پیشبینیشده آن احتمالاً کاهش یافته است»
وی در ادامه با اشاره به اینکه راهکار نظامی نیز باید در دستور کار آمریکا قرار گیرد به معایب درگیری نظامی با ایران میپردازد و در این زمینه عنوان میدارد: «مقامات آمریکایی نمیدانند که آیا یک حمله نظامی موفق خواهد بود یا خیر. ایالات متحده و شرکای آن ممکن است ابزار لازم برای نابودی تمام تأسیسات اصلی هستهای ایران را در اختیار داشته باشند. اما این تضمینی برای از بین بردن تمامی مواد هستهای یا تجهیزات هستهای این کشور نیست؛ بخشی از این تجهیزات ممکن است در انبارهای بسیار عمیق و مخفی پنهان شده باشند. تهران میتواند، چه در پیشبینی حملات آمریکا و چه در واکنش سریع به آنها، بخشی از اورانیوم غنیشده خود را به مکانهای مخفی منتقل کند و به این ترتیب، مواد کافی برای تولید چندین بمب را به سرعت حفظ کند:
نفیو همچنین مدعی است: «اگر ایران مورد حمله یک قدرت هستهای اعلام شده-که شامل ایالات متحده میشود-قرار گیرد، انگیزه تازهای برای توسعه بازدارندگی خود پیدا خواهد کرد و ممکن است تصور کند که مشروعیت بینالمللی بیشتری برای این اقدام دارد. و با در دست داشتن اورانیوم غنیشده، عنصر اصلی مورد نیاز را در اختیار دارد»
ترور فخریزاده یا حمله به سایت نطنز در سال ۲۰۲۱ به این مشکل پایان نداد
معمار تحریمهای ایران با اذعان به بیتاثیری ترور شهید فخری زاده و انفجار تروریستی در نطنز در روند کلی پیشرفت هستهای ایران گفت: «در واقع، توسعه چندین دههای تخصص هستهای توسط ایران به این معناست که حتی اگر حملات نظامی تمامی تجهیزات و مواد موجود را غیرقابل استفاده کند، این کشور همچنان میتواند یک سلاح بسازد. بازسازی برنامه هستهای ایران زمان خواهد برد، اما حملهای که تأسیسات نطنز و دیگر مکانها را نابود کند، پایان مشکل نخواهد بود؛ همانطور که (ترور) محسن فخریزاده، فیزیکدان ایرانی در سال ۲۰۲۰، یا حمله به سایت تولید سانتریفیوژ ایران در سال ۲۰۲۱ به این مشکل پایان نداد.»
وی افزود: برای سرکوب دائمی آمال هستهای ایران، ایالات متحده ممکن است مجبور شود بهطور مداوم به ایران حمله کند یا یک حمله بسیار گستردهتر انجام دهد،این به این معناست که حملات به ایران میتواند مشکلاتی در اعتبار رهبران ایالات متحده ایجاد کند، بهویژه اگر واشنگتن در نهایت حملات خود را متوقف کند و تهران یک سلاح تولید کند».
حمله نظامی به ایران، احتمالا به مخالفت اروپا، کشورهای جنوب جهان و شرکای عرب واشنگتن بینجامد نفیو همچنین معتقد است:«بدون توجه به نتیجه، حملات به ایران منابع ایالات متحده را تحت فشار قرار خواهد داد. گزارشهای نگرانکنندهای درباره کمبود مهمات و سامانههای رهگیری دفاع موشکی ایالات متحده وجود دارد. هزینههای اضافی در زمانی برای واشنگتن پیش میآید که شرایط دشوار است. اوضاع بینالمللی امروز پیچیده است. روسیه همچنان به جنگ علیه اوکراین ادامه میدهد. خطر حمله چین به تایوان وجود دارد. و تقریباً تمام خاورمیانه در وضعیت ناآرامی قرار دارد.»
این سیاستگذار آمریکایی خاطرنشان میکند: «یک کارزار نظامی جدید علیه ایران بهویژه در صورتی فشار بیشتری به ایالات متحده وارد خواهد کرد که اروپا، کشورهای جنوب جهان و شرکای عرب واشنگتن مخالف یا در بهترین حالت نسبت به اقدام نظامی آمریکا بدبین شوند و این احتمال وجود دارد که همه آنها چنین موضعی داشته باشند.»
دلایلی برای دیپلماسی خوشبینی وجود دارد دیپلماسی در کند کردن آرزوهای هستهای ایران سابقه موفقی داشته است
نفیو با جمعبندی معضلات حمله نظامی اظهار میدارد: «هزینههای بالای حمله به ایران نشان میدهد که ایالات متحده باید بار دیگر دیپلماسی را امتحان کند. دلایلی برای خوشبینی وجود دارد که علیرغم شرایط پرتنش، دو کشور میتوانند به توافقی دست یابند. دیپلماسی، در نهایت، در کند کردن آرزوهای هستهای ایران سابقه موفقی داشته است. ابتکارات اروپایی اوایل دهه ۲۰۰۰ منجر به تعلیق کوتاهمدت فعالیتهای هستهای ایران شد و وقتی این تلاشها در درازمدت موفق نبودند، روسیه و چین را وادار کرد تا از تحریمهای سازمان ملل حمایت کنند. در سال ۲۰۱۳، برنامه جامع اقدام مشترک برجام (JCPOA) پیشرفتهای هستهای ایران را متوقف کرد و دو سال مذاکراتی را امکانپذیر ساخت که به برجام انجامید. برجام بخشهای قابلتوجهی از برنامه هستهای ایران را بهطور کامل متوقف کرد و آن را تحت نظارت بینالمللی سختگیرانهتری قرار داد»
فشار حداکثری ممکن است به واکنش سخت ایران و خروج از NPT منجر شود
معمار تحریمهای ایران در ادامه اظهار داشته است: «اگر ایالات متحده رویکرد «فشار حداکثری» را برای نرم کردن ایران جهت مذاکرات بعدی دنبال کند، ایران ممکن است با مخفی کردن مواد هستهای، ساخت بمب، خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، یا هر سه مورد واکنش نشان دهد...در این صورت بسیاری از شرکای ایالات متحده و منابع قابل توجه انرژی جهان در برد موشکهای ایران قرار خواهند گرفت. بنابراین، جهانی که ایران در آن سلاح هستهای داشته باشد، برای ایالات متحده و شرکایش بسیار خطرناکتر خواهد بود».
بازگشت تحریمهای حداکثری میتواند جرقهای برای تسلیح هستهای باشد
نفیو همچنین در این یادداشت عنوان میدارد: «نفوذ واشنگتن بر محاسبات هستهای تهران در نهایت محدود است. هیچکس در ایالات متحده به طور دقیق نمیداند که مقامات ایرانی چگونه به وضعیت کنونی خود نگاه میکنند. بازگشت تحریمهای حداکثری میتواند جرقهای برای تسلیح هستهای باشد...سیاستگذاران آمریکایی باید در محاسبات خود این احتمال را بگنجانند که دستیابی ایران به سلاحهای هستهای یک واقعیت محتمل است، اما فرصت محدودی برای جلوگیری از این نتیجه وجود دارد.»
حاشیه امن یک سالهای که در برجام برای جلوگیری از هستهای شدن ایران شکل گرفت، اکنون وجود ندارد
ریچارد نفیو در پایان این یادداشت خود مدعی شده است است: از این رو، اکنون زمان آن فرا رسیده است که واشنگتن اقدامات شدیدتری را مد نظر قرار دهد. وقتی ایالات متحده توافق برجام را مذاکره کرد، بر این باور بود که حفظ ایران در بازه زمانی یکساله گریز هستهای(مدت زمانی که برای تولید مواد هستهای قابل استفاده برای یک سلاح لازم است) ضروری است تا به ایالات متحده و شرکایش فرصتهای دیپلماتیک و در صورت نیاز اجماع جهانی برای پاسخ نظامی داده شود. اما آن حاشیه امن دیگر وجود ندارد؛ ایران از زمان آغاز تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی در سال ۲۰۲۱، عملاً در مسیرگریز هستهای بوده است.
وی با این نکته بحث خود را جمعبندی میکند: «این واقعیت که ممکن است استفاده از نیروی نظامی برای جلوگیری از گریز هستهای ایران ضروری باشد، باید بهعنوان یک شکست سیاست دوحزبی دیده شود. پیامدهای یک حمله بسیار سنگین است، و بنابراین مسیر امنتر تلاش دوباره برای مذاکره است. اما اگر این تلاش نیز شکست بخورد، واشنگتن باید آماده باشد.»
هیل: ترامپ باید از پنجره کوچک دیپلماسی برای مهار برنامه هستهای ایران استفاده کند
جان هافمن تحلیلگر برجسته جریان راست در آمریکا، در مقاله خود در وبگاه هیل وابسته به کنگره آمریکا در روز 30 دسامبر 2024 اظهار میدارد و مدعی شده است: «تنش بین ایران و ایالات متحده احتمالاً یکی از اولین چالشهای مهم سیاست خارجی برای دولت آینده ترامپ خواهد بود. تحرکات اخیر تهران بیش از هر نقطهای از تاریخ این کشور، ایران را به ساخت سلاح هستهای نزدیک کرده است.»
هافمن میافزاید:ترامپ رئیسجمهور منتخب باید دوباره با ایران تعامل کند و از پنجره محدودی که در حال حاضر برای خنثی کردن برنامه هستهای تهران به شیوهای صلحآمیز و کاهش تنش با جمهوری اسلامی وجود دارد، استفاده کند. از دست دادن این شانس خطر نزدیک شدن ایالات متحده به جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه را به همراه دارد، چیزی که او به رای دهندگان قول داد که از آن اجتناب کند.
این تحلیلگر با اذعان به شکست سیاستهای گذشته ترامپ در قبال ایران خاطرنشان کرد: «دولت اول ترامپ درسهای آموزندهای برای دولت دوم ارائه میدهد. ترامپ پس از لغو توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با ایران، سیاست «فشار حداکثری» را با هدف منزوی کردن جمهوری اسلامی از لحاظ اقتصادی و دیپلماتیک اعمال کرد. ترامپ بزرگترین تحریمهای آمریکا را تا به امروز علیه ایران اعمال کرد و با افزایش فشار نظامی بر تهران، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ژنرال قاسم سلیمانی را در سال ۲۰۲۰ ترور کرد... اسرائیل نیز محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران را در سال ۲۰۲۰ در نزدیکی تهران ترور کرد و در سال ۲۰۲۱ عملیات خرابکاری را علیه تاسیسات اصلی غنیسازی ایران در نطنز انجام داد. اندکی پس از آن، ایران غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد را آغاز کرد.»
سیاست فشار حداکثری ترامپ و بایدن نتوانست برنامه هستهای تهران را محدود کند
هافمن در ادامه گفت: «سیاست فشار حداکثری ترامپ (که عمدتاً توسط دولت بایدن ادامه یافت)در نهایت نتوانست برنامه هستهای تهران را محدود کند و رفتار بدخواهانه آن را در داخل یا خارج محدود کند. بیشتر به توانمندسازی تندروها در داخل ایران کمک کرد.»
وی میافزاید: «با ورود ترامپ به کاخ سفید در ژانویه، سیگنالهای متفاوتی از سوی ترامپ و مشاورانش وجود دارد. از یکسو، گزارشهایی وجود دارد که رئیسجمهور منتخب میخواهد کمپین «فشار حداکثری» خود علیه ایران را تجدید کند و حتی در حال بررسی حملات هوائی به تأسیسات هستهای ایران است. از سوی دیگر، سیگنالهایی وجود دارد که رئیسجمهور سابق در حال سرگرم کردن چشمانداز توافق با تهران است.»
این تحلیلگر با طرح ادعاعای واهی درباره مواضع پزشکیان و عراقچی اظهار میدارد: تهران اخیراً در زمان مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اصلاحطلب، به سمت لحن آشتیجویانهتر (البته محتاطانه)حرکت کرد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در نوامبر به تلویزیون دولتی گفت که تهران آماده از سرگیری مذاکرات بر سر برنامه هستهای خود است، اما هشدار داد که پنجره چنین مذاکراتی محدود است.
حمله به ایران، تهران را به ساخت بمب تشویق کرده و پدافند هوائی و موشکهای ایران ضربات بزرگی به ارتش آمریکا وارد میکند
هافمن در ادامه تصریح کرد: «جایگزین محتمل برای دیپلماسی، جنگ بین ایالات متحده و ایران است که برای ثبات منطقه و منافع ایالات متحده فاجعه بار خواهد بود...در تهران نیز نتیجه معکوس خواهد داشت. حملات پیشگیرانه علیه تأسیسات هستهای ایران- که احتمالاً نمیتواند کل برنامه هستهای ایران را از بین ببرد- این خطر را ایجاد میکند که تهران را برای ساخت بمب با سرعت بیشتری تشویق کند. پدافند هوائی و قابلیتهای موشک بالستیک ایران هزینههای مالی و جانی قابل توجهی را بر ارتش ایالات متحده تحمیل خواهد کرد.
وقتی صحبت از ایران میشود، بهترین گزینه ترامپ دیپلماسی است. او باید برای کاهش تنشها با تهران، اولین گام ضروری به سوی جدایی آمریکا از خاورمیانه که بسیار مورد نیاز است، تلاش کند.
آکسیوس: بایدن نسبت به حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران موافقت نشان نداد
وبگاه «آکسیوس» به تازگی در گزارشی به قلم «باراک راوید» از نشست محرمانهای که ماه گذشته با موضوع ایران و با حضور «جیک سالیوان» و «جو بایدن» برگزار شد، خبر داد و نوشت: جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، گزینههایی را برای حمله احتمالی ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران- در صورتی که ایرانیها قبل از 20 ژانویه به سمت دستیابی به سلاح هستهای حرکت کنند- به رئیسجمهور بایدن ارائه کرد.
این وبگاه خبری در ادامه گزارش خود آورده است: حمله ایالات متحده به برنامه هستهای ایران در دوره «اردک لنگ» (lame duck)یک قمار بزرگ از سوی رئیسجمهور [بایدن] خواهد بود؛ در عین حال خطر واگذاری یک درگیری جدید به جانشین خود [ترامپ] را نیز به همراه خواهد داشت.
آکسیوس در ادامه گزارش به نقل از یک منبع آگاه از نشست خبر داد: بایدن در جریان این نشست نسبت به گزینهها طرح شده موافقت نشان نداد. بایدن و تیم امنیت ملی وی در این دیدار که تقریباً یک ماه پیش برگزار شد، گزینهها و سناریوهای مختلفی را مورد بحث و بررسی قرار دادند، اما به گفته این منابع، رئیسجمهور تصمیم نهائی نگرفت.
ناکارآمدی حمله به تاسیسات هستهای ایران ترجیعبند محافل و مواضع آمریکاییها
نگاهی به این سه مقاله و گزارش به خوبی این واقعیت را نشان میدهد که آمریکاییها به خوبی از پیامدهای حمله به تاسیسات هستهای ایران اذعان داشته و از سویی دیگر مذاکره و توافق را نه در جهت رفع تنش که بیشتر در جهت مهار سیاست خارجی ایران و توان و قدرت ملی کشورمان میبینند. آمریکاییها به خوبی به این نکته احاطه دارند که هر حملهای علاوهبر واکنش ایران نسبت به نیروهای آمریکایی در منطقه میتواند تهران را به تغییر در دکترین هستهای خود ترغیب کند.اکنون توپ در زمین آمریکاییها است.
وبگاه خبری «آکسیوس» در گزارش روز گذشته که به قلم «باراک راوید» منتشر شد، با اشاره به نشست محرمانه «جیک سالیوان» و «جو بایدن» نوشت: اقدام نظامی علیه ایران «قمار بزرگ» است.
با توجه به وضعیت سیاسی آمریکا که درحال طی کردن دوره گذار قدرت (outgoing politician) است؛ به نظر میرسد هرگونه تصمیمگیری با عدم قطعیت همراه خواهد بود؛ به عبارتی دیگر بر اساس عرف و قوانین نانوشته آمریکا، تصمیمگیرنده نهایی در دوران «اردک لنگ» (lame duck) رئیسجمهور منتخب است.
سیاست «تحریم» و «فشار حداکثری» با هدف «تحدید» و «عقبنشینی» ایران از مطالبات به حق خود اتخاذ شد؛ شکست این سیاست - و گسترش عمق نفوذ ایران در منطقه - آمریکا و همپیمانان را به تهدید علیه ایران و جبهه مقاومت واداشت.
در همین ارتباط؛ «آکسیوس» بهتازگی در گزارشی به قلم «باراک راوید» از نشست محرمانهای که ماه گذشته با موضوع ایران و با حضور «جیک سالیوان» و «جو بایدن» برگزار شد، خبر داد و نوشت: جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، گزینههایی را برای حمله احتمالی ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران - در صورتی که ایرانیها قبل از 20 ژانویه به سمت دستیابی به سلاح هستهای حرکت کنند - به رئیسجمهور بایدن ارائه کرد.
این وبگاه خبری در ادامه گزارش خود آورده است: حمله ایالات متحده به برنامه هستهای ایران در دوره «اردک لنگ» (lame duck)یک قمار بزرگ از سوی رئیسجمهور [بایدن] خواهد بود؛ در عین حال خطر واگذاری یک درگیری جدید به جانشین خود [ترامپ] را نیز به همراه خواهد داشت.
آکسیوس در ادامه گزارش به نقل از یک منبع آگاه خبر داد: بایدن در جریان این نشست نسبت به گزینهها طرح شده موافقت نشان نداد. بایدن و تیم امنیت ملی وی در این دیدار که تقریباً یک ماه پیش برگزار شد، گزینهها و سناریوهای مختلفی را مورد بحث و بررسی قرار دادند، اما به گفته این منابع، رئیسجمهور تصمیم نهایی نگرفت.
این وبگاه آمریکایی به نقل از منابع آگاه افزود: برخی از دستیاران بایدن از جمله سالیوان فکر میکنند که تضعیف توان دفاعی و موشکی ایران، در کنار تضعیف قابل توجه نیروهای نیابتی منطقهای ایران، احتمال حمله موفقیتآمیز را بهبود میبخشد و خطر تلافیجویانه ایران و منطقهای را کاهش میدهد.
باراک راوید در ادامه گزارش متذکر شد: ایران مدتهاست که به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است و تاکید کرده است که برنامه هستهای این کشور فقط برای اهداف غیرنظامی است. اما در ماههای اخیر چندین مقام سابق و فعلی ایران به طور علنی درباره احتمال تغییر دکترین هستهای ایران صحبت کردند.
در ادامه این گزارش آمده است: سالیوان پیشنهاد کرد که ضرباتی که ایران و نیروهای نیابتیاش در سال گذشته دریافت کردهاند، میتواند تهران را به سمت دستیابی به سلاح هستهای سوق دهد. او گفت: این انتخابهایی را برای آن دشمن ایجاد میکند که میتواند بسیار خطرناک باشد، و این چیزی است که ما باید در حین پیشروی در مورد آن بسیار مراقب باشیم.
باراک راوید در ادامه نوشت: حتی اگر ایران تصمیم به ساخت بمب داشته باشد، باید یک کلاهک انفجاری هستهای یا کلاهک بسازد. اطلاعات اسرائیل معتقد است که این کار حداقل یک سال طول میکشد. مقامات آمریکایی و اسرائیلی میگویند که طی سال گذشته، دانشمندان ایرانی تحقیقات مشکوکی در رابطه با تسلیحات هستهای - از جمله مدلسازی کامپیوتری و متالورژی - انجام دادهاند که به نظر میرسد با هدف کاهش زمان مورد نیاز برای توسعه یک دستگاه هسته انجام دادهاند.
در انتهای گزارش اشاره شد: مقامات آمریکایی و اسرائیلی به آکسیوس گفتند که دولت بایدن در بهار گذشته هشداری خصوصی به ایران ارسال کرد که در آن نگرانیهای جدی درباره فعالیتهای تحقیق و توسعه هستهای ایران را ابراز کرد. ایالات متحده و اسرائیل هر دو در چند ماه گذشته فعالیتهای هستهای مشکوکی توسط دانشمندان ایرانی را شناسایی کردهاند که برخی از مقامات نگرانند بخشی از تلاش مخفیانه ایران برای استفاده از دوره انتقال ریاستجمهوری ایالات متحده برای پیشرفت به سمت ساخت سلاح هستهای باشد.
جنایات رژیم صهیونیستی چنان گسترده و بیرحمانه شده است که حتی برخی از رسانههای عبری، زبان به انتقاد گشودهاند. روزنامه «هاآرتص» که در گزارشهای اخیر خود، «سیاستهای ویرانگر ارتش اسرائیل» را افشا کرده و تخریب گسترده محلههای مسکونی در غزه را به شدت محکوم کرده و جوانان فلسطینی را «مبارزان راه آزادی» خوانده بود، بهرغم تحریمهای شدیدی که از سوی نتانیاهو شده است، همچنان علیه این نسلکشی موضع میگیرد.
مقامات صهیونیست نیز تلاشها برای خفهکردن این صدا را آغاز کردهاند و همین روزها اگر شنیدید خبرنگاران این روزنامه بر اثر حادثه! کشته شدند، تعجب نکنید! از جمله اقدامات علیه این روزنامه، قطع حمایتهای مالی و اعمال فشارهای مختلف برای محدود کردن فعالیتهای این روزنامه بوده است. حالا خبرگزاری «فارس» نوشته است که روزنامه «هاآرتص» در اولین روز سال میلادی جدید مصاحبهای با «جو ساکو»، کاریکاتوریست مالتی- آمریکایی منتشر کرد که در آن بر لزوم محاکمه «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا به دلیل «حمایتهای بیوقفه از روند نسلکشی اسرائیل در غزه» تأکید شده است.
این کاریکاتوریست منتقد در مصاحبه با «هاآرتص» میگوید: «آنچه در غزه در حال رخ دادن است، نسلکشی و جنایت علیه بشریت است. آمریکا با حمایتهای نظامی و دیپلماتیک خود از اسرائیل، به نوعی شریک این جنایات است و تسلیحات تولیدشده در خاک آمریکا به کشتار روزانه مردم غزه کمک میکند... باید
جو بایدن و بنیامین نتانیاهو و یوآو گالانت [وزیر جنگ سابق این رژیم] به جرم این جنایات محاکمه شوند.» این مصاحبه در حالی منتشر میشود که «هاآرتص» بخش قابلتوجهی از محتوای روز چهارشنبه خود را به افشای جنایات رژیم اسرائیل علیه مردم غزه اختصاص داده است. در بخش دیگری از گزارشهای این روزنامه آمده است که سنگدلی و خشونت فقط مختص رژیم صهیونیستی نیست، بلکه ویژگی بارز گروههایی است که با حمایت از این رژیم، سعی در نادیده گرفتن کشتارهای گسترده علیه مردم غزه دارند.
بررسی جنایات اسرائیل در شورای امنیت
شورای امنیت سازمان ملل مدتهاست که با استفاده از حق وتوی کشورهای غربی بهویژه آمریکا، از بررسی جنایات رژیم صهیونیستی جلوگیری میکند. این رژیم که هیچ مرزی در ارتکاب جنایت و رفتارهای غیرانسانی باقی نگذاشته است، تاکنون با حمایتهای کشورهای غربی از هرگونه قطعنامه یا تحریمی مصون مانده است.
شورای امنیت روز جمعه (دیروز) به بررسی جنایات این رژیم پرداخته است. تا لحظه تنظیم این گزارش جزئیاتی از این نشست منتشر نشده بود اما نتیجه این جلسه از هماکنون مشخص است؛ چراکه دولت آمریکا به احتمال زیاد این تصمیم را وتو خواهد کرد. نماینده الجزایر، روز پنجشنبه ضمن ابراز «نگرانی شدید» نسبت به وخامت اوضاع در نوار غزه، اعلام کرده بود که شورای امنیت در روز جمعه جلسهای برای بررسی حملات اسرائیل به مراکز درمانی در غزه برگزار خواهد کرد. «عمار بندجاما»، نماینده الجزایر، گفته بود: «ما همچنان بر تأکید بر رنج مردم فلسطین و فاجعه انسانی در غزه ادامه خواهیم داد. این مسئله یکی از اولویتهای اصلی الجزایر است.»
رؤیای نتانیاهو دستنیافتنی است
نابودی حماس به رؤیایی دستنیافتنی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این رژیم که از شکستهای پیاپی رنج میبرد، با حملات بیوقفه و نسلکشی در تلاش است نیروهای مقاومت فلسطینی را نابود کند. با این حال، سیاستهای سرکوبگرانه رژیم نتیجهای معکوس داشته و طبق گزارشها، حماس توانسته بیش از ۴هزار نیروی جدید جذب کند و فعالیتهای نظامی خود را گسترش دهد. «اسحاق بریک»، ژنرال بازنشسته صهیونیست و تحلیلگر نظامی، وضعیت جنگ در غزه را ناامیدکننده توصیف کرده و اذعان دارد که ادعاهای ارتش «اسرائیل» مبنی بر موفقیت در جبالیا، چیزی جز فریب افکار عمومی نیست. به گفته او، ارتش ادعا میکند صدها نیروی حماس را کشته و هزاران نفر را اسیر کرده است، اما این اظهارات بیشتر تبلیغاتی بوده و با واقعیت میدانی همخوانی ندارد.
«بریک» همچنین خاطرنشان میکند که نیروهای حماس در صدها تونل زیرزمینی مستقر هستند و بهراحتی تدارکات و تجهیزات دریافت میکنند. این شرایط باعث شده که حتی با ادامه درگیریها برای ماهها یا سالها، نابودی حماس امکانپذیر نباشد. وی در ادامه بیان میکند که ارتش «اسرائیل» با کمبود نیرو و ابزار مناسب مواجه است و بارها ورود و خروج نیروها به مناطق اشغالی تنها به افزایش خسارات سنگین برای ارتش انجامیده است.
این ژنرال بازنشسته همچنین به ناتوانی ارتش در تخریب شبکه تونلهای حماس اشاره میکند. به گفته او، این مسئله نتیجه بیتوجهی سالها به توسعه ابزارهای مناسب برای مقابله با چنین تهدیداتی است. ارتش «اسرائیل» نهتنها در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده، بلکه بیشتر قربانیان حملات آن، شهروندان غیرنظامی هستند که گاه بهعنوان نیروهای حماس معرفی میشوند.
«بریک» همچنین دولت «اسرائیل» و فرماندهان ارتش را متهم به دروغگویی درباره پیشرفتهای نظامی میکند و معتقد است ادامه جنگ تنها با هدف حفظ قدرت رهبران سیاسی رژیم، بهویژه نخستوزیر، دنبال میشود.
در همین حال، گزارشها نشان میدهد که تعداد جنگجویان حماس و جهاد اسلامی به رقم پیش از جنگ نزدیک شده و نیروهای تازهنفس ۱۸ تا ۲۰ساله به صفوف مقاومت میپیوندند. این تحولات نشان میدهد که برخلاف ادعاهای رژیم، مقاومت فلسطین نهتنها تضعیف نشده، بلکه همچنان بهصورت مستمر تقویت میشود.
خودکشی ۲۸ نظامی صهیونیستی
فشارهای روحی و روانی جنگ بر ارتش رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است. این رژیم به سربازانش اجازه داده تا هر جنایتی را در غزه مرتکب شوند، اما این اقدامات عوارض سنگینی بر سلامت روانی آنها داشته است. میزان بیماریهای روحی و روانی به شدت افزایش یافته و آمار خودکشیها به سطحی بیسابقه رسیده است.
خبرگزاری «فارس» گزارش داده که یک سرباز اسرائیلی پس از دریافت دستور بازگشت به خدمت نظامی در غزه، اقدام به خودکشی کرده است. این خبر یکی از تکراریترین گزارشها در سال 2024 بود که وضعیت وخیم روحی نظامیان را نشان میدهد. نظامیانی که به خواست نتانیاهو همچنان درگیر جنگ فرسایشی و نسلکشی در نوار غزه هستند.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی در دومین روز سال نوی میلادی، گزارشی آماری درباره خودکشی نظامیان اسرائیلی در سال 2024 و از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر 2023 منتشر کرد. طبق بیانیههای ارتش، طی سالهای 2023 و 2024، 38 نظامی اقدام به خودکشی کردهاند که از این تعداد، 28 نفر از اکتبر 2023 تا پایان سال 2024 جان خود را از این طریق از دست دادهاند.
تخریب کامل یک بیمارستان دیگر
از سوی دیگر خبرگزاری «مهر» به نقل از «المیادین» گزارش داده است که رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند ارتش تلآویو از افراد حاضر در بیمارستان «اندونزیایی» واقع در شمال غزه خواسته تا این بیمارستان را فوراً تخلیه کنند. این اقدام در راستای فشارهای رژیم به نهادهای درمانی غزه صورت گرفته است. چند روز پیش نیز تحت فشار رژیم، بیمارستان «کمال عدوان» تعطیل و به طور کامل ویران شد. تصویری از تنها دکتر این بیمارستان که با روپوش پزشکی به سوی تانکهای صهیونیستی میرود، بهشدت مورد توجه قرار گرفت و در شبکههای مجازی به «قهرمان روپوش سفید» معروف شد. این تصویر نمادی از ایستادگی و فداکاری پزشکان و کادر درمانی غزه است که علیرغم خطرات جانی فراوان، همچنان در تلاش برای ارائه خدمات درمانی به مجروحان و مصدومان جنگ هستند. در شرایطی که رژیم صهیونیستی به طور هدفمند بیمارستانها و مراکز درمانی را هدف قرار میدهد، این قهرمانان بیادعا در خطمقدم مبارزه با بحران انسانی قرار دارند.