به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,886
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 33,964
بازدید ماه: 33,964
بازدید کل: 25,021,103
افراد آنلاین: 154
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
آيت الله خاتمي : فاطمه در راه رسيدن به خدا مددكار خوبي است يار و ياور خوبي است 1391/7/26
سخنراني آيت الله خاتمي
 
فاطمه در راه رسيدن به خدا مددكار خوبي است يار و ياور خوبي است. 

سخنان حضرت آيت اله خاتمي نماينده ولي فقيه و امام جمعه زنجان در جمع جوانان و خانواده های زنجانی در سالن دارالقرآن کریم  بمناسبت سالروز ازدواج حضرت علی ( ع) و حضرت فاطمه (س) روز جهاررشنبه مورخه 1391/7/26

جلسه، جلسه با بركتي است با توجه به گزارشي كه آقاي ناظري دادند من از اعضاي محترم بنياد ازدواج كوثر استان زنجان درخواستي دارم كه اين جلسات بايد كاربردي باشد و در بخش مرتبط با ازدواج جلسات منظم و سلسله وار آموزشي باشد، موضوعات و نيازها احساس شود. اساتيد و كارشناسان محترم كه بناست بيايند گزارش بدهند تكراري نباشد، يك سري از سرفصل ها و پيش نيازها با اين تقسيم بندي هاي خوبي كه آقاي ناظري فرمودند مانند آموزش لازم قبل از ازدواج، حين ازدواج، بعد از ازدواج مانند نان شب واجب است من اعتقادم اين است اين سرفصل ها احصاء بشوند با اولويت بندي كه خودتان تشخيص مي دهيد اساتيد كه قرار است بيايند بحث كارگاه هاي آموزشي داشته باشند اين سرفصل ها باشند كه هم نياز تأمين شده باشد و هم سخنراني تكراري نباشد و هم حداكثر استفاده از اين جلسات را برده باشيم. به نظر من آژير خطر در كشور ما كشيده شده ولي منتهي بعضي از گوش ها سنگين است، احساس مي شود يا موفقيت دشمن است يا كم كاري ماست، از چند جهت آژير خطر كشيده شده، يكي رشد طلاق در كشور كه خيلي خطر بزرگي است، دو سال قبل بود.آماری منتشرشد که هفتاد درصد ازدواج هاي خياباني منجر به طلاق شده بود واقعاً وحشتناك است اين يك مطالعات ميداني بود در دو سال قبل بود كه 70% از ازدواج هاي خياباني، خياباني منظور دختر و پسري كه همديگر را در پارك، سينما، فروشگاه، پاساژ، چهارراه سطح شهر همديگر را پيدا مي كنند كه در 70 درصد آنها منجر به طلاق شده متأسفانه كشور ما نيز در طلاق در حال ركورد شكني است، خطر بزرگي است بالا رفتن سن ازدواج، باز آژير خطر رونق زندگي هاي مجردي است آژير خطره فرقي نمي كند آنهايي كه رو مي آورد به زندگي مجردي دختر باشد يا پسر براي هر دو آفت است، منتهي روانشناسان بايد نظر بدهند آفت كدام بخش بيشتراست معمولاً چه كسي شكننده تراست و زودتر آسيب مي بيند و چه كسي آثار باقي مانده آسيبش بيشتراست؟ فردي مي آيد با مشاور، صحبت مي كند مي گويد تازه بچه دار شدم چگونه بايد تربيت كنم ميگويد دير آمدي، مي گويد بچه ام تازه ديروز بدنيا آمده مي گويد 10 سال دير آمدي طرف نمي فهمد مي خندد 10 سال قبل از اينكه بچه دار بشوي بايد ياد مي گرفتي مي فهميدي. من يك اشاره به اين جواب بدهم عقيده من اين است كه مكانيزم زندگي امروز ما به گونه اي پيش آمده كه بايدهايي در امر آموزش براي دختران و بايدهايي در امر آموزش براي پسران داشته باشيم ونظر من اين است كه مشاوران محترمي كه در اين رابطه هستند يك جلسه با اين دختر و پسر بنشينند صحبت كنند. نظر بدهند بگويند شما 5 جلسه بايد آموزش ببينيد به يكي ديگر بگويد شما 10 جلسه آموزش ببينيد و يا براي فردي يك جلسه كافي است اين بايد اول و بايد دوم حين ازدواج است مي دانيد كه يك دختر جوان يك پسر جوان در اوج گل كردن غرايز جنسي هيچ چيزي بيشتر از قامت چون سرو، ابروي چون كمان، چشمان شهلايي و صورت بلورين نمي بيند لايه هاي زيرين را نمي بيند من قديم ها كه وقت داشتم حوصله داشتم گاهي با اين جوانان صحبت مي كردم يك روز دختر و پسر جواني آمدند شروع كردن به صحبت كردن، زشت ترين، ركيك ترين، بي ادبانه ترين تعبيرها را نسبت به هم داشتند خيلي سنگين بود، من يك فرمولي را مطالعه كرده بودم كه مي خواستم با آن فرمول صحبت كنم نمي دانم چطور شد كه گفتم چند وقت است شما ازدواج كرديد گفتند 6 ماه ، پرسیدم آيا قبل از ازدواج دوره نامزدي داشتيد ؟ گفتند 3 ماه در دوره نامزدي (چون شهرشان نزديك هم نبود) پرسیدم غير از تلفن، نامه نگاري هم داشتيد؟ گفتند آري، قرار شد جلسه بعد نامه ها را هم بياورند من نامه ها را كه خواندم ، دادم دست دختر خانم ، گفتم لطفاً بخوان ، گفت نمي خواهم ، گفتم نه بايد خوانده شود شروع كرد به خواندن بازم نامه ديگري دادم زيباترين، لطيف ترين، قشنگ ترين كلمات عاشفانه را نثار هم كرده بودند اصلا خدا تو را براي من خلق كرد. اگر تو نبودي من هيچ بودم اينقدر جملات زيبا و شاعرانه ديگر كه نمي شود در قالب لفظ آورد نثار هم كرده بودند دومين نامه را كه دختر نوشته بود پسر خواند.

جلسه بعد نوار جلسه قبل را گذاشتم گفتم چي شد شما در عرض 6 ماه اول زيباترين الفاظ و كلمات شيرين ترين جذاب ترين و قشنگ ترين كلمات را نثار هم كرديد الان كه در اين جلسه هستيد ركيك ترين و تلخ ترين كلمات را نسبت به هم نثارمي كنيد خودتان قضاوت كنيد كجاي كار اشكال دارد گفتند البته 3 ماه است كه اختلافات ما شروع شده است گيركاراينجاست آیا اين خطر نيست ؟ فكر كنم هر كدام از شما در اطراف خودتان از فاميل، دوست، آشنا، هم دانشگاهي از اين مثالها زياد شنيده باشيد.

   سئوال ما اين است ؟ مگردر زندگي هاي ديروز اين اصول را انجام مي دادند ؟ مي گفتند با لباس عروسي رفتي خانه داماد ، با لباس كفن بايد بيايي بيرون ، مگر جلسه مشاوره داشتند ، حالا خودم براي خودم اشكال مي گيرم ! اينقدر زندگي ها شيرين بود، گذشته ها مگر زندگي مستقل داشتند اكثر خانواده ها كه فرزندانشان ازدواج مي كردند فقط يك اتاق مي دادند با يك آشپزخانه مشترك يك دست رختخواب، يك كمد بعضي هم يك آينه شمعدان يا داشتند يا نداشتند، واقعاً عروس كه وارد خانه داماد مي شد با لباس عروسي وارد مي شد و در 95 سالگي با كفن خارج مي شد من پيرمرد 90 ساله ا ي ديدم كه در سن 40ساله گی او  پسر22 ساله جوانش فوت كرده بود خم به ابرو نياورد و نگفت كه كمرم شكست ،وتا 80 سالگي روي اسب شكار مي كرد ، ولي زن 85 سالش که از دنيا رفت گفت واي كمرم شكست برای راه رفتن بايد دو نفر زير بغل اورا مي گرفتند . اينها كلاس مشاوره رفته بودند؟ كتاب خوانده بودند؟بله دقيقاً خلا مشاوره ديروز را ما در مكانيزم ازدواج جستجو مي كنيم از 100 ازدواج يكي را دختر يا پسر انتخاب نكرده بود، در خاك ريز اول پدر و مادر، خواهربودند اينقدر خواهر و مادر از اين كوچه به آن کوچه ، از اين جلسه به اون جلسه، از اين همسايه به اون همسايه مي رفتند تا يكي را پيدا مي كردند، حالا تازه مادر، يك روز خواهرش را مي برد يك روز عمه را مي برد تا اورا ببيند بعدازتحقيقات كاملي كه مي كردند تازه به پسرآدرس مي دادند برود سر كوچه دورتر بايستد تا وقتي كه دختر همراه باخواهر پسر مي آيد يك زيرچشمي نگاهي كند بعد از دو ساعت كه خواهر همراه دخترمي آمد نگاه انجام مي گرفت بعدا" وقتي در خانه از پسر مي پرسيدند خوب نظرت چي بود؟ مي گفت راستش خجالت كشيدم نتوانستم نگاه كنم.

جلسه دوم بعد جلسه سوم بعد از اين همه حرف، تازه ملاقات خانواده ها شروع مي شد بعد از چند جلسه رفت و آمد خانواده ها و زيرورو كردن خانواده ها و تمام شدن چندين ديدار پدر و مادر يك روز پسر را با خود مي بردند پسر از در كه وارد مي شد قرمز مي شد همه متوجه مي شدندكه اين پسرداماد است حالا نوبت چاي بردن دختر بود كه مي گفت رويم نمي شود خجالت مي كشم در نهایت ،چاي كه برده مي شد پسرچای را بر مي داشت تازه وقتي در خانه از پسر مي پرسيدند كه نظرت چيست؟ مي گفت راستش نگاه نكردم خجالت كشيدم اين ها شيريني و حلاوت اين وصلت را افزايش مي داد سايه پدر و مادر سال هاي سال ، بالاي اين خانواده ها بود مگه اجازه ميدادند از هم جدا شوند پدرو مادر تجربياتشان را به جوانان انتقال می دادند. مادر دو خانواده اينقدر در گرم و سرد اين رفت و آمدها خيلي آرام آرام تجربياتشان را منتقل مي كردند و وقتي مي فهميدند اين پسر و دختر مي توانند به تنهايي زندگي را اداره بكنند اين ها را جدا مي كردند. ولی امروزه اين چنين نيست .

امروزه لازم است كه كارهاي مقدماتي از طریق مشاورین مومن و متعهد صورت بگيرد، براي چي ازدواج می کنید؟ وچرا..؟ اگر بتوانيد اين چرا ها را معقول و منطقي درست جواب بدهيد اين فرد بلوغ پيدا كرده است.

اين رشد غير از بلوغ است اين رشد پيدا كرده مي تواند يك زندگي را در شكل كوچكتر اداره كند چون يك اتاق بيشتر به او نمي دادند مادر و پدر پسر يا مادر و پدر دختر همواره مواظبش بودند غذات نسوزد،رفتارت اين گونه باشد، احترام به بزرگتر انطوري به بهانه هاي مختلف رفتارها را ياد مي دادند.

عالم بزرگي به من فرمود : كه دوران ازدواج ما كمي طول كشيد شب زفاف در ما ترديد ايجاد شد كه آيا از ما وكالت گرفتند براي خواندن عقد يا نه؟ عقد محضر ثبت شده بود امضاء هم شده بود به خانم گفتم،گفت من هيچ  چيزي يادم نمي آيد آقا گفت من امضاء كرده بودم ولي چيزي يادم نبود احتياطاً خودمان عقد را خوانديم.

بازم آقايي از بزرگان نقل مي كرد كه ما ازدواج كرديم بعد از دو سال عقدمان نمي دانستيم كه مهرمان چقدراست بعد از دو سال ازدواجمان بايك بهانه اي به دفتر ازدواجمان كه لازم بود نگاه كرديم تازه متوجه مهريه شديم. ولي حالا مادر ميگويد مگه دختر من از ديگران كمتراست؟ فلاني كه دخترش اين طور بود اين عدد سكه انداختند. عقدي را آورده بودن كه من بخوانم گفتن مهريه 1000 سكه ، گفتم كم است ! يك دفعه طرف دختر، برگشت گفت ما هم گفتيم كم است ديديد حاج آقا هم گفتن كم است، گفتم حالا چقدر باشد ؟ گفتند 124 هزار پيامبر داريم گفتم 124 هزار سكه؟ گفتم اين حرف ها چيست؟ پيامبر مي فرمايد: مهريه سنگين شُوم است . معروف شده می گویند مهريه را كي داده كي گرفته ؟ اصلاً از اول اگر پسر ذهنيتش اين باشد كه مهريه را قبول مي كنم بعدا" نخواهم داد و زيرش مي زنم اين عقد اشكال دارد دقيقاً حق برگردنش است وحالا دختر خانم ميگويد اينجا نوشته شده عندالمطالبه حق من است، پس مهریه ام را مي خواهم. پسر: چي مهريه مي خواي؟ ندارم بيا بريم سر زندگي مان، ندارم بدم .دختر: پس تشريف ببريد زندان، يك سال زندان دو سال زندان، كل  فاميل ها هم جمع بشوند نصف مهريه را نمي توانند بدهند بعد از دو سال، از زندان آمد بیرون حالا آيا اين زندگيه يا جهنمه؟ راه برخورد با مشكلات را گم كرديم مي خواهيم كه دخترمان پشتيبان داشته باشد آقا پشتيبان زندگي مداوم دختر شما سكه و طلا، خانه شش دانگ ، ماشين آنچناني و باغ ويلاي آنچناني نيست مگه پيامبر نمي توانست براي حضرت زهرا (س) سنگين ترين مهريه را قرار بدهد، مي دانيد چقدر خواستگار داشت حضرت زهرا ؟

حالا يك جوان آمده براي خواستگاري حضرت زهرا : پیامبر (ص) می فرمایند اي علي جان چيزي داري براي مهريه؟ يا رسول الله مي دانيد كه يک شتر آبكش دارم و يك شمشير و زره ، پيامبرمی فرمایند : شتر كه وسيله كاره ، مرد جنگي هم به شمشير نياز دارد، پس برو زره را بفروش. آمد بازار، زره اش فروخته شد. -/500 درهم آوردپیش پیامبر (ص)آن حضرت نیز مقداري را به ابوذر ومقداري هم به سلمان داد ، فرمود شما برويد ظرف و ظروف بخريد شما هم برويد عطر و وسايل آرايشي بخريد. خريدند، آوردند، چيدند.

( ولي حالا مي ‌‌آيند جهيزيه را مي چينند تا فاميل ها جهيزيه را ببينند حالا مادرعروس دارد جهيزيه را توضيح ميدهد. خطر اينجاست دقت كنيد اين لباسشويي اصل است، نمي دانيديخچالش ماركش فلانه، نمي دانيد براي مبل و تختخوابش 4 روز بازار مبل را زير و رو كردم يك كلمه نمي گويد اين داماد اگر آمده سراغ ما اين گوهر گران بهايي است. مادر پسرهم ميگويد احتمالاً وسايل دست و دوم است رنگش را نگاه كنيد؟مي خواهد اشكال بگيرد مادر دختر نمي گويد دختر من دختر مومني است و شايسته ولايق ،تو داري مبل ،كمد، لباسشويي را تعريف مي كني، مادر پسر هم حق دارد بگويد ست كامل نيستند رنگش به هم نمي خوردو از اين حرف ها، دو تا انسان قراراست با هم زندگي كنند. امام حسين(ع) مي گفت ما هم مي توانستيم براي بچه هايمان سنگين ترين مهريه را قرار بدهيم.

شروع عروسی

     بعضی ها اولين جلسه عروسی را با گناه شروع ميکنند بعد می گویند ، يك شب است هزار شب كه نيست ،چكاركنيم جوانند ديگر، پايه عروسي را با گناه بنا ميكنند. بعد ميگويند) . انشاا... نسل صالح و پاك محب اميرالمؤمنين و محب زهراي مرضيه متولد بشود ولي نمي شود. وقتي وارد خانه داماد علي (ع) شدند خانه داماد يك اتاق اجاره اي بود كه مرتب و پاك شده بود يك مشك خريده بودند براي آب، يك چوبي آويزان كرده بودند براي پهن كردن لباس ها. وسط اتاق  عروس و داماد ايستادند پيامبردست فاطمه را گرفت گذاشت در دست علي اول به دخترش سفارش كرد كه علي برای تو شوهر شايسته اي است دقت كنيد: اول به دخترش توصيه كرد بعد به علي (ع) ، سپس رو به علي (ع) كرد و گفت فاطمه پاره تن من است ، معمولا"مردم سه روز بعد از ازدواج يا يك هفته بعد از ازدواج وقتي به هم مي رسند مي پرسند چطوره؟ از همسرت راضي هستي؟ خوبه؟ پيامبراكرم (ص) از علي(ع) پرسيد، يا علي همسرت چطوربود؟ چگونه يافتي؟ جواب علي را ببين، (اصلاً اسمش هم سره، همسفر نيست خود كلمه هم سر اگر باز بشود دريائي از معني و معرفت است )، اميرالمؤمنين(ع) به پيامبر (ص) عرض کرد:نعم العون فی الله ، فاطمه در راه رسيدن به خدا مددكار خوبي است يار و ياور خوبي است.به نظر من تمام تعريف هايي كه از حضرت فاطمه الزهرا (س) گفته شده در یک کفه ترازو بگذاریم با اين جمله اي كه حضرت علي (ع) فرمود را در يك ترازو قرار بدهیم و جمله علی (ع) را در کفه دیگرقرار بدهيم جمله علي (ع)سنگين تراست.

غرايز جنسي و نياز به ارضاء غريزه جنسي به طور طبيعي، قانوني و شرعي يك اصل است.ولی

امروز روانشناسان ثابت كردند اصلاً خود داشتن همسر يك نياز اساسی است من اين رو چند سال قبل در يك كتاب روانشناسي ديدم كه نياز به همسر يكي از نيازهاي اصلي  انسان است من اين را ديدم يك مرتبه تكان خوردم الله اكبر 1400 سال قبل قرآن فرموده ازدواج كه مي كنيد اسم همسر و وجود همسر يك ستون است خاطري هم براي دختر هم براي پسر.درقرآن 1400 سال قبل گفته شده است  كه همسر احساس آرامش است . لتسکنو االیها ( همسر مایه آرامش و سکون است .)

 در پایان بنده من دو تا پيشنهاد براي اعضاء دارم كه اين آموزش ها سلسله وار باشد قبل از ازدواج، حين ازدواج، بعد از ازدواج، موضوعات را تفكيك كنيد هر صاحب نظري در هر رشته اي كه علاقمنداست براي ارائه گزارش كار كند اين كارهاي آموزشي بعد از ازدواج خوب جواب مي دهد يكي از دوستان پيشنهادي دادند كه خيلي خوب است اين بنياد دوسال است که شروع به فعاليت کرده است ،خوب هم تلاش كردند، زنجاني ها مردمان بسيار نجيب، شريف و بزرگواري هستند. اخيراً خيريه هاي متعددي در قسمت هاي مختلف تشكيل شده براي اين كه يه كم تبليغات بيشتري كنند اين بنياد يه مجمع خيرين هم در كنار خود، ضمن مجموعه بايد داشته باشد اين اصل ايده خوبي است ولي مكانيزم آن بايد مورد مطالعه قرار بگيرد. ازهمه آقاهاي دنيا آقا تر علي واز همه خانم هاي دنيا خانم تر فاطمه است.

صفاي زندگي دررنگ و لعاب نيست، ساده بگيريد ازدواج را آسان بگيريد.

هر دو خانواده محترم: آسان بگيريد تا بچه ها احساس كنند كه شما پشتيبانشان هستيد به جاي مهر سنگين ،تعهد سنگين، هر دو تا خانواده پشت سرفرزندانشان باشند اين آرامش بيشتري دارد و احساس مي شود اين اقدامات با گام هاي بلند و مطالعه بيشتر بايد دنبال شود نسل جوان با سواد ما هم بايد بپذيرند يا بايد مطالعه كنند يا پاي كلاس بنشينند چون اين چتر حمايتي پدر و مادر مثل سابق بالاي سر زندگي ها نيست و پدر و مادر هم در تشريح و تقويت روحيه دادن به بچه ها كمك كنند خود خداوند تبارك و تعالي اين بنيان و نهاد خانواده را نهادي مقدس مي داند نهادهاي ديگر نيز اين نهاد را مقدس مي دانند مسيحيت و يهوديت هنوز عقد و عروسيشان در كليساست پيامبر فرمود: هيچ پيوندي محبوب تر، قشنگ تر، زيباتر، نزد پروردگار از پيوند و با هم بودن و ازدواج نيست. آرزومندم پرتوي از نور و معرفت و معنويت زندگي علوي و فاطمه ي در تك تك زندگي من و شما نور افشاني كند.

انشاالله فرزندانمان آنگونه كه مرضّی  خدا و پيامبرو علي و فاطمه شوند باشند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته