صلاح و فساد کشور در گرو اصلاح حوزه و دانشگاه(۲۷ )
اشاره
حوزههای علمیه نیز از جمله مراکز علمی و تحقیقی کشور هستند که به واسطة تربیت روحانیون و علما و تأثیرگذاری این قشر در هدایت و پیشبرد جامعه، از اهمیت ویژهای برخوردارند.
رهبران انقلاب، برای همپا و پیشرو کردن حوزههای علمیه و روحانیت و پاسخگویی نیازهای نوبهنوی جامعه، به اصلاح مراکز تحصیلی حوزهها، توجه ویژهای مبذول داشتهاند.
اصلاح امور جامعه در حوزههای مختلف بخصوص در بُعد اخلاقی، معنوی و اجتماعی و سبکزندگی، به همّت و عمل روحانیون و علما مرتبط است و آنان در این میدان، وظایف سنگینی به عهده دارند. هرگونه اصلاحی بدون حضور و تأیید روحانیت و علما مهذّب و انقلابی، میسور و صحیح نخواهد بود. این مسئله با ذات اسلام ارتباط دارد که اصلاحات مستمر و رفع کاستیها و ضعفها در حوزههای مختلف و کمال انسانی جامعه جزئی از این ذات است و روحانیت که متمسّک و عامل به اسلام است، به همین دلیل در صف اوّل اصلاحات و اصلاحطلبان قرار دارند.
اصلاح مراکز تحصیلی و حوزهها
بزرگترین سنگر براى اسلام اين مراكزى است كه شما در آنها زندگى مىكنيد و تحصيل مىكنيد. اين مراكز، مراكزى است كه با اصلاح آنها، كشور اصلاح مىشود و با تباهى آنها، كشور به تباهى كشيده مىشود. بايد جوانهاى ما، كودكان ما درست چشم و گوش خودشان را باز كنند كه شياطين اِغوا نكند آنها را، و هر روز آنها را وادار نكند به جنجال كردن و راهپيمايى كردن. شما بايد در هر جا كه تحصيل مىكنيد و جوانها و كودكان ما در سرتاسر كشور، در هر مركزى كه اشتغال به تحصيل دارند بايد توجه به اين داشته باشند كه تحصيل همراه تهذيب و همراه تعهّد و همراه اخلاق فاضلة انسانى است كه مىتواند ما را به حيات انسانى برساند و مىتواند كشور ما را از وابستگيها نجات بدهد. اگر شما جوانها دنبال تحصيل كه مىرويد، دنبال اين معنا باشيد كه يك تصديقى بگيريد، يك ديپلمى بگيريد و برويد آن را آلت قرار بدهيد براى استفادة مادّى خودتان؛ اين همان انحرافى است كه آنها مىخواهند. و اگر شما در مراكزى كه هستيد يك ايدة صحيح داشته باشيد و يك غايت صحيح داشته باشيد كه براى رسيدن به آن غايت مشغول تحصيل باشيد، و براى رسيدن به آن امرى كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد و آن تهذيب نفس و پرستيدن اللَّه و دور كردن همة شركها و همة انحرافها و همة الحادها از خودتان و از مراكزتان، اگر اينطور باشد شما پيروز خواهيد شد. و همة انحرافها و همة گرفتاريهايى كه براى يك كشور پيش مىآيد، براى اين است كه مراكز تعليم و تعلّمشان، مراكز تهذيب نيست. اين فرقى نيست ما بين مدارس علمى قديم با مدارس علمى جديد.(200)
اصلاح خود بعد اصلاح مردم، وظیفة علما و روحانیت
ما ميل نداريم كه جوانهايى كه بايد براى كشور خودشان خدمت كنند، در خدمت امريكا باشند، به وسيلة اين اشخاصى كه به اسم اسلام مىخواهند اسلام را از بين ببرند. بالأخره بايد شماها كه دعوت كرديد تاكنون مردم را به اسلام و اسلاميت و به فضائل اخلاقى، امروز هم همّت بگماريد كه بيشتر دعوت كنيد؛ هم مسائل روز را براى مردم بگوييد و هم مفاسدى كه مترتّب بر فعل اين گروهكها هست كه مىخواهند اين جمهورى را به هم بزنند به نفع امريكا يا به نفع شوروى- اينها را تنبّه بدهيد به مردم- و هم جنبههاى اخلاقى را. و من اين جهت را بايد عرض كنم كه كسانى كه به اين پُست بسيار مهم گماشته شدهاند و خودشان داوطلب آمدهاند و وارد در سنخ روحانيون و خطبا شدهاند، بايد خودشان را تهذيب كنند و خودشان را با اخلاق اسلامى تطبيق بدهند؛ عامل به احكام اسلام باشند.
فساد اخلاقى- خداى نخواسته- مبادا در بين آنها [باشد؛] يكى، دوتايى [اگر] پيدا بشود كه فساد اخلاقی دارند، بايد اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، كردار خودشان را، رفتار خودشان را تعديل كنند و موافق اسلام تطبيق بدهند تا حرفهايشان در مردم تأثير كند. اگر- خداى نخواسته- يك گويندهاى خودش آلوده باشد، نمىتواند با گفتار خودش، ديگران را از آلودگى جلوگيرى كند. اوّل بايد خودمان را اصلاح كنيم و كوشش كنيم كه انشاءالله، خودمان اصلاح بشويم و مردم را اصلاح كنيم. اين طايفه بايد در منابر، در مساجد و هر جايى كه مقتضى است، با مردم صحبت كنند و علاوه بر اینکه مسائل روز را مىگويند، مسائل اخلاقى و مسائل اعتقادى و اين مسائل تهذيب نفس را به مردم بگويند و مردم را هدايت كنند و مردم را به اين مسائل اسلامى آشنا كنند، و در آخر منبر روضه را بخوانند و زياد بخوانند؛ دو كلمه نباشد. همان طورى كه در سابق عمل مىشد، روضه خوانى بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضائل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود تا اين مردم مهيّا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند كه ائمة ما تمام عمرشان را صرف براى ترويج اسلام كردند. اگر آنها يك سازش مىخواستند بكنند، همة جهات مادى برايشان مهيّا بود، لكن خودشان را فداى اسلام كردند و با ستمكاران سازش نكردند.
بايد مردم را آشنا كنيد به وظايف خودشان. و از مردم هم تقاضا مىشود كه راهپيماييها به عنوان راهپيمايى نباشد، به عنوان دستجات باشد؛ همان دستجات سنّتى با حفظ جهات شرعى اسلامى. و عاشورا را زنده نگه داريد كه با نگه داشتن عاشورا كشور شما آسيب نخواهد ديد. شما گويندگان نقش مهمى در اين باب داريد و مسؤوليت بزرگى هم داريد؛ چنانچه تمام علما، هم نقش بزرگ دارند، هممسئوليت بزرگ. هركس به اندازة خودش مسئوليت دارد.(201)
ائمة جماعت و جمعه و اصلاح امور، اصلاح محیط و اصلاح مردم
الآن يك مسئوليت بزرگى به دوش همه ماها هست؛ همة ائمة جمعه، همة ائمة جماعت و همة علماى بلاد؛ يعنى خدا ديگر عذر را برداشته است. اگر ما در چند سال پيش از اين عذر داشتيم كه خوب با سرنيزه كه ما نمىتوانيم مقابله كنيم، يك كلمه بگوييم حبس است، اينها خوب، يك عذر بود. امروز ديگر تمام عذرها منقطع شده است؛ يعنى خدا حجت را بر ماها تمام كرده است. نمىتوانيم بگوييم كه ما نكرديم چون نمىتوانستيم. الآن همة شما توانايى داريد كه هر كدام در محيط خودتان، آن محيط را اصلاح كنيد. به اصلاح خودتان، و با تفاهم با مردم و تفاهم با مسئولان امور مىتوانيد اصلاح كنيد مسائل را.از اين جهت ما همهمان موظّف به اين معنا هستيم كه عملاً وحدت را [حفظ كنيم] بين اين محلهايى كه هستيم؛ حالا هر كدام، شهريها در شهرها و دهاتيها در دهات و روستاييها در روستاها. اگر اينها همه با هم تفاهم كنند و تبليغ بشود به اینکه ما همه بايد با هم باشيم، ما همه بايد با هم كار بكنيم- مثلاً- مسائلى كه هست حل مىشود و بحمداللَّه مردم هم حاضرند. شما ملاحظه مىكنيد كه اگر پيشترها مىخواست يك كارى انجام بگيرد مردم مزاحم مىشدند خودشان، از باب اینکه مىديدند حكومت، حكومتِ فاسد است. اگر آن هم مىخواست يك راهى درست بكند براى صلاح- فرض كنيد- به خيال خودش، مردم هر مطلبى را كه آنها طرح مىكردند به او بدبين بودند. اگر اينها مىگفتند بگوييد لااله الااللَّه، باز بدشان مىآمد؛ براى اینکه مىديدند كه لااله الااللَّه از حلقوم كسى درمىآيد كه خودش معتقد نيست. امروز آنطور است كه ملاحظه مىفرماييد، در همة سرتاسر كشور ما كه همة مردم دنبال اين هستند كه اين نهضت را پيش ببرند. اگر يك چند نفر يا يك عدهاى پيدا بشود، خود اين مردماند كه دنبال هستند كه اين اختلاف را از بين ببرند.
و آن چيزى كه از همه مهمتر است، روحانيون است. اگر چنانچه روحانيون در هر محلى كه هستند به وظايف روحانيت خودشان، معنويت خودشان، تبليغات معنوى خودشان عمل بكنند، مردم اصلاح مىشوند و مردم حاضرند الآن براى پذيرفتن، همة مردم. بنابراين، هم اسلام همة مسائل را آورده است و هم شما مىتوانيد همه مسائل را پياده كنيد، اسلام همهاش را آورده است. اما يكوقت بود كه نمىتوانستيد، قدرت بر اين مطلب نداشتيد.امروز قدرت داريد كه مردم را اصلاح كنيد و قدرت داريد كه- خداى نخواسته- برخلافش باشيد و هيچ عذرى هم نداريد. نه من عذر دارم، نه شما، نه سايرين، هيچ كدام عذر نداريم كه بگوييم نشد، نمىشد، نمىتوانستيم. هر كسى توانايى تبليغ را دارد در هر جا و توانايى اینکه اگر در بين- مثلاً فرض كنيد- يك گروهى با گروه ديگرى اختلاف پيدا بشود اين توانايى براى آقايان هست كه آنها را آشتى بدهيد، به حسب نوع اينطور است كه ائمة جماعت و ائمة جمعه خصوصاً در بين مردم، حالا اين است كه مردم دوست مىدارند و تبعيت مىكنند. و لهذا، ائمة جمعه الآن تكليفشان از ائمة جماعت بيشتر است؛ براى اینکه آنها يك مركز حسّاسى را دارند و يك مطالب حساسى را ادا مىكنند، مردم هم حاضرند. از اين جهت، ائمة جمعه الآن تكليفشان از سايرين بيشتر است كه اگر- خداى نخواسته- يكوقت در گفتارشان، در كردارشان، يك خلافى واقع بشود، اين خلاف سرايت مىكند. مردم مىفهمند و شايع نمىكنند. و اگر چنانچه ائمة جمعه در همة كشور با وحدت كلمه مردم را دعوت كنند به صلاح، دعوت كنند به اسلام، اين مردم كه همه قبول دارند ائمة جمعه خودشان را، مردم مىروند دنبال اينها و كارها را انجام مىدهند.(202)
پاورقي كيهان - ۱۲/ ۱۲ / ۱۳۹۳