برنامههای متضاد، آفت اصلاح
و نکتة دیگری هم که عرض بکنیم این است که در همة برنامهریزیها، سند چشمانداز در نظر باشد و این را در همة سطوح ملاحظه کنند. ثبات در برنامهریزی، شرط موفقیت است. اگر ثبات در برنامهریزی و استمرار در جهت درست نباشد- که البته این حرکت در طول راه تصحیح هم خواهد شد، لکن جهتگیری یکی است و استمرار دارد- سازندگی و پیشرفت کشور به نتیجه نخواهد رسید. بیست سال را در نظر بگیرید. هر سال ما یک برنامه داریم- برنامة یکساله که با بودجه به مجلس داده میشود- که اگر بنا باشد جهتگیری منظم نباشد، امکان دارد تناقض در این برنامهها، اصلاً کارهایی را هم که انجام میگیرد، خنثی کند. ما برنامههای پنجساله درست کردهایم- در همة دنیا معمول است- اما اگر برنامة پنج سالة امروز در جهت مقابل برنامة پنجسالة فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایههای ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامة بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشمانداز تهیه کردیم. این، برنامة کلیِ بیست ساله است. برنامهها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامههای پنجساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار میآید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامهها میشوند مکمّل هم. البته دولتها همه یکجور نیستند؛ بعضیها کُند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همة نیرویشان را به صحنه میآورند، بعضیها آنجور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همهاش قابل اصلاح است، ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همة برنامهریزیها این را هم ملاحظه کنید.(247)
اصلاح مسائل جزئی جامعه، عدم اِهمال از مسائل اصلی نظام
مسائل جزئى داخل جامعه را ميشود اصلاح كرد. جزئى كه عرض میکنيم، نه اینکه بىاهميت است - داراى اهميت است - ليكن مسائل فردى و شخصى و جزئى و مربوط به اشخاص است؛ اينها را ميشود اصلاح كرد. اساس اين است كه انسان بتواند نظام را حفظ كند. چالش اصلى نظام اسلامى از روز اوّل تا امروز اين بوده است؛ يعنى حفظ نظام اسلامى و حفظ اين اساس و حفظ آن مرزها و شاخصهایى كه اين نظام را از بقية نظامهاى دنيا جدا میکند.
روى مسئله اصلى نظام و نقشة نظام و كلّيت نظام هيچ اِهمالى را نبايد روا بداريم. مسائل درجة دویى وجود دارد كه البته اينها را ميتوان حل كرد. حالا من ديدم مثلا اين روزها طرحى كه در مجمع تشخيص است، مورد توجه است. البته معلوم است؛ اين طرح وقتى كه در مجمع تشخيص مطرح بشود، بالأخره نظر مجمع، نظر مشورتى است؛ اين پيش ما خواهد آمد و آن چيزى را كه معتقد ماست، اِعمال میکنيم و به عنوان سياست كلى گفته ميشود. شكى نيست كه شوراى نگهبان وظایفى قانونى دارد. به اين وظایف مصرّح در قانون اساسى - كه نظارت بر انتخابات و تشخيص صلاحيتها و اين چيزهاست- بايد تعرّض نشود. اين چيزها را ميشود اصلاح كرد؛ يعنى اين قضيه را نبايد مسئله مورد بحث و مورد دعوا و نزاع قرار داد؛ اينها چيزهایى است كه قابل اصلاح است. ممكن است در آنجا يك كسى خطایى هم بكند؛ خطا قابل جبران است. اينها مسائل اصلى نيست؛ مسئله اصلى همين مسائلى است كه در طول اين هشت، نه ماه بعد از انتخابات، محل اختلاف بوده است بين مجموعة نظام اسلامى و مجموعة كفر و استكبار، كه اينجا كسانى حرفهاى آنها را تكرار كردند.(248)
اصلاح فسادهای پدیدآمده، وظیفة مجلس شورای اسلامی
آغاز هر دوره از مجلس شوراى اسلامى، براى ملت ايران، سرآغاز مرحلة نوينى از حركت دستهجمعى اين ملت بزرگ به سوى آرمانها و آرزوهاى مادى و معنوى است. مظهر تلاش ديگرى است كه مردم انقلابى و مسئوليتشناس ايران براى تحقق خواستههاى دستنيافته و برآوردن نيازهاى برنيامده، و ترميم ويرانيهاى باقيمانده، و اصلاح فسادهاى پديد آمده، و مهار تهديدهاى از پرده برون افتاده، در عرصة تعيينكنندة قانونگذارى از آن خود بروز مىدهند و در انتظار نتايج اين تلاش مبارك مىنشينند. روز نوِى است كه از آن انتظار دستاوردى ديگر مىرود و نوروزى است كه رويش و بهار ديگرى را نويد مىدهد.(249)
نکات تصریحی فصل یازدهم
ولیّفقیه، تذکّرات و هشدارهای لازم را برای اصلاح امور و عملکرد مسئولان به آنها بطور خصوصی و عمومی میدهد.
برای اصلاح جامعه، اصلاح مسئولان و نخبگان و خواص، ضرورت دارد و آنان باید مراقب رفتار و موضعگیریها و اقدامات خود باشند.
پرهیز از اشرافیگری و رفع خودبینی و خواهی از درون و برون خود، لازمة اصلاح مسئولان است.
متخصّصان هر کاری، در هر جا که هستند، باید نسبت به اصلاح امور همان کار و همانجا اقدام کنند و دخالت در سایر امور ننمایند.
نداشتن روحیة خدمتگزاری، نشانه اصلاح نشدن مسئولان است.
دولت بایستی براساس سیاستهای ابلاغی، نظام مالیاتی، نظام بانکی، ضوابط و مقررات کسب و کار، نظام پولی، نظام اداری، نظام بازرسی و نظارت را اصلاح و کارآمد نماید.
لازمة پیشرفت و اصلاح امور، برخورد جدّی و با حسّاسیت با همة تخلفها از سوی دستگاهها و افراد است. در اصلاح امور بایستی عوامل بازدارنده ماننده: عامل تشدیدکننده و دشمنان بیرونی، برنامههای متضاد، عدم اولویتبندی مسائل اصلی از جزئی، را در نظر گرفت و از آنها غفلت نکرد.
پانوشتها:
247 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با رئیسجمهور، مسئولان و کارگزاران نظام، / /1386.
248 - بيانات مقام معظّم رهبری در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 06/12/1388.
249 - پيام مقام معظّم رهبری به مناسبت افتتاح ششمين دورة مجلس شوراى اسلامى، 6/3/1379.
پاورقي كيهان - ۱۶ / ۱ / ۱۳۹۴