نظام خْانْواده در اسلام
5 - اهداف والاي ازدواج در اسلام
خانه ي پاك
پا ك و پا كيزه ما ندن يك جوان چه پسر وچه دختر ، چه مردو چه زن ، در صورتي كه ازدواج نكنند، ازفساد و افساد ، امري غير ممكن به نظر مي رسد.
در چند ميليون مرد و زن ، يا فتن جواني پا ك ، وانسا ني با عفت و خودار از گناه ، بشرطي كه ازدواج نكرده باشند، مسئله اي مشكل به نظر مي آيد.
اگر جواني رادر پاكي و پا كيزگي ظاهر و باطن يافتيم ، در حا لي كه ازدواج نكرده باشد، با يد بگوئيم او از اولياء الهي است.
مرد بدون همسر ، و زن بدون شوهر ، در صورتيكه غـرائـز و شهوات آنان زنده است ، و فشار غريزه و شهوت بر آنان سنگين است ، جداي از فساد هر چند اندك ، و بريده ي از مشكلات گوناگون روحي و خانوادگي و اجتماعي نيستند.
ازدواج ، اين حـقـيقـت الهي و طبيعي ، آسان كننده پا ره اي از مشكلات و عاملي براي تداوم جوانان ، و حفظ عـفـت و تقـواي آنان است .
زن مؤمنه هنگامي كه با مرد مؤمن ازدواج مي كند، وهر دوي آنها خود را موظـّف به رعايت مسائل الهي مي دانند ، به عنوان دو يار مدد كار ، دو دوست هـمدم، دو همـراه و هـمراز و دو منبع ايمان ، دو استوانه عشق و محبّت، فضاي زندگي را از ورود مشكلات حفظ مي كنند ، و چون مشكلي پيش آيد، به آساني و سادگي آ ن را حلّ و فصل مي نمايند ، و با اسلحه ي صبر و حلم ، و بردباري و حوصله به علاج درد بر مي خيزند .
تنهائي انسان را در دريائي از خيالات ، اوهام ، افكار غير منطقي ، بيماريهاي اخلاقي و رواني فرو مي برد، و امواجي از مشكلات گوناگون را براي انسان به ارمغان مي آورد.
پيامبر اكرم (ص) م فرمايند : خداوند مردي كه از زن گرفتن خودداري كند ، لعنت نموده .
يا درحديثِ ديگر مي فرمايند : اگر آنان كه عزب مردند به دنيا برگردند، حتما" ازدواج خواهند كرد.
تعبير رسول با كرامت اسلام از آنان كه از، ازدواج امتناع مي كنند ،به اهل آتش، فرومايگان ، برادران شيطان ، اشرار، لعنت شدگان به خاطر اين است كه روي گردانان از ازدواج به ناچار در فساد و شيطنت ، وگناه و معصيت خواهند افتاد.
امام چهارم (عليه السلام ): هركس نسبت به زن و فرزند سـفره ي مادي و مـعنوي را كامل و تمام بيندازد ، به خوشنودي حق از ديگران نزديكـتر است.
هدف انسان از ازدواج بايد هدفي معنوي ومقدس وپاك باشد، ازدواج بايد براي اطاعت از دستور حق ، وپيروي از روش انبيا ء ، و براي تامين سعادت همسر ، و تربيت الهي و ملكوتي فرزندان صورت بگيرد.
زن و مرد در مسئله ازدواج بايد خود را آمادهٔ ورود در يك عبادت بزرگ كنند ، و خوشنودي خداوند را منظور نظر بدارند ، و بدانند كه هر دوي آنان از طريق صلب و رحم امانتدار حضرت حـقــّنـد. حتما" شنيده ايد قبل از تكـوّن وجود حضرت فاطمه در صلب رسول حق ، از جانب خداوند به پيامبر دستور چهل روز روزه داده شد ، و افطار شب آخر از غذاي بهشتي تناول فرمود ، آنگاه نطفۀ آن دختر والا به رحم مادر منتقل شد .
واسطه بين شما و ازدواج چشم نباشد، دلال ازدواج شهوت نباشد، ازدواج رسيدن به مال و ثروت و مقام و جاه از جانب خانوادۀ طرف مقابل نباشد، رسيدن به چهرۀ زيبا و ظاهر فريبنده هدف اين برنامه نباشد، كه اين امور تاكنون نشان داده عاقبت خوشي نداشته وثمره و ميوۀ آن اندك بوده است .
بيائيد خدا و معنويت و عبادت ، و كوشش براي رعايت حق همسر ، و تربيت اولاد صالح و خلاصه جلب رضاي حق را در مسئلۀ ازدواج هدف قرار بدهيد ، تا ثمرۀ اين ازدواج منافع ابدي ودائمي باشد.
ازدواج اگر الهي باشد راه به طلاق پيدا نمي كند ، پيوند الهي و ملكوتي دائمي و هميشگي است . آنكه براي خدا ازدواج مي كند ، حق هـمسر را با تمام وجود رعايت مي نمايد ، و كمترين اذيـّت و آزاري از ناحيه او به همسر وارد نمي شود.
حفـظ آبـروي هـمسر در بـرابـر فرزندان و بستــگان واجب شرعي است ، و تحقير زن از جانب شوهر و شوهر از جانب زن حــرام الهي است .
مردان و زنان مسلمان بايد ازدواج حضرت اميرالمؤمنين و حضرت زهـــــرا ( سلام الله عليها) راۥ سـوه و سر مشق خود قرار دهند ، آن ازدواج والائي كه براي خدا صورت گرفت ، و اهداف الهي و عرشي در آن منظور شد، و ثمرۀ آن فرزنداني پاك ، الهي ، و ملكوتي شد.
اگر در ازدواج از سنن ناپسند، و عادات غير الهي ، و شرئط شيطاني و خلاصه از فرهنگ جاهلي ، فرهنگي كه ميراندن آن را
رسول خدا در يك فرمان قاطع دستور داده :( اَمِتْ أمََْرَ الجٰاهِلِيِة ٳلّا مٰا سَنَّهُ الْٳ سْلٰامُ .) پرهيز نشود، زشتي ها چهره نشان مي
دهند ، و ميوه اين درخت آلود ه تلخ خواهد شد.
خانواده در مغرب زمين
خانواده در اروپا و آمريكا ، نظامي غلط ، بي پايه و بدون محتواست . تقليد از نظام خانوادگي مغرب زمين تقليدي نابجا ، و همواره كردن راه حيات براي افتادن در چاه بد بختي است. قصد آنان از ازدواج فقط ارضاء غريزه و شهوت است، مردان در مغرب زمين اكثرا" ، و زنان اغلب پس از گذراندن دوران فساد ، و رفاقت نامشروع با يكديگر ازدواج مي كنند ، وثمرۀ خود را پس از ولادت به شير خوارگاه سپرده ، و سپس بدون اينكه مهر پدري و محبـّت مادري را چشيده باشد، و منبعي از عواطف و احساسات پاك را چشيده باشد ، او را تحويل مي گيرند ، و سر هر سفره فسادي مي نشانند ،آنگاه وي را به مدرسه مي سپارند تا آ هنگي از تربيت ظاهر را طي كند ، و به اصطلاحاتي چند آشنا گردد ، آنگاه در سن هيجده سالگي وي را از خود مي رانند و به اميد محيط و جا معه رهايش مي نمايند. مگر نمي بينيد وقتي تشكيل جامعه و دولت مي دهند ، جامعه منبع فساد و دولت منبع استعمار و استثمار مستضعفان روي زمين ، تمام فكرشان دروغ ، دزدي ، قتل و غارت و غلبه شهوات حرام ، فحشا و منكرات ،و....كه اين اعما ل در ملل مغرب زمين محصول خرابي نظام خانه و خانواده است .
ثمرات اين خانواده هاي مغرب زمين ، تلخ و بد بو و بد مزه است ، و چنين نظام از هم پاشيده اي قابل سرمشق قرار دادن نيست ، كساني كه از آنان پيروي مي كنند ، بد تر از آنان خواهند شد.