به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 387
بازدید دیروز: 5,841
بازدید هفته: 387
بازدید ماه: 77,112
بازدید کل: 25,064,036
افراد آنلاین: 27
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۰۸ دی ۱٤۰۳
Saturday , 28 December 2024
السبت ، ۲۶ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۴۹) - توجه به معنویت راهکار مقابله با خطر فرهنگی(1) ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

زلال بصیرت

  توجه به معنویت راهکار مقابله با خطر فرهنگی(1)

Image result for ‫آیت‌اللّه مصباح یزدی‬‎

  بسم الله الرحمن الرحیم

مسیری که انسان در پیش دارد، به چند نوع آگاهی نیاز دارد؛ نخستین نوع آگاهی این است که انسان بداند در کجاست، چه موقعیتی دارد، به چه موقعیتی می‌تواند برسد و راه رسیدن به این موقعیت مطلوب چیست. اینها نوعی آگاهی است كه اگر هر یك از ما آن را نداشته باشیم، چه‌بسا روزی پشیمان شویم که چرا از ابتدا نفهمیدیم کیستیم و قرار است به کجا برویم و در نتیجه نیروهایمان را هدر داده‌ایم و چه بسا به ضررمان تمام شده باشد. در واقع، این همان عصاره اصول دین ـ توحید، نبوت و معاد ـ است که ما بدان معتقدیم؛ اینکه از سوی خدائیم، به سوی او می‌رویم و در این دنیا باید از راهنمایی‌های انبیا استفاده کنیم تا در بازگشت به سوی خدا، زندگی جاودانه و سعادتمند داشته‌ باشیم؛ اگر از این امور آگاهی نداشته باشیم، مانند این است که ابزاری صنعتی را در اختیار داشته باشیم، ‌ولی ندانیم آن را برای چه ساخته‌اند و چگونه باید از آن استفاده کرد. فرض کنید وسیله‌ای الکترونیک از بازار می‌خرید و یا کسی آن را به شما هدیه می‌دهد؛ اما نمی‌دانید این وسیله برای چه خوب است و چگونه باید از آن استفاده کرد؛ چه‌بسا بعد از اندك زمانی آن را خراب کنید و یا متوجه نباشید و آن را منفجر كنید. بنابراین، لازم است که انسان وقتی با چیزی مواجه می‌شود، بداند این چیست، چه كاربردی دارد و چگونه باید از آن استفاده کرد.
ما انسان‌ها نسبت به خودمان نیز چنین حالاتی داریم؛ خداوند به ما حیات، بدن، فکر، روح و عقل داده است؛ ما را برای چه ساخته‌اند؟ به کجا می‌توانیم برسیم؟ نهایت استفاده‌ ما از این قوا چیست؟ چگونه باید قوای بدنی، فکری و روحی خود را به كار ببریم تا بتوانیم به آن هدف مطلوب برسیم. توحید می‌گوید خداوند شما را ساخته است؛ معاد می‌گوید شما به سوی یک زندگی ابدی در عالم در حال حرکت هستید؛ نبوت نیز می‌گوید از انبیا اطاعت کنید تا به سعادت ابدی برسید. متأسفانه بسیاری از انسان‌ها در توجه به این ابعاد کوتاهی می‌کنند؛ برای نمونه، وقتی یک ابزار صنعتی یا یك تلفن همراه و یا یک کامپیوتر می‌خرند، حتی می‌پرسند كه چگونه باید از آن استفاده كنند؛ اما به این نمی‌اندیشند كه از این بدن، روح و فکری که خداوند به انسان داده است، چگونه باید استفاده كرد؟ چرا خداوند این قوا را به ما داده است؟
لزوم شناخت ابزارها
بخش دیگر، مسائلی است که وقتی دریافتیم به‌طور کلی باید از راهنمایی‌های انبیا استفاده کنیم، باید برای خود روشن سازیم كه چگونه می‌توانیم از ابزارهایی که در اختیار داریم، برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؛ برخی از این ابزارها در اختیار خود ماست؛ مانند بدن‌، فکر و عقل‌؛ منتها بیشتر این ابزارها بیرونی است. خداوند همه این نعمت‌ها را آفریده و در اختیار قرار داده است تا از آنها برای رسیدن به هدفمان استفاده کنیم. حال چگونه باید از این ابزارها استفاده کرد؟ همه علومی که بشر تاكنون به آن دست یافته است، در این حوزه قرار می‌گیرند؛ مانند اینکه چگونه باید بدن را حفظ کرد تا سالم بماند؛ چگونه باید فکر و روح را راهنمایی کرد؛ چگونه باید از ابزارهای مختلفی مانند گیاهان، معادن و محیط زیست استفاده کرد؛ همه اینها ابزارشناسی است.
ضرورت شناخت نحوه تعامل با دیگران
بنابراین، اولین مسئله، خودشناسی است؛ یعنی اینكه ما را برای چه آفریده‌اند و باید به کجا برویم. مسئله دوم این است که چگونه باید از ابزارها، برای رسیدن به اهداف در نظرگرفته شده استفاده كرد؛ یعنی بعد از اینکه فهمیدیم اهداف چیست و چگونه باید در مسیر تحقق آنها گام برداریم، باید بیندیشیم كه چگونه از ابزارها استفاده کنیم. همه تلاش‌های علمی بشر از روز اول خلقتش ـ که نمی‌دانیم به‌طور دقیق در چه زمانی بوده است ـ حول موضوع ابزار است؛ بدین معنا كه همه علوم مختلفی که پیدا شده، همه ناظر به مسئله ابزار است. بعد از این مرحله، بررسی نحوه رفتار و مواجهه با انسان‌های دیگر مطرح است. پس نخست باید خودمان را بشناسیم؛ دوم ابزارهای کار را بشناسیم و سوم آشنایی با نحوة تعامل با انسان‌های دیگر است. این موضوع از محیط خانه شروع می‌شود؛ اینکه پدر و مادر و فرزند نسبت به هم چگونه رفتار کنند؛ این‌ نوع مسائل از فیزیک، شیمی و ریاضیات معلوم نمی‌شود؛ بلكه مربوط به علوم انسانی است که رفتار انسان‌ها را تنظیم می‌کنند. سپس نوع مواجهه با همسایه‌ها، همشهریان، مسئولان شهر، مسئولان كشور و پس از آن رفتار با دیگر انسان‌ها در عرصه روابط بین‌الملل است؛ اینکه چگونه باید با آنها رفتار كنیم. همه این موارد علوم انسانی را تشکیل می‌دهند. در این شرایط باید موقعیت خودمان را در محیط خانواده، شهر، کشور و جامعه بین‌المللی بشناسیم و ببینیم با هر کسی چگونه باید رفتار کنیم؛ دوست و دشمن کیست و با آنها باید چگونه رفتار كنیم؛ انواع و اقسام دشمنان كدامند؛ و پس از آن با جنگ‌های نظامی، جنگ‌های نرم و امثال‌ آنها مواجه هستیم. اینها چیزهایی غیر از ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و امثال اینهاست؛ معلوماتی از جنس دیگر است.
محدود بودن عمر
 برای یادگیری علوم مختلف
بدیهی است که هیچ انسانی نمی‌تواند همه این معلومات را به طور کامل داشته باشد. برای مثال، رشته پزشكی را در نظر بگیرید،  که فقط دوران تحصیل این رشته حدود هفده یا هیجده سال است. بعد از آن، دوران تمرین‌های پزشکی‌، کارآموزی و دوره‌های انترنی و اسیستنتی است تا یك فرد پزشک شود. بعد از آن، آغاز دوره تخصص است كه باید از میان صد‌ها رشته تخصصی در حوزه پزشكی، یك رشته را انتخاب و عمری را صرف كرد تا در آن رشته متخصص شود؛ یعنی صدها رشته علوم برای یادگیری وجود دارد كه یك نفر نمی‌تواند همه آنها را فراگیرد. پس به ‌ناچار باید كارها و تخصص‌ها را تقسیم كرد و این تقسیم به برنامه‌ریزی درست نیاز دارد تا همه نیازهای جامعه برآورده شود.
علمی كه همه باید آن را بیاموزند
اما آیا نوع اول معلومات را که پیشتر بیان كردیم، می‌توان تقسیم کرد؟ درباره این‌ نوع علم، كه ما از کجا آمده‌ایم، به کجا می‌رویم و چگونه باید زندگی کنیم، آیا كسی می‌تواند بگوید من فقط بررسی ‌كنم كه از کجا آمده‌ام و به بقیه‌اش کاری نداشته باشم. در این صورت چه رخ می‌دهد، بر فرض دانستم از کجا آمده‌ام، اگر ندانم به کجا می‌روم و چگونه باید زندگی کنم، بارم به منزل نمی‌رسد. این مجموعه را همه باید بدانیم؛ منتها مراتب دارد؛ مانند یک رشته علمی که دوره لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و فوق‌تخصص دارد؛ اما این سنخ معلومات را همه باید داشته باشند، وگرنه خطرهایی وجود دارد که چه بسا نیروهای انسان را هدر دهد و به ضرر خودش اقدام کند. در اینجا، ضرر همان انحراف از دین، بی‌دینی و الحاد است؛ اما دیگر دانش‌ها این خطر را ندارند و هم گستره‌ای وسیع دارند كه قابل تقسیم است؛ مانند اینکه یكی چشم‌پزشک و دیگری دندانپزشک شود؛ یعنی به همدیگر خیلی ارتباطی ندارند. البته هر انسانی باید یک‌سری معلومات کلی و عمومی از این نوع مسائل داشته باشد؛ هر انسانی باید از بهداشت دهان و دندان، چشم، دستگاه گوارش و... معلوماتی داشته باشد؛ اما نمی‌توان در همه این رشته‌ها عالم و متخصص شد؛ بلكه حداكثر می‌توان در یك یا دو رشته از صدها رشته علوم مختلف متخصص شد. اما از دسته اول علوم هیچ مفری نیست؛ این طیف از علوم را انسان باید در حد نصاب استفاده کند و مطمئن شود؛ آیا این جهان و انسان به‌طور خود‌به‌خود و بدون هیچ برنامه‌ای و به‌صورت تصادفی به‌وجود آمده است ـ آن‌طور که ملحدین می‌گویند ـ یا نه، این آفرینش بر اساس هدف و شرایط مشخصی است. به‌هر‌حال، هر كسی باید این نوع مسائل را برای خود حل كند، وگرنه تا روز حشر لنگ خواهد بود.
سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی‌(دام‌ظله) در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین؛ قم؛ 4 /2 /1394