بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
ماه ذی القعده به صورت اربعين کليمي معروف است. اينکه به ما گفتند چلّه بگيريد براي آن است که ما دو راه براي تکامل خود داريم: يک راه بيرون است که از آن به «علم الدراسهًْ» ياد ميشود، انسان در حوزهها و دانشگاهها درسي ميخواند از راه چشم و گوش کامل ميشود. آنچه را که ميخواند عمل ميکند و به کمال ميرسد. يک راه ديگر راه درس و بحث نيست، از آن به «علم الوراثهًْ» ياد ميکنند که آن راه دل هست. در «علم الدراسهًْ» انسان بايد محضر استاد برود، حرفها را بشنود، از او به عنوان يک علمِ کسبي ياد ميکند؛ مثل تاجري که مال را با کوشش خود کسب ميکند. در «علم الوراثهًْ» کسبي در کار نيست، کوشش و تلاش تاجرانه نيست، فقط پيوند و ارتباط لازم است. اگر کسي تاجر بود و مالي به دست آورد، اين راهِ بحث دارد که از کجا و از چه راه فراهم کردي؟! ولي اگر کسي يک ارث فراواني به او رسيد، اين يک راه فکري و کسبي ندارد که از او بپرسيم چه کار کردي که اين مال به دست تو آمد؟! او پاسخش يک کلمه است: «من با اين مورّث رابطه داشتم»! در «علم الوراثهًْ» فقط «ربط» شرط است، نه کسب.
علم وراثتی وعلم اکتسابی
ما دو گونه علم ميتوانيم داشته باشيم، يک علم حوزه و دانشگاه است که اين يک راه خوبي است .در بيانات نوراني حضرت امير هست که مردان الهي «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَي الْعِلْمِ النَّافِع»؛(1) اينها گوش و چشم خود را هدر نميدهند، از گوش بهره شنيدن ميبرند، از چشم بهره مطالعه ميبرند،يعني از راه گوش جز حرفهاي سودمند، چيزي نميشنوند، از راه چشم جز کتابهاي سودمند، چيزي را مطالعه نميکنند؛ اين راه به نام «علم الدارسهًْ» است که راهش در حوزه و دانشگاه است. يک «علم الوراثهًْ» است که آن کسبي نيست اين بايد با قرآن و عترت، انسان رابطه داشته باشد. به يک وارث نميگويند چه کار کردي که اين ارث به دست تو آمد! او ميگويد من کاري نکردم فقط با مورِّث رابطه داشتم. اگر گفتند: «الْعُلَمَاءَ وَرَثَهًُْ الْأَنْبِيَاء»؛(2) گرچه اين جمله به حسب ظاهر جمله خبريه است؛ ولي به داعي انشا القا شده است؛ يعني «أيها العلماء»! بکوشيد با خاندان عصمت و طهارت رابطه داشته باشيد تا از راه رابطه به شما علمي برسد.
معنی چله گیری
اين ماه پُربرکت ذي القعده تا دهم ذيالحجّه به عنوان چلّهگيري معروف است آن چلّهگيري که چهل شبانهروز انسان مواظب خودش است به اين معنا نيست که انسان در يک جاي تاريکي بنشيند از جامعه جدا باشد به عنوان چلّهگيري. انسان چهل شبانهروز از کار خلاف، از حرف خلاف، از دنيا، از غرور، از راه ديگران را بستن، از بيراهه رفتن فاصله بگيرد، اين معناي چلّهگيري است. از جامعه جدا شدن مشروع نيست، از دنيا جدا شدن چلّهگيري است. وجود مبارک موساي کليم در اين چهل شبانهروز، نه غذايي داشت نه خوابي داشت نه با ديگران حشري داشت، از دنيا بالکلّ منقطع شد، مناجات ميکرد و در اين مناجات، تورات نصيب او شد. اين اول ذيالقعده تا دَه ذي الحجّهًْ به عنوان اربعين کليمي معروف است اين جزء سنّتهاي همه انبيا است که اسلام هم امضا کرده است. فرمود: «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً»،(3) «من أصبح لله اربعين صباحاً»، گاهي به صورت إصباح گاهي به صورت إخلاص.
جوشش علم از درون
فرمود اگر شما چهل شبانهروز مواظب قلب خود باشيد اين چشمه از درون ميجوشد ،وقتي از درون جوشيد ،هرگز خشکي و خشکسالي دامنگير شما نميشود. اين چلّهگيري براي آن است که انسان از دو راه آب حيات بگيرد: يا از بالا که آسمان وحي و الهام بر انبيا و اوليا(عليهم السلام) نازل ميشود، بعد برکاتش هم شامل حال شيعيانش خواهد شد که: (اَلَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِكَهًْ)؛(4) فرشتهها بر مردان و زنان الهي نازل ميشوند، اينها را مژده ميدهند که (فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ)(5) اين علم را از بالا گرفتن است. اما اينکه در سوره «بقره» فرمود: (اتَّقُوا اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمْ اللّهُ)؛(6) اينکه در روايات ما آمده، اگر چهل شبانهروز شما با اخلاص صبح کنيد از درونتان چشمه ميجوشد؛ مثل آن است که يک مهندس زمينشناس بگويد شما بايد چهل شبانهروز کار کنيد کَندوکاو کنيد تا به آب برسيد. از درون، چشمه ميجوشد از بيرون، آب به استخر ميريزد. ما از دو راه بايد خود را از عطش نجات بدهيم: هم از بيرون درس بخوانيم آب را وارد استخر کنيم و ذخيره کنيم براي آبياري، هم از درون، شبزندهداري يادمان نرود تا چشمه بجوشد. آنکه نه چشمه از دل دارد نه استخر از گِل دارد، خشک ميشود. همه ايام سال فرصت مناسبي است و اما از اوّل ذيالقعده تا دَه ذي الحجّهًْ بهار اين کار است؛ لذا شما ميبينيد وقتي ماه ذي القعده تمام شد ماه ذي الحجّهًْ شروع شد، در دهه ذي الحجّهًْ که به اضافه اين سي روز ميشود چهل روز، دو رکعت نماز بين مغرب و عشا مستحب است که بعد از «حمد» و سوره «توحيد»، آن (وَ وَاعَدْنَا مُوسي ثَلاثِينَ لَيْلَهًْ)(7) خوانده ميشود که اين متمِّم اربعين گیری است. اين راه باز است ،اين نيازي ندارد که ما به زيد و عمرو بگوئيم براي من دعا کن! اين راه براي همه باز است.
جبران اشتباهات با انجام کارهای خیر
به ما فرمودند خداي سبحان شما را مثل يک شجره طيّبه و طوبا از زمين رويانيد: (وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِنَ الأرْضِ نَبَاتاً)؛(8) شما همانند يک درخت طوبايي هستيد، اين درخت طوبا در بهشت است، یک وقتي از وجود مبارک حضرت رسول خدا(ص) رسيد که درخت طوبا اصل و ريشهاش در بهشت ودر خانه من است. بعد در جاي ديگر در مجلس ديگر فرمود: ريشه درخت طوبا در خانه علي بن ابيطالب(ع) است. به حضرت عرض کردند: شما يک وقت فرموديد اصل اين درخت در خانه من است، الآن ميفرمائيد اصل اين درخت در خانه علي بن ابيطالب است. فرمود: «دَارِي وَ دَارَ عَلِيٍ فِي الْجَنَّةِ بِمَكَانٍ وَاحِد»؛(9) ما هر دو دريک جا زندگي ميکنيم. اينکه فرمود: «علي مِنِّي» اختصاصي به جريان «مِنِّي» گفتن به حسينبنعلي ندارد، فرمود اين درخت طوبا در خانه من است و شاخهاي از اين درخت به مؤمني که اهل ايمان باشد ميرسد ما هم مشمول (وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِنَ الأرْضِ نَبَاتاً) میشويم، آن درختي بارور است که ريشهاش به آب نزديک باشد، يک؛ خوشه و شاخهاش هم از باران مدد بگيرد و از هواي لطيف استفاده کند، دو. به ما فرمودند با «علم الدراسهًْ» آن فضاي سالم را تأمين کنيد، با «علم الوراثهًْ» آن چشمه را تأمين کنيد (اتَّقُوا اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمْ اللّهُ) به اين و آن نگوئيم براي من دعا کن! البته مؤمنين موظّفند براي همه دعا کنند، آنکه جواب دعاي ما را ميدهد از همه ما به ما نزديکتر است با او گفت وگو کنيم، او که فرصت داد، فرمود اگر شما يکبار اشتباه کرديد و در برابر يک اشتباه يک کار خير انجام داديد، اين يک کار خير ميشود دَه تا! يک بيان نوراني از امام سجّاد(ع) رسيده است فرمود اگر ما آسيبي از ديگري ديديم از شيطان و مانند آن ديديم، لطفي هم از ناحيه خدا به ما رسيده است، آن لطف دَه تاست و اين آسيب يکي: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»؛(10) واي به حال کسي که يکيهاي او بر دَهتاهاي او اضافه بشود. توضيح خواستند؛ فرمود اگر کسي ـ خداي ناکرده ـ يک گناه کرد يک تير خورد و يک خطر دامنگيرش شد؛ ولي اگر يک کار خير انجام داد دَه پاداش گرفت. يکي ميشود دَهتا براساس:(مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا)؛(11) اما (جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا).(12) واي به حال کسي که يکيهاي او بر دَهتاهاي او پيروز بشود و بيشتر بشود. ما اين دو تا راه را خدا به ما داد و باز کرد، فرمود: (اتَّقُوا اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمْ اللّهُ). در سوره «انفال» هم فرمود: (اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ)؛(13) او شما را زنده ميکند، او به شما آب حيات ميبخشد، او به شما علم ميدهد. اين راهها براي رسيدن به آن مقامات بالاتر باز است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از طلاب و دانشجويان، قم؛ 14/5/1395
مرکز اطلاع رسانی اسرا
1. نهج البلاغة(صبحي صالح)، خ193. 2. الكافي (ط ـ الإسلامية)، ج1، ص32.
3. جامع الأخبار(الشعيری)، ص94. 4. فصلّت، 30.
5. احقاف، 13 . 6. بقره، 282.
7. اعراف، 142. 8. نوح، 17.
9. شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص396؛ 10. معاني الأخبار، ص248.
11. انعام،160. 12. شوري،40. 13. انفال،24 .