زلال بصیرت (۱ ۸) - عناصر ضروری برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی ۰ ۱/ ۰۶ / ۱۳۹۵
زلال بصیرت
عناصر ضروری برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
انبیاء برای سعادت دنیا و آخرت بشر آمدند و برنامهای که آوردند نیز برنامهای منسجم و هماهنگ بود و اهداف مادی و معنوی را تأمین میکرد، اما در طول تاریخ، همیشه عدهای میخواستند فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را از دین جدا کنند؛ به عبارت بهتر سکولاریسم ریشه در تاریخ دارد؛ همان زمانی که مردم با پیامبران در عرصههای اجتماعی و اقتصادی مخالفت میکردند.
امام خمینی؛ احیاگر ایده تلازم دین با سیاست
پیامبر اکرم(ص) با بعثت خود، سکولاریسم را برانداخت، اما هنوز جنازه پیامبر(ص) دفن نشده بود که زمزمه تفکیک دین از سیاست شروع شد و عدهای قائل شدند که قرآن ما را کفایت میکند؛ خلافت نیز چون دینی نیست، خود مردم باید حاکم را تعیین کنند.
در سدههای گذشته برخی علمای دوراندیش و ریزبین تلاشهایی برای اصلاح مفاسد انجام دادند، فعالیتهای مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در زمینهسازی برای یک جامعه و حکومت اسلامی و فعالیتهای علامه مجلسی در زمان صفویان از جمله این تلاشهاست.
علیرغم همه زحمات، هیچ یک از علما نتوانستند اصل تفکیک دین از سیاست را در عمل از بین ببرند، خداوند متعال مقدر فرمود این کار به دست امام(ره) رقم بخورد؛ کسی که فقط یک استاد در حوزه علمیه قم بود و برتری ظاهری چندانی هم نسبت به دیگر اساتید نداشت؛ اما با اخلاص، دوراندیشی و فراست خود زمینهای را برای انقلاب فراهم کرد؛ آن هم نه صرفاً یک انقلاب سیاسی در ایران، بلکه یک انقلاب دینی در عالم اسلام.
امام(ره) کار بینظیری را با رهبری انقلاب اسلامی انجام داد. البته هیچ کس فکر نمیکرد این کار به سرانجام برسد؛ حتی بعد از پیروزی انقلاب نیز دشمن گمان میکرد عمر انقلاب اسلامی، به چند ماه و یا نهایتا چند سال محدود خواهد بود؛ اما بحمدالله امروز بعد از 37 سال، این نظام روز به روز قدرتمندتر و عزتمندتر میشود.
باید خداوند را شاکر باشیم که بعد از نعمت انقلاب و امام(ره)، کسی را به عنوان جانشین برای ما مقدر فرمود که از لحاظ جامعیت، بین رهبران دنیا در حال و گذشته، بینظیر است. البته افرادی به خاطر قصور فکر و برخی نیز در اثر وسوسه شیاطین، هنوز عظمت این مرد را درک نکرده و شکرگزار نیستند.
لزوم تشکیلاتی بودن فعالیتهای اجتماعی
با جستوجو در تاریخ میتوان فهمید که حکومت انبیا و حضرت علی(ع) نیز بر اساس تشکیلات خاصی بوده است؛ اما کمکم و مخصوصاً از زمانی که به خاطر گرایشهای سکولاریستی، دین از جامعه کنار زده شد، کارهای تشکیلاتی در بین علما نیز کمرنگ شد؛ هر چند مرجعیت به عنوان نوعی تشکیلات باقی ماند، اما بقیه آنها منحل شد و متأسفانه فقدان کار تشکیلاتی در بین برخی علمای امروز نیز به تبعیت از گذشتگانشان به چشم میخورد.
کارهای اجتماعی با فعالیتهای فردی به ثمر نمیرسد و حتی اگر فرد موفق هم بشود، دارای اثر محدود بوده و در حد خود آن فرد است.
آفت کارهای اجتماعی
طبیعی است که هر فعالیت اجتماعی نیاز به بودجه دارد و احتمال این آفت هست که این تصور در ما به وجود آید که با پیشرفت در اقتصاد و حل شدن مشکل مالی، همه مشکلات حل میشود که این صحیح نیست؛ متأسفانه حتی برخی از متدینین نیز فکر میکنند با رفع تحریمها و رونق اقتصادی همه مشکلات حل میشود، که جای تأسف دارد!
باید توجه داشته باشیم که هر چند بودجه برای انجام کارهای اجتماعی نیاز است، اما پول، حلال همه مشکلات نیست، بلکه بسیاری از فسادها به همراه پول و امکانات حاصل شده است. از این رو، در عین حالی که باید از بودجه آبرومندانه استفاده کنیم، عزت و شرف اسلام و نظام اسلامی را نباید در گرو پیشرفت مادی قرار دهیم.
اقتصاد مانند شمشیری دو لبه است که هر چند میتوان از آن در جهت مناسب بهره برد، اما در عین حال میتواند زمینه را برای میل به فساد فراهم کند، نگاهی به صدر اسلام نشان میدهد: مهاجرین در حالی که در فقر کامل بودند و افرادی مانند اصحاب صفّه در اوج فقر زندگی میکردند، اما اسلام را رونق و گسترش دادند.
مردم از روحانیان توقع دارند که سادهزیست باشند و توقع آنها بیجا هم نیست، همین سادهزیستی روحانیت بوده که در طول تاریخ موجب محبوبیت علما شده است و اتفاقا هر کجا مردم دیدهاند که روحانیان دنبال مسائل مادی رفتهاند، علاقه مردم به آنها نیز به همین نسبت کم شده است.
عناصر اصلی فعالیتهای اجتماعی
مهمترین مسئله این است که اولاً دین را به طور جامع و کامل بفهمیم و به دیگران بفهمانیم، چرا که بسیاری از افراد بودهاند که سالها درس خواندهاند، اما نتوانستند اسلام را در جامعیتش متوجه شوند و تنها سراغ یک بعد از دین رفتهاند؛ ثانیاً در عرضه دین به دیگران، میزان درک آنها را در نظر بگیریم و ثالثاً خوب به معارف دین عمل کنیم و کمک کنیم تا دیگران نیز به دستورات دین عمل کنند.
خداوند متعال را شاکریم که به برکت انقلاب، با ابعاد مختلف دین آشنایی پیدا کردیم و نیز رهبری به ما عنایت کرده است که از لحاظ جامعیت، کاستی ندارد و حتی دشمنانش نیز به جامعیت وی اعتراف دارند؛ اما نباید گمان کنیم که اسلام را به طور کامل شناختهایم و دیگر به تحقیق و مطالعه نیاز نداریم؛ چرا که به هر اندازه از شناخت هم برسیم، اسلام هنوز لایههایی دارد که نسبت به آن واقف نیستیم؛ پس هیچ گاه نباید خود را از مطالعه و بحث برای شناخت اسلام مستغنی بدانیم.
فهم دین و فهماندن صحیح و جامع دین و انتقال معارف دینی به مردم، عدم دنیازدگی و نداشتن تعلق به زرق و برق دنیا، اخلاص و عدم حسد نسبت به دیگرانی که در عرصه فعالیت اجتماعی موفق هستند از جمله مواردی است که باید برای حصول آنها از خود مراقبت کرد.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دامظله) در دیدار جمعی از مسئولان کانونهای مساجد استان قم؛ 15 /12 / 94 .
امام خمینی؛ احیاگر ایده تلازم دین با سیاست
پیامبر اکرم(ص) با بعثت خود، سکولاریسم را برانداخت، اما هنوز جنازه پیامبر(ص) دفن نشده بود که زمزمه تفکیک دین از سیاست شروع شد و عدهای قائل شدند که قرآن ما را کفایت میکند؛ خلافت نیز چون دینی نیست، خود مردم باید حاکم را تعیین کنند.
در سدههای گذشته برخی علمای دوراندیش و ریزبین تلاشهایی برای اصلاح مفاسد انجام دادند، فعالیتهای مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در زمینهسازی برای یک جامعه و حکومت اسلامی و فعالیتهای علامه مجلسی در زمان صفویان از جمله این تلاشهاست.
علیرغم همه زحمات، هیچ یک از علما نتوانستند اصل تفکیک دین از سیاست را در عمل از بین ببرند، خداوند متعال مقدر فرمود این کار به دست امام(ره) رقم بخورد؛ کسی که فقط یک استاد در حوزه علمیه قم بود و برتری ظاهری چندانی هم نسبت به دیگر اساتید نداشت؛ اما با اخلاص، دوراندیشی و فراست خود زمینهای را برای انقلاب فراهم کرد؛ آن هم نه صرفاً یک انقلاب سیاسی در ایران، بلکه یک انقلاب دینی در عالم اسلام.
امام(ره) کار بینظیری را با رهبری انقلاب اسلامی انجام داد. البته هیچ کس فکر نمیکرد این کار به سرانجام برسد؛ حتی بعد از پیروزی انقلاب نیز دشمن گمان میکرد عمر انقلاب اسلامی، به چند ماه و یا نهایتا چند سال محدود خواهد بود؛ اما بحمدالله امروز بعد از 37 سال، این نظام روز به روز قدرتمندتر و عزتمندتر میشود.
باید خداوند را شاکر باشیم که بعد از نعمت انقلاب و امام(ره)، کسی را به عنوان جانشین برای ما مقدر فرمود که از لحاظ جامعیت، بین رهبران دنیا در حال و گذشته، بینظیر است. البته افرادی به خاطر قصور فکر و برخی نیز در اثر وسوسه شیاطین، هنوز عظمت این مرد را درک نکرده و شکرگزار نیستند.
لزوم تشکیلاتی بودن فعالیتهای اجتماعی
با جستوجو در تاریخ میتوان فهمید که حکومت انبیا و حضرت علی(ع) نیز بر اساس تشکیلات خاصی بوده است؛ اما کمکم و مخصوصاً از زمانی که به خاطر گرایشهای سکولاریستی، دین از جامعه کنار زده شد، کارهای تشکیلاتی در بین علما نیز کمرنگ شد؛ هر چند مرجعیت به عنوان نوعی تشکیلات باقی ماند، اما بقیه آنها منحل شد و متأسفانه فقدان کار تشکیلاتی در بین برخی علمای امروز نیز به تبعیت از گذشتگانشان به چشم میخورد.
کارهای اجتماعی با فعالیتهای فردی به ثمر نمیرسد و حتی اگر فرد موفق هم بشود، دارای اثر محدود بوده و در حد خود آن فرد است.
آفت کارهای اجتماعی
طبیعی است که هر فعالیت اجتماعی نیاز به بودجه دارد و احتمال این آفت هست که این تصور در ما به وجود آید که با پیشرفت در اقتصاد و حل شدن مشکل مالی، همه مشکلات حل میشود که این صحیح نیست؛ متأسفانه حتی برخی از متدینین نیز فکر میکنند با رفع تحریمها و رونق اقتصادی همه مشکلات حل میشود، که جای تأسف دارد!
باید توجه داشته باشیم که هر چند بودجه برای انجام کارهای اجتماعی نیاز است، اما پول، حلال همه مشکلات نیست، بلکه بسیاری از فسادها به همراه پول و امکانات حاصل شده است. از این رو، در عین حالی که باید از بودجه آبرومندانه استفاده کنیم، عزت و شرف اسلام و نظام اسلامی را نباید در گرو پیشرفت مادی قرار دهیم.
اقتصاد مانند شمشیری دو لبه است که هر چند میتوان از آن در جهت مناسب بهره برد، اما در عین حال میتواند زمینه را برای میل به فساد فراهم کند، نگاهی به صدر اسلام نشان میدهد: مهاجرین در حالی که در فقر کامل بودند و افرادی مانند اصحاب صفّه در اوج فقر زندگی میکردند، اما اسلام را رونق و گسترش دادند.
مردم از روحانیان توقع دارند که سادهزیست باشند و توقع آنها بیجا هم نیست، همین سادهزیستی روحانیت بوده که در طول تاریخ موجب محبوبیت علما شده است و اتفاقا هر کجا مردم دیدهاند که روحانیان دنبال مسائل مادی رفتهاند، علاقه مردم به آنها نیز به همین نسبت کم شده است.
عناصر اصلی فعالیتهای اجتماعی
مهمترین مسئله این است که اولاً دین را به طور جامع و کامل بفهمیم و به دیگران بفهمانیم، چرا که بسیاری از افراد بودهاند که سالها درس خواندهاند، اما نتوانستند اسلام را در جامعیتش متوجه شوند و تنها سراغ یک بعد از دین رفتهاند؛ ثانیاً در عرضه دین به دیگران، میزان درک آنها را در نظر بگیریم و ثالثاً خوب به معارف دین عمل کنیم و کمک کنیم تا دیگران نیز به دستورات دین عمل کنند.
خداوند متعال را شاکریم که به برکت انقلاب، با ابعاد مختلف دین آشنایی پیدا کردیم و نیز رهبری به ما عنایت کرده است که از لحاظ جامعیت، کاستی ندارد و حتی دشمنانش نیز به جامعیت وی اعتراف دارند؛ اما نباید گمان کنیم که اسلام را به طور کامل شناختهایم و دیگر به تحقیق و مطالعه نیاز نداریم؛ چرا که به هر اندازه از شناخت هم برسیم، اسلام هنوز لایههایی دارد که نسبت به آن واقف نیستیم؛ پس هیچ گاه نباید خود را از مطالعه و بحث برای شناخت اسلام مستغنی بدانیم.
فهم دین و فهماندن صحیح و جامع دین و انتقال معارف دینی به مردم، عدم دنیازدگی و نداشتن تعلق به زرق و برق دنیا، اخلاص و عدم حسد نسبت به دیگرانی که در عرصه فعالیت اجتماعی موفق هستند از جمله مواردی است که باید برای حصول آنها از خود مراقبت کرد.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دامظله) در دیدار جمعی از مسئولان کانونهای مساجد استان قم؛ 15 /12 / 94 .