بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
وجود مبارک امام جواد(ع) فرمود: «مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ»؛(1) فرمود مواظب باشيم حرف هر کسي را گوش ميدهيم، کتاب هر کسي را ميخوانيم داريم، او را ميپرستيم. در قرآن کريم ذات اقدس الهي فرمود: در برابر حق ساکت باشيد، حقپذير باشيد و چون قرآن، حقّ مصون از باطل است، صدقِ منزّه از کذب است، خيرِ مبرّاي از شرّ است و حَسنِ منزّه از قبيح است، (وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا)،(2) در برابر قرآن ساکت باشيد. عترت هم عِدل قرآن کريمند، شاگردان ائمه هم اين حرف را ياد گرفتند، وقتي امام حرف ميزد همه ساکت بودند، چرا؟ چون اگر پذيرفتيم که امام عدل قرآن است که هست، وقتي در برابر خواندن قرآن به ما ميگويند ساکت باشيد، در برابر گفتار امام هم ميگويند ساکت باشيد؛ البته عترت، معادل قرآن است نه روايت؛ چون روايت گاهي ضعيف است گاهي غير ضعيف است، گاهي جعلي است وگاهی غير جعلي است، ولي عترت، عدل قرآن است. آن اصحابي که در محضر امام بودند ديگر حرفي نميزدند. بعضيها به حضرت عرض ميکردند ما به شما آنقدر ايمان داريم اگراين يک میوه را شما دو نصف بکنيد بگوئيد اين نصفش حلال است نصفش حرام، ما قبول ميکنيم!(3) چون شما مثل بشر عادي نيستيد که در مدرسه درس خوانده باشيد! حرف شما حرف وحي الهي است. لذا (وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا)؛ وقتي امام(ع) دارد تکلّم ميکند (فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا)؛ امام و عترت عِدل قرآن است. وجود مبارک امام جواد فرمود: شما ميزاني بايد داشته باشيد که کالاها را با آن ميزان بسنجيد. اوّل خطوط کلّي قرآن و سنّت معصومين مشخص بشود که دين چه ميخواهد بگويد، بعد خواندهها و نوشتهها را بر آنها عرضه کنيد، اگر مطابق با وحي الهي بود بپذيريد اگر مطابق نبود رد کنيد. فرمود هر حرفي را آدم گوش بدهد روا نيست، اين بيان نوراني امام جواد(ع) است؛ آن وقت در عزاي اينها در مصيبت اينها يک مقدار اشک آدم بريزد ثواب چندين اشک را خواهد داشت، چرا در زيارت سيدالشهداء ميگويند اگر کسي حضرت را عارفاً زيارت کند اينقدر ثواب دارد؟(4) درباره امام جواد هم همين طور است، فرمود: «مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»؛ آن وقت شرک مشخص ميشود، فرمود آدم حرف هر کسي را گوش بدهد دارد او را ميپرستد، چون دارد اطاعت ميکند؛ منتها عبادت به معنی اطاعت است نه عبادت به معنای اعتقادي.
فضیلت سرعت و سبقت در کار خیر
در مسائل مادي ميگويند مواظب باشيد سرعت نگيريد، همان طوري که عجله بد است، سرعت هم بد است ،تصادف دارد؛ اما در کار خير هم عجلهاش خوب است هم سرعتش خوب است، «عَجِّلُوا بِالصَّلاهًْ» چرا عجله خوب است؟ چرا در کارهاي ديگر عجله بد است؟ درکارهاي ديگر عجله بد است براي اينکه کارهاي ديگر وقتي دارد، قبل از وقت آن عجله است. کسي با ما وقت قرار گذاشته است يا ما با کسي قرار گذاشتيم، اگر زودتر برويم اين عجله است، وقتگيري است، حدّ و وقتي دارد؛ اما کارخير، وقتي ندارد، زمان و زمين ندارد؛ لذا عجله ندارد. عجله که بد است چون قبل از وقت است. به ما گفتند سرعت کنيد:(سَارِعُوا إِلَي مَغْفِرَةٍ مِن رَبِّكُمْ وَ جَنَّهًْ عَرْضُهَا السَّماوَاتُ وَ الأرْضُ)،(5) حالا اگر يک ميدان مسابقهای مساحت آن به اندازه آسمان و زمين باشد، آدم هر چه سرعت بگيرد، تصادف نميکند، با کسي برخورد نميکند. «خير» مثل آسمان و زمين وسيع است، اگر ميدان مسابقه به اندازه آسمان و زمين باشد شما هر چه بخواهيد سرعت بگيريد، مزاحم کسي نيستيد. سرعت هم گرفتيد، اکتفا نکنيد، نگوئيد من سريع هستم، سبقت بگيريد، (فَاسْتَبِقُوا)(6) و (سَابِقُوا)،(7) اين چند طايفه از آيات است: يک طايفه از آيات اين است که حرکت کنيد ،هجرت کنيد، يکي اينکه تُند برويد، يکي اينکه پيشی بگيريد.اگر آيات سرعت را عمل کرديد و بالاتر آيات سبقت را عمل کرديد، (سَابِقُوا) را عمل کرديد، (فَاسْتَبِقُوا) را عمل کرديد، اين باب افتعال به معني مفاعله است، از جاهايي که باب افتعال معني باب مفاعله را ميدهد همين «إستبق» است «إستبق»؛ يعني «سابق». (فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ) جلو بيفتيد، حالا جلو افتاديد چه کار کنيد؟ احساس مسئوليت بکنيد و بگوئيد: (وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً)،(8) اين کم مقام است؟ در مسائل دنيايي خيلي ما را ترغيب نکردند؛ اما در معارف، اخلاق، ادب، حکمت، کلام، معارف و تفسير به ما گفتند «تا سر رود به سر رو تا پا به پا بپو»؛(9) هيچ وقت نگو بس است! وقتي هم که جلو رفتيد به فکر آينده باشيد، بگوئيد خدايا آن توفيق را به من بده که خوبان عالَم به من اقتدا بکنند، من ميخواهم امام بشوم براي چه کسي؟ متّقيان و بزرگان و خوبان جامعه به من اقتدا بکنند، اين کم مقام است؟! اين که دنيا نيست. (وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً)، يک وقت است ممکن است يک کسي جلو بيفتد چند نفر هم دنبال او باشند اين مقام نيست؛ اما اگر کسي به جايي رسيد که بزرگان جامعه، پرهيزکاران جامعه همه به دنبال او هستند، اين کم مقام است؟! فرمود اين را بخواهيد.اين دعاي نوراني وجود مبارک حضرت اميردر شب جمعه معروف به دعای کمیل که میفرماید: «وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهًًْ مِنْكَ وَ أَخَصهِمْ زُلْفَهًْ لَدَيْك»،(10) آن هم همين است، اين مزاحم کسي نيست. من ميخواهم از همه بهتر باشم، عالِمتر باشم، آگاهتر باشم، عادلتر باشم، خاضعتر باشم، متواضعتر باشم، خيّرتر باشم، دراين، آدم راه کسي را نميبندد. يک چنين آدمي نه خودش را ميبيند نه ديگري را، فقط خدا را ميبيند، اين مقام خوبي است. اين نه مسئله دنياست، نه پيشگامي و پيشکسوتي و امثال آن است که بوي مادّيت و انحراف ميدهد. فرمود: (وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً)، اين کم مقامي نيست و اين عزيزان طلبه همين را بخواهند؛ آن وقت ميبينيد که از همينها مراجع و حکما و فقها واصوليين و متکلّمين درميآيند. اين آيه براي همين است: (وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً) که پرهيزکاران جامعه، بزرگان جامعه به من اقتدا بکنند، اين کم مقام است؟! و عظمت اين مقام هم در بندگي اوست؛ لذا وجود مبارک امام جواد(ع) به ما فرمود: کتابي که ميخوانيد حرفي که ميشنويد بدانيد که داريد او را ميپرستيد.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته)
در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از طلاب
و دانشجويان، قم؛ 11/6/1395
مرکز اطلاع رسانی اسرا
1. تحف العقول، النص، ص456. 2. اعراف، 204 .
3. رجال الکشي، النص، ص249. 4. کامل الزيارات، النص، ص138.
5. آل عمران، 133. 6. بقره، 148.
7. حديد، 21 . 8. فرقان، 74 .
9. ديوان ملا هادي سبزواري, غزل150؛
«از باده مغز تر كن و آن يار نغز جو
تا سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو».
10. مصباح المتهجد، ج2، ص850.