« جوان و ازدواج »
31 - خدایا مبارک کن این جهیزیه را
خدایا مبارک کن این جهیزیه را
این سیره مبارک از جانب رسول خدا شروع شد و ابتدا هم حضرت از خانواده خودشان شروع کردند. اول از همه دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را به بزرگواری دادند که در هفت آسمان مدینه یک ستاره هم نداشتند، نه زمین داشت، نه خانه داشت و نه ملک و باغ داشت، همین که حضرت دخترشان را به علی (علیه السلام) دادند،
سیل ملامت و زخم زبانهای زنان مدینه بود که به سوی حضرت زهرا (علیها السلام) سرازیر شد که چرا پدرت این همه اعیان و اشراف را رها کرده و تو را به ازدواج کسی در آورده که چیزی ندارد؟ - چون اهالی مدینه همه ثروتمند بودند هم از حیث تجارت و هم از جهت کشاورزی وضعیت خوبی داشتند و لذا همه از اعیان و اشراف بودند- حضرت زهرا (علیها السلام) پیش حضرت پیامبر آمده و عرض کردند: پدرجان زنان مدینه اینگونه می گویند. بعد آقا رسول الله شروع به توضیح مسأله نمودند.
اگر شما هم با دختر خود طوری رفتار کنید که در مدرسه هر حرفی به او زده اند اول از همه با پدر خود در میان بگذارد. اگر این رابطه را توانستی درست کنی برنده ای، والّا اگر دخترت رفت با کسانی مشورت کرد که لیاقت مشورت کردن را ندارند، کار به جاهای دیگر کشیده خواهد شد.
پیامبر در آن شهر، با آن همه ثروت و ثروتمند، جهیزیه ای به دخترشان دادند که وقتی نگاه کردند گریستند و فرمودند: "بَارَكَ اللَّهُ لِأَهْلِ الْبَيْت" (خدایا! مبارک کن این جهیزیه را که اکثر آن خزف (سفال) است؛ بحار الأنوار، ج 43 : 94)
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: یک پوستی داشتیم که آن را پشت و رو می کردیم، شب روی یک طرف آن می خوابیدیم و روز در طرف دیگر آن به شتر غذا می دادیم.
در مورد آن نسل تا روز قیامت از تو سؤال خواهند پرسید
حضرات معصومین (علیهم السلام) هم این سیره را ادامه دادند، ایشان تابعین محض حضرت ختمی مرتبت بودند. هم در دختر دادن و هم در دختر آوردن. چطور حضرت در ازدواج دختران مدینه با پسرانی که حضرت در نظر داشتند دنبال شایستگی پسر بودند و لو در برده. و لذا بحث کردیم که مادر چندین امام برده بودند.
امام سجاد (علیه السلام) با امّ ولدِ امام حسن مجتبی (علیه السلام) ازدواج کردند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) یک امّ ولد داشتند. یعنی کنیزی داشتند که صاحب فرزند بود. آن کودک بعد از پدرش از سهم الارث خودش مادرش را آزاد می کند، امّ ولد طبقه پایین جامعه محسوب می شد اما حضرت با امّ ولد ازدواج کرد. کاری که با آن مدینه تکان خورد، چرا حضرت این کار را کرد؟ حضرت عمداً این کارها را می کردند تا بدانی که اسلام با خصلت جاهلی، تمایزات طبقاتی و پستی و بلندی های کاذب اجتماعی مخالف است.
شوخی نیست، با ازدواج قرار است نسلی پرورش یابد. می خواهی نسلی را پایه گذاری کنی نسلی که در مورد آن نسل تا روز قیامت از تو سؤال خواهند پرسید.