واکاوی تاریخ سینمای ایران
حضور علنی بهاییان در عرصه سینمای ایران
سعید مستغاثی
از طرف دیگر کمپانیهای آمریکایی به طور مستقیم و با حضور نمایندگان خود و تاسیس دفتر در ایران ، راسا به اکران فیلمهای خود در سینماهای کشور اقدام کرده و در مقابل، در فروش بلیط، سهیم میشدند! در واقع درمقابل نمایش و اکران کنترل شده تولیدات خود، به لحاظ مالی خود را شریک طرف ایرانی میدانستند!! و این حضور استعماری به نوعی غارت چاههای نفت کشور را به اذهان متبادر میساخت. با این تفاوت که در این فقره، افکار و اندیشههای مخاطب ایرانی را نیز تحت تاثیر قرار داده و به تصرف و تسخیر خود درمیآوردند!!
طرفه آنکه اغلب نمایندگان کمپانیهای یاد شده از یهودیان صهیونیست شناخته شده بودند، مانند دفتر «سینما اینترنشنال کورپوریشن» با ریاست «واید یاناتان» به نمایندگی از کمپانیهای متروگلدوین مه یر و پارامونت، دفتر «شرکت فاکس قرن بیستم» در ایران به ریاست «زایان» یا «صهیون» به نمایندگی از کمپانیهای فاکس قرن بیستم و یونایتد آرتیست و دفتر شرکت «آلدرم» به مدیریت «بورلین» نماینده کمپانیهای کلمبیا و برادران وارنر.
حضور علنی بهاییان در عرصه سینمای ایران
ازاواسط دهه 30 همزمان با ورود تحمیلی مظاهر غرب به ایران و گسترده شدن دست یهودیان و بهاییان در ارکان سیاسی - اقتصادی رژیم شاه مانند: تلویزیون، بانک صادرات و پپسی کولا و ... نمایندهای از آنها به نام «مهدی میثاقیه» (۱) با اتکا به ثروت بادآورده پدرش و حمایتهای دربار، با تقلید از سینمای ترکیه و هند، وارد عرصه تهیه و توزیع فیلم در ایران شد. او که با بازیگری در نقشهای درجه چندم شروع کرده بود، استودیویی را با تمام امکانات ساخت و به رقابت با سایر تولید کنندگانی که تا آن روز به عرصه سینمای ایران وارد شده بودند، پرداخت.
مهدی میثاقیه که یکی از موثرترین عوامل صهیونیسم بین الملل برای هدایت سینمای پیش از انقلاب به شمار میآمد، فرزند عبدالمیثاق از بهاییان معروف که با کمک دربار و براساس طرح مفصل محافل جهانی صهیونیسم، وارد عرصه تهیه و تولید فیلم در سینمای ایران شد و مقصد اصلی اش، بطور اهم ساخت فیلمهایی با مضمون ضد اسلامیو علیه مقدسات و باورهای دینی بود.
نخستین فیلمیکه مهدی میثاقیه تهیه کرد،«شب نشینی در جهنم»، بسیاری از باورهای مذهبی درباره معاد و روزقیامت و صحرای محشر و دادگاه عدل الهی را به مضحکه گرفت. میثاقیه که خود شخصا برروی فیلمهای تولیدی استودیویش نظارت میکرد، برای اینکه فیلم «شب نشینی در جهنم » کاملا بر مبنای نظراتش ساخته شود، چندین بار کارگردان فیلم را عوض کرد (۲) و در نهایت خودش آن را به پایان رسانید.
اما مردم همچنان مخالفت و خشم خود را نسبت به نمایش آن دسته فیلمهایی که باورها و اعتقادات آنها را به سخره گرفته، ابراز میکردند. در اسناد نهاد ریاست جمهوری که از نخست وزیری سابق باقی مانده، گزارشی از شهربانی کل کشور به تاریخ 2 بهمن 1336 وجود دارد که در پی اعتراض گروهی از مسلمانان به فیلم «شب نشینی در جهنم» ، از ادامه نمایش فیلم یاد شده، جلوگیری به عمل آمده است. بخشی از متن نامهای که گروهی از مردم متدین شیراز به آیتالله بهبهانی نوشته و رونوشت آن را برای منوچهر اقبال (نخست وزیر وقت) و سردار فاخر (نماینده فارس در مجلس شاهی) فرستادهاند، به این شرح است:
«...به واسطه نمایش فیلم شبنشینی در جهنم که مقدسات و اعتقادات دینی مسلمانان را مورد اهانت قرار داده، قلوب قاطبه مردم مسلمان و متدین شیراز جریحه دار و از مقامات مربوطه تقاضای جلوگیری و منع مینماییم...»
در پاسخ به این نامه ، 5 روز بعد، رئیس شهربانی کل کشور، طی نامه ای به نخست وزیر، خبر از منع نمایش فیلم «شب نشینی در جهنم» داد:
«... جناب آقای نخست وزیر ... محترما معروض میدارد در اجرای امریه تلفنی آن جناب، از نمایش فیلم شب نشینی در جهنم جلوگیری به عمل آمد....
رئیس شهربانی کل کشور
سرلشکر علوی مقدم ...»
این موضع گیری نشان میدهد، در زمانی که کلیت منافع رژیم شاه به خطر میافتاد، از قربانی کردن برخی عوامل یا آثارشان ابا نمیکردند. در واقع اعمال یاد شده به معنای مخالفت ماهوی رژیم شاه با آثاری مانند «شب نشینی در جهنم» نبود که اساسا فیلمهای فوق توسط عوامل رسمیهمان رژیم و با صلاحدید مراکز اطلاعاتی و امنیتی تولید میشد. رژیمیکه در محوریت مدیران و مسئولین آن، عوامل فرقه ضاله بهاییت فعال بودند و همانطورکه دراسناد و مدارکشان نیز آمده، قصد و غرضشان از تولیدات به اصطلاح فرهنگی، از میان برداشتن اسلام و فرهنگ دینی مردم بود، نمیتوانستند به طور ماهوی با فیلمیهمچون «شب نشینی در جهنم» مخالف باشند.
همانطور که بعدا به خاطر حفظ موقعیت رژیم، شاه ناچار میشود به فرمان و خواسته آیتالله العظمیبروجردی سر فرود آورده و دستور تخریب حظیره القدس بهاییان در تهران را بدهد و یا در اوایل دهه 40 ساواک پیشنهاد میدهد که برای جلوگیری از غلیان خشم مردم مسلمان نسبت به ریاست بهاییان بر تنها کانال تلویزیونی کشور، تلویزیون بهاییان متعلق به حبیب ثابت را تعطیل و با تاسیس یک تلویزیون دیگر با مدیریت غیر بهاییان، عناصر بهایی را به آن منتقل سازند.
علاوه بر آن، میثاقیه با تاسیس استودیویی مجهز به لابراتوار و اتاق تدوین و صداگذاری، سعی کرد با سرویس دادن به تهیه کنندگان دیگر در نوع ساخت فیلمهای آنان نیز نفوذ کند. از دیگر فیلمهای وی میتوان به «فریاد نیمه شب» (که آن را با معشوقه شاه ، پروین غفاری ساخت) ، «روسپی» (که فاحشه گری را در جامعه رسمیت میبخشید) و «یک اصفهانی در نیویورک» نام برد.
اما حضور فعال میثاقیه برای عملی ساختن وظایفی که از سوی کانونهای صهیونی برای تقابل با اسلام برعهده اش گذارده بودند را میتوان در فیلمهای «محلل» و «حکیم باشی» (هر دو از نصرت کریمیدانش آموخته سازمان پرورش افکار) دید. فیلمهایی که آنچنان احکام اسلام را به سخره و مضحکه میگرفت که استاد مطهری را ناگزیر ساخت تا در چند شماره یکی از نشریات آن روز به پاسخگویی در مقابل لجن پراکنیهای نصرت کریمیو مهدی میثاقیه بپردازد. ضمن اینکه مهدی میثاقیه با تهیه فیلم «برهنه تا ظهر با سرعت»، مستهجن ترین و مفسده انگیزترین فیلم تاریخ سینمای ایران را جلوی دوربین برد. صحنههای به شدت فساد آلود فیلم به حدی بود که خود میثاقیه به دلیل ترس از خشم عمومی، برای اکرانش در تردید ماند و از همین رو نمایش عمومیآن را 2 سال به تعویق انداخت تا عاقبت بی سر و صدا در سینمای خودش (کاپری یا بهمن امروز) به اکران درآورد . وی صحنههای مستهجن این فیلم را در یکی دیگر از فیلمهایش به نام«بلوچ» ساخته مسعود کیمیایی نیز تجربه کرده بود که درآن فیلم نیز به خاطر هراس از افکار عمومیمردم مسلمان، آنها را از فیلم حذف کرد.
با ارائه چنین پس زمینه تاریخی از ماهیت مهدی میثاقیه، دیگر مشارکت وی با برادران رشیدیان (که شرح وابستگی شان به امپراتوری جهانی صهیونیسم ارائه شد) در تاسیس و اداره سینما کاپری (بهمن امروز) به عنوان یک سالن نمونه سینما که به اکران فیلمهای خاص میپرداخت، نه تنها بی جهت نمینمایاند، بلکه خود میتواند قطعه دیگری از پازل مطرح شده فوق باشد.
اما همچنانکه در ابتدای این مقاله هم آمد، گردانندگان سینمای شاهانه همواره برآن بودند که برای ممانعت از حضور ارزشهای دینی و مذهبی همچنین عناصر ملی در فیلمهای تولیدی این سینما و پاگیری یک سینمای اصیل و ملی، با دو جنبه ابتذال فیلمفارسی برای به اصطلاح عوام و فیلم شبه روشنفکری و به اصطلاح موج نویی برای طبقات مثلا نخبه گرا و تحصیلکرده، تمامیاقشار تاثیر پذیر جامعه را پوشش داده و القائات استعماری و ضد ایرانی- اسلامیخود را در کلیت اجتماع تزریق نمایند.
در این میان تنها طبقات به واقع با ایمان و معتقد به باورهای مذهبی بودند که به هیچ روی، تحمیلات فکری فوق را برنمیتابیدند و با راهنمایی روحانیت مبارز، در مقابل آنها با منطق قوی و استدلال محکم میایستادند.
جای پای کمپانیهای آمریکایی
از اصلی ترین گردانندگان سینمای شاهانه، مصطفی اخوان یکی از برادران اخوان بود که به همراه برادرش مرتضی، شرکت «مولن روژ» را در مهرماه 1335 در کنار تاسیس سینما مولن روژ (سروش فعلی) به ثبت رساند. برادران اخوان ابتدا فیلمهای عمدتا آمریکایی را از محصولات کمپانیهای «پارامونت» و «یونایتد آرتیست» وارد میکردند و سپس برای توسعه فعالیتهایشان، به تعداد سینماهای گروه خود افزودند و بعد استودیوی دوبلاژ مجهزی را برای آماده سازی فیلمهای وارداتی شان به وجود آوردند. از آنجا که همچنان قصد گسترش فعالیتهایشان را داشتند، در آذر 1343 اطلاعیه مشروحی در جهت معرفی اهدافشان تحت عنوان «آگهی مهم مولن روژ، طرحی بزرگ، با فکری نو در مقیاس جهانی به شما عرضه میشود » منتشر کردند.
در این اطلاعیه برادران اخوان اعلام کرده بودند که شرکت سهامی«یونایتد پیکچرز اینترنشنال » را در شرف تاسیس دارند و از عموم علاقهمندان برای خرید سهام شرکت دعوت به عمل آورده بودند. سپس برنامه و طرحهای خود را در خصوص اعطای بورس تحصیلی به صاحبان سهام که استعداد بازیگری و کارگردانی داشتند، اعزام صاحبان سهام به جشنوارههای بین المللی و استودیوهای فیلمبرداریهالیوود و سایر برنامههای تولیدی شان را نیز اعلام کردند که در راس آنها فیلم «هاشم خان» قرار داشت. در آن اطلاعیه آمده بود:
«...فیلمهاشم خان بوسیله کارگردان و تهیه کننده و هنرپیشه آمریکایی به مقیاس بین المللی در دست تهیه است...»
اما به زودی مشخص شد که تمامیادعاهای فوق فقط در حد حرف و سخن بوده و تنها موردی که عملی شد، ساخت فیلم «هاشم خان» بود البته نه بوسیله کارگردان و تهیه کننده و یا هنرپیشه آمریکایی بلکه توسط محمد زرین دست! که تازه میخواست راهی آمریکا شود تا به تحصیل سینما بپردازد!!
ــــــــــــــــــــــــ
۱ - مهدی میثاقیه از تهیه کنندگان سالهای 1336 تا 1356 سینمای ایران که با استفاده از ثروت پدرش و زمینه ای که رژیم شاه برای نفوذ بهاییان در ارکانهای اقتصادی و فرهنگی سینمای ایران فراهم آورده بود، به عنوان یکی از تولیدکنندگان شاخص سینمای فیلمفارسی شناخته شد. اگرچه سعی کرد برای مقابله با سینمای ملی، با تولید آثار شبه روشنفکری، جبهه فیلمهای به اصطلاح هنری را هم در کنار فیلمفارسی بوجود آورد، اما تولیدات مستهجنی مانند «برهنه تا ظهر با سرعت»(خسرو هریتاش – 1353) یا «بلوچ» (مسعود کیمیایی) وی را از جرگه تولیدکنندگان سینمای فیلمفارسی هم خارج کرد و باعث شد وی در اواخر فعالیتهایش تنها به سینما داری بپردازد.
۲ - ابتدا قرار بود سردار ساگر ، فیلم را کارگردانی کند و سپس موشق سروری برای ساخت آن انتخاب شد. پس از او ، ساموئل خاچیکیان به کار فراخوانده شد ولی در نهایت از همکاری حسین مدنی و حسین دانشور نیز بهره گرفته شد و خود میثاقیه آن را تکمیل کرد. برای مطالعه بیشتر ر.ک به «نیم قرن خاطرات سینمای ایران» -حسن شریفی، مدیر تهیه استودیو میثاقیه و شهناز خوشحال – انتشارات پشوتن – چاپ اول - 1384.