« جوان و ازدواج »
33 - خواستگاری در موسم حج
خواستگاری در موسم حج
نکته عجیب اینکه حضرات معصومین (علیهم السلام) به غیر از اخلاق و شایستگی به چیز دیگری توجه نکرده اند و نگفته اند که بروید و ببینید که این دختر چه کسی است و از چه خانواده ای است.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: به همراه پدرم در موسم حج مشغول اعمال بودیم. پدرم یک خانمی را دیدند که از جهت اخلاق و مکارم و فضیلت بسیار عالی بود. پدرم فوراً فرمودند: این خانم شوهر دارد؟ گفتند: نه! حضرت فوراً از این خانم خواستگاری کردند. حضرت فقط به اخلاق و رفتار و معرفت این زن نگاه کردند بدون اینکه بپرسند که از کدام خانواده و از کدام کوچه است. وقتی حضرت از این زن خواستگاری کردند این خانم هم با افتخار قبول کرد.
یکی از یاران حضرت که ماجرا را دید ناراحت شد که این چگونه ازدواج کردنی است. در حالی که غافل از این بود که حضرت با علم امامت این کار را کردند. این شخص وقتی این ماجرا را دید، رفت و از خانواده آن زن پرس و جو کرد و دید که از قبیله بنی شیبان است. با خوشحالی آمد خدمت حضرت و گفت: یابن رسول الله! مژده بدهید.
حضرت پرسیدند: چه شده است؟ آن مرد گفت: مژده که خانواده زنی که انتخاب کرده اید از بنی شیبان است. حضرت فرمودند: من تو را مرد عاقلی می دانستم، مگر نمی دانی که خداوند متعال به برکت اسلام این مسائل را منتفی کرده است، تمامی این کاستی ها را برداشته است و فرد مسلمان کاستی و نقصی ندارد و اسلام بزرگواری و کرامت را جایگزین پستی کرده است، الآن یک مسلمان، عِدلِ (کفو) برادر مسلمان است. و همه این نقص ها مربوط به دوران جاهلیت بوده است.
اما متأسفانه فعلاً در جامعه ما شرایط طوری شده است که نطفه حساس ترین انتخاب یک جوان در خیابان و با دیدن رنگ لباس و یا مد شلوار صورت می گیرد.
تو همردیف ما نیستی!
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: مصیبتی از این سخت تر نیست که جوان مسلمانی به خواستگاری یک دختر مسلمان دیگر برود و در جواب به او بگویند که تو از نظر مالی هم ردیف ما نیستی. یک زمانی هست که خود دختر راضی نیست و اگر دختر راضی نباشد نمی شود تو را برای پسری عقد کرد ولی زمانی است که می گویند: تو هم ردیف ما نیستی. این سیره پیامبر یک قضیه سنگینی بود که مسلمانان بعد از ایشان نتوانستند آن را ادامه دهند و بعد از پیامبر این سیره حذف شد.