به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 20,337
بازدید دیروز: 23,262
بازدید هفته: 58,253
بازدید ماه: 131,168
بازدید کل: 24,831,286
افراد آنلاین: 379
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲٤ آبان ۱٤۰۳
Thursday , 14 November 2024
الخميس ، ۱۲ جمادى الأول ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس» 29 - به دیدار عبدالبهاء بروید! ۱۶ / ۷ ۰/ ۱۳۹۵
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس» براون خطاب به تقی‌زاده:
 
به دیدار عبدالبهاء بروید! 

Image result for ‫به دیدار عبدالبهاء بروید!‬‎


براون در آوريل 1911 تشكيل انجمن جديد يا به عبارتي كميته ايران را به اطلاع تقي‌زاده مي‌رساند. او در همين نامه تقي‌زاده را متهم به تندروي مي‌كند و سياست‌هاي جديد را به وي گوشزد مي‌كند.
اخباري كه از ايران مي‌رسيد يا از سوي مخبران سفارت يا به‌وسيله مأموراني كه بريتانيا به اين منظور در ايران داشت‌، تهيه و ارسال مي‌شد. براون كه هميشه تشنه اخبار ايران بود، ضمن اشاره به نام برخي از افراد مورد اعتمادش سفارش هارولد ويليامز مخبر پست مورنينگ را كه از هر جهتي مورد اعتمادش بود، به تقي‌زاده مي‌كند.
از طرفي رابطه براون در تمام مدتي كه در كمبريج زندگي مي‌كرد، با بهاييان قطع نشد. او پس از ملاقات با صبح ازل و حسينعلي بهأ در سال 1890 با عبدالبهاء جانشين جديد بهأ چندين بار در لندن ديدار كرد.
براون كه اميدوار بود با توجه به حمايت‌هاي انگليس از تقي‌زاده و يارانش‌، آن‌ها در ايران با حمايت تقي‌زاده قدرت مذهبي را به دست بگيرند، در چندين نوبت از عبدالبهاء حرف مي‌زند و خواهان ملاقات تقي‌زاده با او مي‌شود.
«دوست مكرم ما، امروز بعد از غيبت يك هفته از لندن برگشتم‌. تا آن‌جا بودم «دو مرتبه خدمت عبدالبهاء نائل شدم و خيلي با ايشان صحبت داشتم‌. خيلي خوش گذشت‌. اميدوارم كه بتوانيد او را ملاقات بكنيد. حالا ظاهراً خيال دارند اقلا دو سه هفته بمانند...»
«موسيو دريفوس به پاريس برگشته است‌. عبدالبهاء اقلا تا دوازدهم ماه آينده اين‌جا خواهد بود. ولي يك روز به اكسفورد و چند روز به ادينبورو خواهد رفت‌.»
اميدوارم كه به ديدن عبدالبهاء برويد. آدرسش از اين قرار است‌.
  street.S.W. Sloane  Gardens. Cadogan  97-
«نمي‌دانم تا به حال عبدالبهاء را ملاقات كرده‌ايد يا نه‌؟ فردا (جمعه‌) در مسجد Wokings خطبه‌اي خواهند كرد. مخلص را دعوت كرده‌اند. ولي نمي‌توانم بروم‌، لذا كارتي كه از براي من فرستاده بودند، از براي جناب‌عالي مي‌فرستم كه شايد ميل داشته باشيد برويد. قطار از waterloo به ساعت 20:2 حركت مي‌كند. به محض اظهار كارت «تيكت‌» را به نيم قيمت يعني دو شيلينگ مي‌دهند. تقريباً يك ساعت از لندن است‌. اگر نخواسته باشيد برويد، «تيكت‌» را به ديگري بدهيد.»
در ماه مي 1913 خبر سفر تقي‌زاده به آمريكا به گوش براون رسيد و او را مضطرب و نگران كرد.
«از خبري كه در رقيمه جناب عالي كه امروز شرف نزول ارزاني داشت‌، مندرج بود خيلي متزلزل و مضطرب بودم‌، هيچ خيال نداشتم كه فكر سفر آمريكا داريد و نمي‌دانم از آن چه فايده‌اي منظورست‌. مي‌ترسم كه در آن‌جا از دوستان خود و وطن خود منقطع خواهيد شد. باز مصلحت خود را بهتر از مخلص مي‌دانيد.»
در ادامه براون كه هرگز نسبت به اسلام نظر خوبي نداشت و در كتاب يك سال در ميان ايرانيان به خوبي نظرش را درباره مسلمانان بيان مي‌كند، رياكارانه آرزو مي‌كند:
«كاشكي اگر سفري مي‌بايست يا به جايي نزديك‌تر از آمريكا يا به جايي كه بيشتر به عالم اسلام و ايران رابطه مي‌داشت‌، تشريف مي‌برديد.»
برآيند همين نوع گفتارهاست كه حتي نزديك‌ترين دوست ايراني براون‌، يعني سيدحسن تقي‌زاده‌، سخاوت‌ها و پذيرايي‌هايش را نوعي حيله قلمداد مي‌كند.
براون كه به خوبي نقش يك استاد دلسوز ايران را بازي مي‌كند - به گونه‌اي كه در يكي از جملاتش مي‌نويسد:«خداي متعال ايران بيچاره را از اين مضيق رهايي دهد» - پس از نااميد شدن از ديدار تقي‌زاده پيش از سفرش به آمريكا، توصيه‌اي به وي مي‌كند:
«از آن دوست گرامي اميد دارم هميشه از سلامتي و كجايي خود، مخلص را مطلع بسازيد تا آگاه باشم‌. البته در آمريكا مورگان شوستر را خواهيد ديد. آدرسش اين است‌...»
ارتباط براون با شوستر چه نوع ارتباطي است كه سفارش ديدار با او را به تقي‌زاده نيز مي‌كند؟
سال‌ها بعد زماني كه شوستر براي اداره گمركات به ايران آمد و برخي از دوستان براون از جمله شيخ حسن تبريزي كه مدتي در كمبريج دستيار براون و در دوره استبداد صغير يكي از همگامان تقي‌زاده و دوستانش در اروپا بود، به‌عنوان خزانه‌دار كل به استخدام او در آمد، به اين سؤال پاسخ داده شد.
از اين تاريخ تا 13 فوريه 1920 نامه‌اي از براون به تقي‌زاده موجود نيست‌. نامه‌هاي او پس از سال 1920 نيز بيشتر جنبه ادبي دارد و به سؤال‌هاي براون درباره صفويه‌، شيعه و درخواست‌ها يا اخبار كتاب‌ها و نوشته‌هاي ادبي او معطوف مي‌شود كه البته اين نوع نامه‌نگاري پس از تأمين منافع انگلستان و از ميان رفتن خطر روسيه تزاري بسيار هم طبيعي بود.
***
و كنار نام تقي‌زاده به نام‌هاي ديگري از جمله سردار اسعد بختياري برمي‌خوريم كه برخي از آن‌ها از هر جهت انگليسي‌تر از براون بودند!
تقي‌زاده هماهنگي سردار اسعد با انگليسي‌ها و اين‌كه او از آن‌ها حرف‌شنوي داشته است‌، را اين‌گونه شرح مي‌دهد:
«طرف ديگر حاجي عليقلي‌خان سردار اسعد بود كه او هم سهمش زياد است‌، از سپهدار هم بيشتر است‌. گويا كمتر كسي مي‌داند، اين بختياري‌ها خيلي سرشان به انگليس بستگي داشت‌; چون راه لينچ از بختياري مي‌گذشت‌. از زمان ناصرالدين شاه كمپاني حقي به آن‌ها مي‌داد كه راه را امن نگه دارند. بعد كه نفت پيدا شد به اين‌ها سهمي مي‌دادند كه اين‌ها دو دستي حامي كار نفت باشند. در ميان بختیاري‌ها اين تنها مرد دانا و حكيم بود. اين‌ها با انگليسي‌ها ارتباط داشتند. اگر انگليسي‌ها به گوش آن‌ها چيزي مي‌گفتند قبول مي‌كردند. مخبرالسلطنه گفت من يك روز به سردار اسعد گفتم اين‌جا در پاريس نشسته‌اي چه بكني‌؟ چه فايده دارد؟
مقصودش اين بود كه برود ميان بختياري‌ها، نقل مي‌كرد، خواستم تشويق بكنم‌. گفتم‌: پاشو برو لندن با انگليسي‌ها گفتگو بكن‌، رفت يكي دو هفته به لندن و بعد برگشت و از راه محمره (كه شيخ خزعل در حكم پادشاه آن‌جا بود) رفت به ميان بختياري‌ها، انگليسي‌ها گويا به شيخ خزعل اشاره كردند كه همراهي كند.
انگليسي‌ها دلشان مي‌خواست قيامي بر عليه محمدعليشاه بشود. اين كار را به‌طور غير مستقيم تشويق كردند. وقتي مشروطه نبود دربار روز به روز به طرف روس مي‌رفت‌. آن‌ها عاقبت ترسيدند كه حتي جاي انگشتي برايشان باقي نماند... چون از روس‌ها خيلي ملاحظه داشتند همه جا كمك مي‌كردند. والا شيخ خزعل سر راه را مي‌گرفت و سردار اسعد نمي‌توانست به بخيتاري برود.»
ابراهيم صفايي نيز از ارتباط سران بختياري با لينچ مي‌نويسد: «لينچ و برادرانش امتياز ساختن راه كارواني اهواز به اصفهان را داشته و با سران بختياري دوست و همراز بودند.
ابراهيم صفايي همچنين اشاره دارد كه امتياز راهسازي را سردار اسعد به لينچ داده بود:
«پس از ورود و تاجگذاري مظفرالدين شاه‌، عليقلي‌خان چندي در طهران و مدتي در اصفهان و بختياري به سربرد و در همين اوقات (1314هـ‌. ق‌) به‌وسيله اتابك امتياز راهسازي بين اصفهان و اهواز را به دست آورد و به موجب اين امتياز نامه با كمپاني لينچ انگليس قراردادي بست و اين راه به‌وسيله كمپاني مزبور احداث شد.»
سردار اسعد نه تنها با لينچ آشنايي داشت‌، بلكه از طريق ممتاز الدوله با براون ملاقات كرده بود.
«وي (ممتازالدوله‌) يكي از محركان اصلي سردار اسعد براي مراجعت به ايران و قيام برعليه محمدعليشاه بود و هم او بود كه سردار اسعد را با براون آشنا كرد و با واسطگي آشنا كرد و با واسطگي براون‌، سردار اسعد را به ملاقات مسترچارلز معاون وزارت خارجه انگليس برد تا براي مراجعت و قيام اطمينان كافي تحصيل نمايد.»
در واقع پس از ملاقات سردار اسعد با وزير امورخارجه انگلستان بود كه سردار اسعد از موافقت انگلستان با خلع محمدعليشاه آگاه شد و از همان جا بود كه رهبري بختياري‌ها را به عهده گرفت و پس از گرفتن قول و قرارها و حمايت‌هاي لازم از انگليسي‌ها به اتفاق تعدادي از جوانان بختياري از طريق خوزستان وارد ايران شد و فرماندهي سياسي - نظامي ايل بختياري را در اختيار گرفت‌.
در كنار نام سردار اسعد و تقي‌زاده كه از افكار براون و يارانش تغذيه مي‌شدند، همچنين مي‌توان به افراد ديگري چون عيسي صديق‌، پيرزاده‌، قزويني و تربيت اشاره كرد اما نوشتن درباره نقش اين افراد، خود حديث مفصلي دارد كه بخشي از آن را در كتاب‌هاي تاريخ مشروطيت مي‌توان جست اما آن چه كه منظور ماست تأثيرپذيري اين افراد از براون است.‌