بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
بعضي از اين ادعيه صحيفه نوراني امام سجاد(ع) را اگر كسي بخواهد درس بگويد آن وقت معلوم ميشود صحيفه سنگينتر است يا كفايه، فهمش آسان نيست. كفايه را با بناي عقلا، با فهم عرف ميشود حلّ کرد، اما صحیفه فقط برهان و جانکندن عقلي ميخواهد.اِصرار وجود مبارك امام سجاد(ع) در جملههاي نوراني صحيفه اين است كه ما را موحّد كند. فرمود: كلّ عالم ابزارند، آن وقت توسل را براي ما معنا كرده، شفاعت را براي ما معنا كرده.
امنیت ؛ نیازضروری جامعه
وجود مبارك امام سجاد در عصري بود كه سربازانِ نظام، شيعه نبودند؛ اما كشور امنيت ميخواهد، آرامش ميخواهد، به تك تك اين سربازانِ غير شيعي امام سجاد دعا كرد؛ آن دعاي اهل «ثغور» همين است، دعاي بيست و هفتم،مخصوص سربازان و مرزداران است، آن روز مرزداران شيعه نبودند، حكومت هم كه حكومت شيعي نبود؛ ولي امنيت براي بشر محترم است، جامعه در سايه امنيت بايد زندگي كند تا امام سجاد(ع) بياناتش را القا كند. چقدر به اين سربازان دعا ميكند و چقدر كشورهاي مزاحم و شهرهاي مزاحم را نفرين ميكند ،از هند و ترك و خزر و اينها را نام ميبرد ،بعد ميفرمايد: «اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِين» اينها كه اهل شركند، اينها را با هم درگير كن تا نظام اسلامي ما بماند! اين كشوري كه به حسب ظاهر مسلمان است ولو زمام آن را غير شيعي به عهده دارد ولو مرزدارانشان اين چنين نيست كه همه شيعه باشند، اكثريت آنها غير شيعي بودند؛ ولي امام سجاد به همه اينها دعا ميكند، این، همان ديد بلند وَلَوي است. جامعه امنيت ميخواهد ،جامعه آرامش ميخواهد، اين طور نيست كه اگر يك برادر سنّي با داعش درگير شد بر ما حق نداشته باشد يا او حرم وجود مبارك زينب(ع) را حفظ كرد،نسبت به ما حق نداشته باشد، اين ديد بلند امام سجاد(ع) براي آن است كه كشور بيش از هر چيزي به امنيت محتاج است، فرمود: «اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِين» آنها را با هم درگير كن! آن روزها بسياری از اين كشورها و شهرها و اماكني كه حضرت در دعاي اهل «ثغور» نام برد آنها مسلمان نبودند، بخشي از هند و ترك و خزرو ديالمه و سقالبه را اسم ميبرد ،(1) بعدها ديلم شده مرکز شيعه، درياي خزر و مازندران شده استان ولايتمدار،اما آن روزها که اين طور نبود. فرمود: اهل خزر و ديالمه و سقالبه همه اينها مشمول غضب تو باشد؛بعد ميفرمايد كسي ميتواند مرزدار باشد كه حبّ دنيا از محدوده دل او جدا شده باشد. خدايا براي اينكه اينها خوب مرزداري كنند و كشور را حفظ كنند محبّت دنيا را، علاقه به زن و فرزند را از دل اينها بيرون ببر! اين دعاي امام سجاد در اين دفاع هشت ساله خوب مشخص شد، خيليها تازه ازدواج كرده بودند يا تازه خدا به آنها فرزند داده بود، به صورت صريح و سريع از همه اينها خداحافظي ميكردند و ميرفتند؛ اين دعاي امام سجاد بود. عرض کرد خدايا محبّت زن و فرزند را از دلهاي اينها بگير که اينها بتوانند دين تو را ياري کنند.
خيليها تعجب ميكردند كه چگونه كسي تازه عقد كرده يا خدا تازه به او فرزند نوزاد داده، اين شيفته جهاد و جنگ است او نميداند كه اين در اثر استجابت دعاي امام سجاد است که عرض ميکند خدايا محبّت زن و فرزند را از دلهاي اينها بگير! علاقه به دنيا را از دلهاي اينها بگير! اين دعا هميشه مستجاب است. اگر ما اين راه امام سجاد(ع) را برويم، اين دعاي او شامل حال ما هم ميشود. اين دعا، دعاي وليّ الهي است و زمان و زمين ندارد، هميشه هست. چرا ميگويند اين دعاها را بخوانيد، اين دعا ظرف زمان ندارد، تاريخ مصرف ندارد، همواره باقي است.
جنگ نابرابر شیطان و انسان
ما اگر از درونمان نجات پيدا کنيم مشکلي در بيرون نخواهيم داشت و اگر دشمن بيروني، ما را رها کند، دشمن دروني يقيناً ما را رها نميکند، او سوگند ياد کرده است. در سوره مبارکه «إسراء» که سوگند شيطان ملعون را ذکر ميکند، او قسم ياد کرده است که من «احتناک» ميکنم: (لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ)،(2) «إحتَنَکَ» که باب افتعال است؛ يعني حَنَک و تحت حَنَک او را گرفته. ميبينيد اين سوارکارها وقتي بر اسب مسلّطند که دهنه اسب، افسار اسب در اختيار آنهاست، اين را ميگويند «إحتناک»، «إحتَنَکَ»؛ يعني حنک او را گرفته، او را رام کرده. گفت من احتناک ميکنم، حَنک و تحت حَنک اينها را ميگيرم ،سواري ميخواهم؛ سوگند هم ياد کرد؛ (بِعِزّتِکَ)(3) اين کار را ميکنم ؛ يک چنين دشمني است. اينکه ميگويند دشمن قسم خورده، اين است. اين قسم ياد کرده که حَنَک و تحت حَنَک ما را بگيرد، سواري ميخواهد، ديگر دستبردار نيست. آنقدر سلطه دارد كه ما را ميبيند اما ما او را نميبينيم: (إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ)؛(4) ولي راهي را خدا به ما نشان داد، فرمود اين جنگ، جنگ نابرابر است براي اينكه شيطان و قبيل شيطان شما را ميبيند، ولی شما او را نميبينيد؛ اين جنگ، جنگ نابرابر است؛ لذا تحت اغواي او قرار ميگيريد و به دام او ميافتيد؛ ولي شما ميتوانيد همين جنگ نابرابر را به سود خود نابرابر كنيد كه شما و حاميان شما او را ببينند و او شما را نبيند، ميتوانيد اين كار را بكنيد؛اگر برگشتيد به ذات اقدس الهي به حصن و دژ الهي وارد شديد، گفتيد: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» حصن من است، «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» حصن من است، «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»(5) حصن من است؛ اگر وارد اين قلعه شديد؛ آن وقت مسئولان اين قلعه و كساني كه وارد اين قلعه شدند، مثل خود شما، شيطان را ميبينيد و او ديگر شما را نميبيند، چون او ديد الهي ندارد، او فقط خودش و ذريّه خودش را ميبيند.
علت طرد شدن شیطان
كسي كه در برابر ذات اقدس الهي ميگويد: (أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ)(6) اين فقط خودش را ميبيند، تمام غدّه شيطنتِ شيطان در همين جمله است كه (أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ) گناه شيطان اين نبود كه سجده نكرد. به تعبير استاد حكيم الهي قمشهاي(رض):
جرمش اين بود كه در آينه عكس تو نديد
ورنه بر بوالبشري ترك سجود اين همه نيست(7)
اين طور نيست كه اگر كسي يك سجده نکرده و نماز نخوانده ملعون ازل و ابد بشود، خيليها نماز نميخوانند بعد ممکن است مشمول رحمت بشوند و توبه کنند. گناه شيطان اين نبود كه سجده نكرد، گناه شيطان اين بود كه در برابر خدا ايستاد؛ گفت شما نظرتان اين است، من نظرم اين است، اين ديگر قابل بخشش نيست، اين يک شرک «بيّن الغی» است، اين استكبار است، پس اين خدا را نميبيند ميگويد: (أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ). اگر كسي وارد حصن الهي بشود، «الله» را ميبيند لطف الهي را ميبيند، شيطان را ميبيند، بر او مسلّط است اما شيطان او را نميبيند.
متّقيان را وقتي قرآن كريم معرفي ميكند: (إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ)(8) شيطان طائف است؛ يعني حرامي است، يك؛ احرام غاصبانه بسته، دو؛ تلاش و كوشش ميكند كه دور قلب بگردد، سه؛ هر وقت درِ كعبه قلب باز ميشود، چهار؛ وارد درون كعبه دل بشود، پنج؛ اين كار اوست و انسانِ متديّنِ آگاه، اين پنج امر را رصد ميكند كه (إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ) كه درون كعبه راه پيدا كند (تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ)؛ پس ما ميتوانيم اين جنگ نابرابر را به سود خود نابرابر كنيم و اينها به بركت امام سجاد و دعاي امام سجاد است كه ماه صفر، ماه اسارت اين ذوات قدسي است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب، قم؛ 13 /8 / 1395.
مرکز اطلاع رسانی اسرا
1. صحيفة سجاديه، دعای27 . 2. إسراء، 62. 3. ص، 82 .
4. اعراف، 27 . 5. ألأمالی(للصدوق)، ص235. 6. اعراف، 12.
7. ديوان الهی قمشهای. 8. اعراف، 201 .