بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
قرآن کريم در عين حال که کتاب آسماني است، نظم علمي اين عالم را هم رعايت ميکند، در غالب امور اينطور است که اولاً به صورت کلّي يک سلسله بياناتي را دارد؛ ثانياً خطوط جزئي و برنامههاي جزئي آن را تبيين ميکند؛ ثالثاً کساني که متّصف به اينها هستند جمعبندي ميکند، نتيجه را يکجا ذکر ميکند؛ رابعاً کساني که مخالف اين مسير حرکت کردند جمعبندي ميکند و ثمره تلخ آن را يکجا ذکر ميکند. درباره قرآنشناسي اينطور است، پيغمبرشناسي اينطور است، امامشناسي اينطور است، انسانشناسي اينطور است، جامعهشناسي اينطور است، يک کتاب عميق علمي ميشود، اينطور نيست که آيات آن پراکنده باشد و نظم علمي در آن نباشد. همه ما ميدانيم که ذات اقدس الهي درباره رسول گرامي(ص) فرمود: (إِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ)؛[1] اما اين، محصول جمعبندي چند طايفه علمي و عملي است؛ يعني يک سلسله خطوط کلّي را به عنوان وحي و نبوّت بيان کرد، برنامههاي علمي پيامبر را تشريح کرد، برنامههاي عملي پيامبر را تشريح کرد، برنامه پيوند پيغمبر با خدا را بيان کرد، برنامه پيوند پيغمبر با فرشتگان آورنده وحي را مشخص کرد، برنامه پيوند پيغمبر با امّتش را مشخص کرد، برنامه آموزنده پيغمبر در صحنههاي نبرد را مشخص کرد، همه اينها را در کنار آن بازگو کرد که پيغمبر عمل کرد و جمعبندي کرده فرمود: (إِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ)؛ و اينچنين نيست که ابتدا بفرمايد: (إِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ)، شما اين قسمتها را تنظيم ميکنيد ميبينيد که هر جا سخن از دستور هست کنار آن امتثال هست. فرمود پيامبر آمده است که (يُعَلٍِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ يُزَکِّيهِمْ)،[2] هم معلم باشد، عقل نظري و انديشور جامعه بشري را شکوفا کند، هم مزکّي باشد؛ عقل عملي و انگيزهمدار جامعه را رهبري کند. برنامههاي فراوان حضرت را در سورهها و آيات گوناگون ذکر کرد که در فلانجا پيامبر تعليم داد، در فلانجا تزکيه کرد، در فلانجا انديشه مردم را راهاندازي کرد، در فلانجا انگيزه مردم را راهاندازي کرد.
رسول خدا(ص)؛ مظهر رافت و رحمت خداوند
از نظر رعايت مسئله عاطفه و محبّت و رحمت که فرمود: (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ)،[3] در بخش پاياني سوره مبارکه «توبه» فرمود: (بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيم)[4] اين دو اسم از اسماي حسنا درباره ذات اقدس الهي است، خداوند رئوف و رحيم است «يَا رَئُوفُ» و «يَا رَحِيم» چه در «جوشن کبير»،[5] چه در روايات ديگر[6] و چه در قرآن کريم اين دو اسم درباره اسماي حسنای ذات اقدس الهي است؛ منتها اينها صفت فعلند نه صفت ذات و صفت فعل،مظهر ميطلبد، بهترين مظهر براي اينگونه از اسما ،انسان کامل، وجود مبارک پيامبر(ص) است که در بخش پاياني سوره «توبه» فرمود: (بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ).
مرحوم امينالاسلام نقل ميکند که وجود مبارک پيامبر به جبرئيل فرمود: من که «رحمةٌ للعالمين» هستم آيا فيض من به تو هم رسيد، تو هم از فيض رسالت من بهره بردي؟ عرض کرد بله يا رسول الله ما هم از فيض شما بهره برديم، ما هم اگر چهارتا کار علمي شد به برکت شما ياد گرفتيم، ما ياد گرفتيم که آوردن وحي براي ما يک برنامه بود، اين مراحل عاليه را به وسيله شما آموختيم، شما معلّمان ما هستيد، اين را امينالاسلام در ذيل آيه (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) نقل ميکند.[7] حالا وقتي جبرئيل از علم حضرت استفاده ميکند ديگران وظيفهشان چيست؟
غصه پیامبر از مشکلات و رنجهای جامعه بشری
پس از نظر انديشه و انگيزه معلّم است، مزکّي است، نسبت به مؤمنين کمال رأفت و رحمت را دارد: (بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ) و اگر جامعهاي در اثر يک حادثه و رخدادي که برای درون خود آنهاست يا از بيرون بر آنها تحميل شده در زحمت باشد، فرمود تحمل آن بر پيغمبر گران است، سخت است: (عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ)؛[8] اين «ما»، «ما» مصدريه است، (عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ)؛ يعني «عَنتَکُم»؛ يعني رنج شما،غصه شما براي او دشوار است، حضرت گاهي خوابش نميبرد از اينکه جامعه معتاد دارد، فرقي نميکند بين بيداري و خواب معصومین. شما وقتي که مدينه مشرّف ميشويد، در حرمالنبي اين آيه را ميخوانيد، ذات اقدس الهي فرمود: اگر اينها گناه کردند، توبه کردند، از ذات اقدس الهي درخواست مغفرت کردند و به حضور تو آمدند، تو هم براي اينها طلب مغفرت کردي: (جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً)[[9 اين در زمان حيات حضرت است، همين آيه را ما در زمان رحلت ایشان در کنار حرم النبي هم ميخوانيم؛ این توسعه دارد در خارج از حرم هم ميشود خواند؛ ولي منظور آن است که آيه ميفرمايد اگر اينها بيايند در حضور شما و استغفار کنند، شما هم براي اينها استغفار کنيد ؛ پس معلوم ميشود حيات و ممات پیغمبر يکي است.
الآن هم ما آنجا ميرويم همين دعا را ميخوانيم، الآن هم وقتي حضرت ببيند جامعه در زحمت و فشاراست، برایشان رنج است. اگر حضرت فرمود: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»،[10] پدر از رنج پسر رنج ميبرد اينطور نيست که جامعه معتاد باشد يا بيکار باشد يا توليد کم باشد يا اشتغال کم باشد يا رنج فراوان باشد يا - خداي ناکرده- طلاق زياد باشد و حضرت غصه نخورد. همين خاندان به ما فرمودند: خانهاي که با طلاق خراب شده به اين زودي بازسازي نميشود؛[11] اين يک بافت فرسودهاي است که سالها بايد بگذرد؛ حالا خانهای که خراب شده دو سال، سه سال، پنج سال بالأخره اين را ميشود بازسازي کرد، همين خانداني که ما به حرم اينها ميرويم در و ديوار حرم اينها را ميبوسيم همينها فرمودند :خانهاي که با طلاق خراب شده ديگر به اين آساني بازسازي نميشود، خودشان هم برای ما غصه ميخورند؛ اينطور نيست که فقط وجود مبارک پيغمبر(ص) غصه بخورد، همه اين ذوات قدسي(عليهمالسلام) همينطور هستند. بنابراين در تعليم، اينها کارآمدند، در تزکيه کارآمدند، در رأفت کارآمدند، در رحم کردن کارآمدند و در اينکه با جامعه همدردي ميکنند کارآمدند.
در همان سوره مبارکه «انعام» مشخص فرمود: )وَ إِذا جاءَکَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْکُمْ(؛[12] فرمود اگر عدهاي آمدند در محضر شما که آيات الهي را بشنوند، حرف خدا و پيغمبر را بشنوند، قبل از اينکه شروع به سخن بکني بگو: )سَلامٌ عَلَيْکُمْ( اينها ميشود خُلق عظيم؛ اينها را گفت و گفت؛ بعد فرمود: )إِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ(؛ فرمود اول به اينها سلام بکن.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب ، قم؛17 /10 / 1394
مرکز اطلاع رسانی اسرا
ــــــــــــــــــــــ
1. قلم، 4. 2. بقره، 29. 3. انبياء، 107. 4. توبه، 128.
5. المصباح الکفعمی(جنهًْ الأمان الواقيهًْ)، ص247 و 254.
6. الکافی(ط- الاسلاميهًْ، ج2، ص561. 7. مجمع البيان ، ج7، ص107. 8. توبه، 128. 9. نساء، 64. 10. علل الشرائع, ج1, ص127.
11. الکافی(ط ـ الاسلاميهًْ)، ج6، ص54. 12. انعام، 54.