وهابيت، پيش درآمد بهائيت
براي مدّت بيش از چهار قرن بخش عظيمي از آسيا و قسمتهايي از اروپا زير سلطه امپراطوري قدرتمند عثماني قرار داشت. در مقابل يكپارچگي تركان عثماني، ارتشهاي اروپا آن قدر ضعيف و ناكارآمد به نظر ميرسيدند كه سران اين كشورها در مقابل پاشاهاي عثماني، به جز تسليم و ارسال انواع هدايا كه نشانهاي از خراجگزاري و اطاعت از پادشاه عثماني بود، چارهاي نداشتند. عثمانيها نه تنها بر راههاي زميني مسلط بودند، بلكه در درياها نيز بيرقيب نشان ميدادند; البته طبيعي بود كه هر چقدر بر وسعت اين امپراطوري اضافه ميشد، تسلط بر آنها نيز مشكلتر ميشد.
با اضافه شدن قلمرو عثماني، سلطان مجبور بود كار حكومت بر اين مناطق را به پاشاها بسپرد و چه بسا كه گاهي اين پاشاها به قدر كافي شايستگي و لياقت حكمراني را نداشتند. با اين حال قطع ريشههاي اين درخت پهناور كه از شرق تا غرب كره زمين امتداد داشت، كار چندان آساني نبود. اروپاييها راه دشواري در پيش داشتند.
در ميان كشورهاي اروپايي، دولت انگلستان به دليل داشتن مستعمرات بيشتر و ثروتمندتر بيش از ديگر كشورها دغدغه داشت. البته خيال انگلستان از امكان شورش در مستعمراتش راحت بود; چرا كه به قول «مستر همفر» يكي از جاسوسان مشهور انگليس در آن دوران:
«كشمكشهاي قومي و نژادي و اختلافات ديني و فرهنگي، فرصت شورش عليه سيطره و نفوذ انگليس را به ساكنان شبه قاره [هند] نميداد. در سرزمين چين نيز وضع بر همين منوال بود و از سوي پيروان بودا و كنفسيوس كه دينهايي مرده بودند، خطري انگليس را تهديد نميكرد، بعيد به نظر ميرسيد كه مردم چين و هند با آن همه اختلافات بنيادي كه با هم داشتند، در فكر استقلال و آزادي خود باشند; زيرا چيزي كه در اين نقاط مطرح نبود، انديشيدن به زندگي و آزادي بود!»
از طرفي دولت صفويان در ايران نيز از استحكامات و قدرت خوبي برخوردار بود، به گونهاي كه آن بخش از آسيا نيز كه تركان حضور نداشتند، به دليل حضور ايران غير قابل نفوذ بود و اميد كشورهاي استعمارگر به داشتن مستعمرههايي بيشتر در آسيا در عمل كمرنگ و حتي نابود شده به نظر ميآمد.
اروپايياني كه به اميد يافتن مستعمرههاي تازه زمين و دريا را زير پا ميگذاشتند، سرزمينهاي پهناور و ثروتمندي را در پيشرو ميديدند كه توان تسلط بر آنها را نداشتند. ضمن اين كه مستعمرات قبلي را نيز به دليل توسعهطلبي دولت عثماني، كمكم از دست ميدادند. نگراني انگلستان بابت مستعمره ثروتمندش; هند از اين جهت قابل درك بود.
تا نخستين سالهاي 1700 ميلادي كاري از دست كسي ساخته نبود. اعزام جاسوسان و مستشاران به قلمرو عثماني و ايران براي جمعآوري اطلاعات نظامي و سياسي و پيدا كردن نقاط ضعف آنها تنها گزينه پيشرو بود.
در اين زمان بود كه گزارش جاسوس زبده انگليس يعني «مستر همفر»، كليد حل معما را به دست وزارت مستعمرات انگلستان داد. او كه در سال 1710 ميلادي از سوي وزارت مستعمرات انگلستان براي جمعآوري اطلاعات و يافتن راههايي براي در هم شكستن مسلمانان، راهي كشورهاي مصر، عراق، ايران، حجاز و قسطنطنيه شده بود، با يادگيري زبان تركي، عربي، فارسي و تظاهر به مسلماني توانست، به اطلاعات مفيدي از وضعيت زندگي و اعتقادات مسلمانان دست يابد.
در وهله نخست، قبيله، زمين، قوم، دين و نژاد پنج مقولهاي بودند كه همفر اميدوار بود با شناخت ابعاد اختلافات آنها به مقصود انگلستان دست يابد اما به زودي به اين نكته دست يافت كه تنها يك مورد از اين مقولهها ميتواند او را در رسيدن به هدفش ياري كند.
عرب و عجم از ديرباز اگر چه هر كدام به برتري نژادش مينازيد اما از آن جا كه دين اسلام برتري هيچ قوم، قبيله و نژادي را بر ديگري نميپذيرفت، اين امر مسئلهاي نبود كه بتوان در آن مقطع زماني از آن سود جست; حتي سياهان كه در فرهنگ غرب به حساب نميآمدند، در آيين اسلام با يك عرب يا عجم برابر و چه بسا نسبت به درجه ايمان برتر بودند. مسئله زمين نيز نميتوانست باعث اختلافات عميق و ريشهدار باشد. همفر دريافت كه همبستگي سرزمينهاي اسلامي چيزي فراتر از مسئله زبان، نژاد، قوم و قبيله است و از ميان بردن آن عامل كه به طور مستقيم او با عنوان دين اسلام از آن ياد ميكند،غير ممكن است. اودر نامههايش به وزارت مستعمرات نوشت:
«ميتوان گفت يك مسلمان عادي از نظر مبادي اعتقادي، با يك كشيش مسيحي رقابت ميكند. اينان به هيچ عنواني دست از دين خود برنميدارند. در بين مسلمانان، پيروان مذهب تشيع كه در سرزمين ايران سكونت دارند، از حيث عقيده و ايمان استوارتر و خطرناكترند.»
مدتي بعد همفر دستور قاطعي از وزارتخانه دريافت كرد. او بايد بدون فوتوقت و بيدرنگ به كشور عراق ميرفت. بصره در نگاه انگليسيها سرزمين عشيرهاي بود كه ساكنان آن را بيشتر عشاير نواحي نزديك تشكيل ميدادند و دو گروه مذهبي مهم شيعه و سني، اعم از ايراني و عرب در كنار يكديگر زندگي ميكردند. تعداد اندكي مسيحي نيز در بصره اقامت داشتند. تازه در آن جا بود كه توجه همفر به مسئله اختلافات بين پيروان دو گروه مذهبي شيعه و سني جلب شد. او دانست با اين كه شيعيان و اهل سنت هر دو پيروان يك دين هستند، در بعضي از موضوعات از جمله مسئله امامت و تعيين جانشين پيامبر اختلافاتي با يكديگر دارند. آيا ممكن بود از اين مسئله بتوان به نفع انگلستان استفاده كرد؟
همفر در روزهاي بعد اطلاعات ديگري درباره اين موضوع كسب كرد. او به يكي از مقامات عالي رتبه در وزارت مستعمرات نوشت:
«مسلمين اگر معني زندگي را ميدانستند، اين اختلافها را رها ميكردند و در صدد اتحاد برميآمدند.»
مخاطبش در وزارت مستعمرات با قلمي سرزنش بار پاسخ داد:
تو بايد آتش اختلاف را در بين مسلمانان دامن بزني، نه اين كه آنها را به وحدت و رفع اختلافات موجود دعوت كني.»
آشنايي همفر با جواني بلند پرواز، جاهطلب، عصبي مزاج و خودرأي به نام «محمد بن عبدالوهاب» كه لباس طلبههاي علوم ديني را ميپوشيد، در روزهاي بعد، نقطه عطفي در كارنامه جاسوسي وي شد.
جاهطلبي و خوي تند محمد بن عبدالوهاب، در ابتدا همفر را به اين فكر انداخت كه شايد بتوان از احساسات اين جوان استفاده كرد. اما بلافاصله دريافت كه محمد بن عبدالوهاب عاري از تعصب به مذهب شيعه يا سني است. او اگرچه گاهي به اظهارنظرهاي مشايخ و علماي اهل تسنن اشاره ميكرد و گاهي در سخنانش به عمر و ابوبكر استناد ميكرد اما در بيشتر موارد به برداشتهاي خود كه درست برخلاف علماي مشهور بود، تأكيد داشت.
همفر در نهايت به اين نتيجه رسيد كه:
«روح بلند پروازي، غرور، جاه طلبي و دشمني با علما و مراجع اسلام، خودكامگي تا آن مرحله كه حتي خلفاي راشدين را هم مورد انتقاد قرار ميداد، برداشت محمد بن عبدالوهاب از قرآن و حديث كه تفاوت آشكاري با واقعيت داشت، بزرگترين نقطه ضعف او بود كه ميتوانست، مورد استفاده قرار گيرد.»
مدتي بعد، دوستي همفر با محمد چنان گرم شد كه او ميتوانست زمان بيشتري را با او سپري كند. او اكنون گاه و بيگاه در گوش اين جوان زمزمه ميكرد:
«خداوند ترا از موهبت نبوغ و قريحهاي بهرهمند ساخته كه به مراتب از علي و عمر بيشتر است. اگر تو در زمان پيامبر ميبودي، به يقين به جانشيني او انتخاب ميشدي. اميدوارم تحولي كه به زودي بايد در دين اسلام پديد آيد، به دست تو صورت گيرد; زيرا تو تنها نجات دهنده اسلام از اين انحطاط خواهي بود. همه به تو اميد بستهاند تا مگر اسلام را از اين سقوط رهايي بخشي.»
آن چه پس از كشف همفر روي داد، در كتابها و نوشتههاي مربوط به وهابيت آمده است. اتفاقاتي كه نه تنها بنيان عربستان كنوني را رقم زد; بلكه باعث شد تا در جهان تشيع نيز وقايعي اتفاق بيفتد.
منوی اصلی
ورود اعضا
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: | 8,873 |
---|---|
بازدید دیروز: | 7,600 |
بازدید هفته: | 40,951 |
بازدید ماه: | 40,952 |
بازدید کل: | 25,028,083 |
افراد آنلاین: | 204 |
اوقات شرعی
اوقات شرعی به وقت زنجان
اذان صبح: | |
---|---|
طلوع خورشید: | |
اذان ظهر: | |
غروب خورشید: | |
اذان مغرب: |
تقویم و تاریخ
سهشنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403 | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
ج | پ | چ | س | د | ی | ش |
7 | 6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 |
14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 9 | 8 |
21 | 20 | 19 | 18 | 17 | 16 | 15 |
28 | 27 | 26 | 25 | 24 | 23 | 22 |
30 | 29 | |||||
آخرین اخبار
پزشکیان در دیدار معاون نخستوزیر روسیه: عزم دولت ایران برای تکمیل راهگذر شمال- جنوب جدی است ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(54 بازدید)
(54 بازدید)
دریادار تنگسیری: نیروهای مسلح تحت فرمان فرمانده کل قوا آماده صیانت از مرزهای آبی و خاکی هستند ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(38 بازدید)
(38 بازدید)
اظهارات سؤالبرانگیز همتی درباره نرخ ارز: گرای گرانی از وزارت اقتصاد آقای پزشکیان مراقب باشید ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(34 بازدید)
(34 بازدید)
رهبر انقلاب پیشبینی کردند: ظهور یک مجموعه شرافتمند در سوریه مثل حزبالله لبنان ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ ۰۳/۱۰/۰۳
(80 بازدید)
(80 بازدید)
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرقشناس» مسترهمفر: 34 - شیعیان برای استعمارگران خطرناکترند ۳۰ / ۷ ۰/ ۱۳۹۵
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرقشناس» مسترهمفر:
شیعیان برای استعمارگران خطرناکترند