حبیب ثابت پاسال به روایت اسناد
زندگینامه
حبیب ثابت در سال 1282ش از پدری به نام «عبدالله» و مادری به نام «کشور»، که از خاندانِ بهائی مشهور به ارجمند بود، در یکی از محلات جنوبی شهر تهران به دنیا آمد. پدرِ او که از یهودیان کاشان بود و به شغل پارچه فروشی اشتغال داشت، پس از شکلگیری بهائیت، به عضویت این تشکیلات درآمد.
حبیب ثابت در خاطرات خود، ضمن نقل این مطلب که: «پدرم متولد طهران بود، ولی اجداد پدر و مادرم اهل کاشان بودند، که مدتها پیش به طهران آمده و در این شهر ساکن شده بودند»، پدرِ پدرش را معرفی نکرده، ولی درباره پدرِ مادرش که در شکلگیری زندگیِ آنان نقش داشته، مینویسد:
«پدرِ مادرم جناب میرزا خلیل در خیابان جنت گلشن واقع در جنوب امیریه سابق[خانهای] ساخته بود، داخل حیاط کوچکی دو اطاق هم به پدر و مادر من داده بودند.»
محلهای که حبیب ثابت در آن به دنیا آمد و پرورش یافت، به محله کلیمیها شهرت داشت که همجواری مغازه پدرِ وی با مغازه «القانیانها»، صحت آن را تأیید میکند:
«پدرم دکان بزازی... داشت. او پارچههای نخی انگلیسی را از بازرگانان عمده فروش بازار میخرید و در دکان کوچک خود، خرده فروشی میکرد... در همسایگی دکان پدرم مغازههای متعدد دیگر... دیده میشد که یکی دو مغازه از آنها مال پدر القانیانها بود.»
حبیب ثابت که در شهریور ماه 1320 ش ـ مصادف با اشغال ایران و سرنگونی رضاشاه ـ به یکی از سرمایه داران مطرح تبدیل شده بود، بنا به دلایلی نامشخص ـ تحت عنوانِ «خطری که در ایران اقلیتهای مذهبی را سخت تهدید مینمود، احساسِ مصونیت نداشتم،» ـ بخشی از داراییهای خود را فروخت و سرپرستی بقیه اموال و داراییهای خویش را به پدر 61 سالهاش سپرد و همراه همسر و دو فرزندش که در سنین نه و پنج سالگی بودند، به آمریکا رفت.
آنچه در این عدمِ «احساسِ مصونیت» جالب توجه است و خروج وی از ایران به آن نسبت داده میشود، به نظر میرسد به نقشِ پنهانِ حبیب ثابت در فعالیتهای صهیونیستی و تشکیلاتی بهائیت در ایران در دوره رضاخان مربوط است؛ وگرنه پدر و مادر و همچنین داییهای وی، که دارای سابقهای دیرینهتر از او در پیوستن به بهائیت بودند، نه تنها در ایران مورد هیچگونه آزار و اذیتی واقع نشدند که از داراییهای او نیز محافظت نمودند. این موضوع، در بخش حبیب ثابت و خاندان پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است.
تحصیلات
از چگونگی و میزانِ تحصیلات حبیب ثابت، جز آنچه در خاطرات وی نقل شده، اطلاع دیگری در دست نیست. وی در این باره، ضمن اشاره به تحصیل در مدارس تربیت و سنلویی مینویسد:
«در مدارس تربیت پسران و دختران، معلمهای بهائی آمریکایی هم تدریس میکردند و توجه به تعلیم زبان انگلیسی در این مدرسه، بیش از زبان فرانسه بود ... دوره شش ساله مدرسه تربیت پایان یافت ... و گواهینامه کلاس ششم ابتدائی را ... به دست آوردیم و من پس از آن، یک سال دیگر هم در مدرسه تربیت تحصیل خود را ادامه دادم و در کلاس هفتم زبان انگلیسی بیشتر آموختم ... لازم بود به مدرسه دیگر نیز بروم ... مدرسه سن لوئی در خیابان لالهزار کوچه بابیها.»
و این ادعا درحالی است که در سوابق وی، در مقابل گزینه «تحصیلات»، گاهی عبارتِ «تحصیلات ندارد» و گاهی عبارتِ «دیپلم متوسطه» نوشته شده است؛ و به نظر میرسد فعالیتهای تشکیلاتی او در جریان کودتای 1299ش و پس از آن، موجب ترک تحصیل وی و پرداختن به امور دیگر شده باشد.