خوان حکمت ( ۱۱۷ ) :ویژگی جامعه بهشتگونه از دیدگاه امام کاظم ۰۲ / ۰۲ /
خوان حکمت :
بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
وجود مبارك امام كاظم(ع) به هشامبنحكم طبق آن سفارش معروفی كه دارد، میفرماید هشام! خدای سبحان اهل عقل را در قرآن كریم بشارت داد، به این صورت كه در سوره مباركه زمر آیه هفده و هجده فرمود: (فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)(1) خداوند در قرآن، مؤمنان را به بهشت بشارت میدهد، بهشت جای امنیت و امانت است، نه كسی بیراهه میرود نه راه كسی را میبندد، نه حادثهای رخ میدهد كه انسان مسلوبالامنیه بشود؛ چنین چیزی به نام بهشت است. خداوند، مؤمنان را به بهشت بشارت داد، انبیا مبشّران بهشتند؛ در قبال تبشیر، انذار است و آنان را از جهنم خدا میترسانند. پس یك بشیر داریم و یك نذیر كه بشیر و نذیر راجع به بهشت و جهنم سخن میگویند.
بهشت اجتماعی در سایه عقلانیت و اخلاق
در دنیا، داشتن عقلانیّت و تمدّن اسلامی و اخلاق اسلامی یك بهشت اجتماعی و فرهنگی است كه جامعه در آن راحت است، دین همانطوری كه مردم را به بهشت بشارت میدهد، به درست فهمیدن، به درست عمل كردن، به درست تدبیر كردن، به درست مدیریت كردن هم بشارت میدهد. آن جامعهای بهشتگونه است كه كسی بیكار و بیعار و فقیر و مفلوك نباشد. فرمود هشامبنحكم! خدا اهل عقل را و اهل فهم را بشارت داد، معلوم میشود كسی كه در مجلسی مینشیند كه در آن مجلس، سخن از فهم و عقلانیّت است، آن یك محفل بهشتگونه است فرمود: (فَبَشِّرْ عِبَادِ)، سپس فرمود: (الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) بعد فرمود اینها (أُولُوا الْأَلْبَابِ) هستند.
از این تبشیر، وجود مبارك امام كاظم(ع) مطالب فراوانی را استفاده میكند، بخش وسیعی از این حدیث نورانی، شرح همین جمله است، بعد آیاتی كه مربوط به عقل و درایت و حكمت و قلب است را ذكر میكند؛ بعد از اینكه آیه مربوط به قلب را ذكر كرد كه فرمود این ذكر است (لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ)، فرمود قلب یعنی عقل؛(2) یعنی قلب در لسان قرآن كریم همین عقلی است كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان»؛(3) یعنی آن نیرویی كه انسان بتواند با آن، خدا را عبادت كند و در آینده بعد از مرگ وارد بهشتِ سعادت بشود.
از وجود مبارك پیغمبر(ص) نقل شد كه: «بادروا الی ریاض الجنّهًْ» فرمود بروید در باغهای بهشت، عرض كردند «و ما ریاض الجنّهًْ» فرمود: «حلق الذكر»(4) عرض كردند باغ بهشت كجاست كه ما با شتاب به طرف آن برویم؟ فرمود مجلس علم. مجلس علم، مجلس عقل، مجلس فهم و درایت كه انسان را به معارف الهی آگاه كند، محفلهایی كه یاد خدا، نام خدا، نام اهل بیت، نام قرآن مطرح است، آن محفل، باغ بهشت است؛ را بنابراین جامعه وقتی سعادتمند است، مردم جامعه وقتی در رفاهاند كه بهشتگونه زندگی كنند، آنگاه وجود مبارك امام كاظم شرح داد كه چگونه انسان وارد بهشت میشود، چه چیزی انسان را بهشتی میكند، نمونههایی را هم ذكر فرمود؛ فرمود: «لكلّ شیء مطیّهًْ و مطیهًْ العاقل التواضع»(5) بالأخره انسان مسافر است، این انسانِ مسافر، رهتوشه و زادی دارد و راحلهای، آن كسی كه پیاده میرود دیرتر به مقصد میرسد، آنكه سواره میرود زودتر به مقصد میرسید، مطیّه آن مركب راهوار است. فرمود در این سفر تكاملی، شما یک مركب راهوار میخواهید، مركب راهوار یك انسان خردمند، تواضع است؛ خودبینی، مغرور بودن، خودخواهی، هوامداری، هوسمداری بدترین مركب چموش است كه انسان را به زمین میزند. پس آغاز سخنان حضرت در این رساله این است كه خدا بشارت داد؛ یك وقت است كه خدا امر میكند، در دین به ما امر كردند، فرمودند عالِم بشوید: «طلب العلم فریضهًْ»(6) این دستورها، این ترغیبها، این امرها یك پیام دارد؛ یك وقت به ما میگویند به شما بشارت میدهیم و خدا بشارت داد به اهل فهم و عقل و درایت، همانطوری كه به بهشت بشارت میدهد. اگر مبشّر به بهشت، انبیا هستند، همان انبیا ما را به مجلس علم دعوت كردند، گفتند بشارت باد به كسی كه محافل علمی را درك میكند، سخنان علمی را میشنود، قدرت انتخاب دارد و بهترینش را برمیگزیند. اولاً او حرفهای باطل را اصلاً گوش نمیدهد فقط سخنان خوب را گوش میدهد ثانیاً در بین خوبها، خوبترین را انتخاب میكند (فَبَشِّرْ عِبَادِ* الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) اینچنین نیست كه هر حرفی را گوش بدهند،همه حرفهای خوب و حق را گوش میدهند، آن قدرت تشخیص را دارند كه چه چیزی حق است و چه چیزی باطل، چه چیزی صدق است و چه چیزی کذب، چه چیزی خیر است و چه چیزی شرّ، چه چیزی حسن است و چه چیزی قبیح، اینها را میشناسند، خوبها را انتخاب میكنند، در بین خوب آن خوبترین را میپذیرند.
وجود مبارك امام كاظم(ع) با شمارش جنود عقل و جهل، سعی كرد جامعه را به عقلانیّت برساند؛ جامعهای كه به عقلانیت رسید همان جامعه، متخلّق است،جامعه اخلاقی جامعهای است كه در بین امور هشتگانه،آن چهار قسمش محقَّق باشد یعنی در بین حق و باطل، حقگرا باشد؛ در بین صدق و كذب، صدقگرا باشد؛ در بین حَسن و قبیح، حُسنگرا باشد؛ در بین خیر و شر، خیرمدار باشد؛ چنین جامعهای جامعه متخلّق است، آن وقت هم خودش راحت است هم دیگران.
جبران شدن سریع بخشش و سخاوت
اگر وجود مبارك امام كاظم(ع) فرمود: «مَن أیقَنَ بالخَلَف جادَ بالعطیّهًْ» به ما فرمود یكی از مراحل عقل آن است كه انسان نه تنها دستش به مال حرام دراز نشود بلكه آنچه از راه حلال فراهم كرده است،اگر در راه خدای سبحان مصرف بكند یقیناً پاداش خوبی میگیرد. این بیان، هم از وجود مبارك امیرمؤمنان(ع)،هم از وجود مبارك امام صادق(ع)، هم از وجود مبارك امام كاظم(ع) و هم از وجود مبارك امام جواد(ع) رسیده است كه :«مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالعَطِیَّهًْ»(7)، فرمود اگر خدا به شما نعمتی داد خواه نعمت علمی، خواه نعمت مالی، خواه نعمت جاه، خواه نعمت قدرت، نعمتی به شما داد كه بتوانید با این نعمت، باری را از دوش فرد یا جامعه بردارید، مضایقه نكنید یقین داشته باشید كه خدای سبحان جایگزین این را تأمین میكند.
بیان این حدیث شریف این است كه اگر كسی كمكی به فرد یا جامعه كرد حالا یا كمك مالی یا كمك علمی، اگر مثلاً مالی را به دیگری داد، این نظیر سنگی نیست كه از یك گوشه بیابان بِكَند به دیگری بدهد؛چون میدانید اگر سنگی را انسان از بیابانی بگیرد به دیگری بدهد جای آن سنگ، خالی است و مدتها طول میكشد تا پر بشود. فرمود خدمت كردن به فرد و جامعه از این قبیل نیست،اگر رودخانه سیال و روانی باشد و شما یك لیتر آب از این رودخانه بردارید، این بلافاصله جایش پر میشود، خلف یعنی جاپركنِ آن مال از دست رفته، یقینی و فوری است. اگر كسی یقین داشته باشد مالی را كه در راه خدا داد خلف آن را خدا همان لحظه پر میكند ـ حالا تا به او برسد ممكن است طول بكشد یا تا او بفهمد ممكن است طول بكشد، ولی جایش همان وقت پر میشود ـ در بخشش، جود و سخا را فراموش نمیكند. غرض آن است كه خیری كه انسان به دیگری میرساند، نظیر آن است كه یك ظرف آب از یك رودخانه روان بردارد كه فوراً جایش پر میشود.اگر این بیان نورانی در فضای جامعه ما عملی بشود هر كدام ما مشكل دیگری را به اندازه توان خود حل كنیم و باور كنیم كه چیزی از ما كم نمیشود، این جامعه میشود بهشتگونه، وجامعه اخلاقی به منزله بهشت است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛16 /3 / 1392.
مرکز اطلاع رسانی اسرا
1. الكافی، ج1، ص13؛ تحفالعقول، ص383. 2. الکافی، ج1، ص16؛ تحفالعقول، ص385. 3. الكافی، ج1، ص11. 4. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص409.
5. تحفالعقول، ص386، در كافی، ج1، ص16 به جای «مطیهًْ العاقل»، «مطیهًْ العقل» آمده است. 6. الكافی، ج1، ص30؛ مصباح الشریعه، صص13 و 22.
7 نهجالبلاغه، حكمت 138.
بهشت اجتماعی در سایه عقلانیت و اخلاق
در دنیا، داشتن عقلانیّت و تمدّن اسلامی و اخلاق اسلامی یك بهشت اجتماعی و فرهنگی است كه جامعه در آن راحت است، دین همانطوری كه مردم را به بهشت بشارت میدهد، به درست فهمیدن، به درست عمل كردن، به درست تدبیر كردن، به درست مدیریت كردن هم بشارت میدهد. آن جامعهای بهشتگونه است كه كسی بیكار و بیعار و فقیر و مفلوك نباشد. فرمود هشامبنحكم! خدا اهل عقل را و اهل فهم را بشارت داد، معلوم میشود كسی كه در مجلسی مینشیند كه در آن مجلس، سخن از فهم و عقلانیّت است، آن یك محفل بهشتگونه است فرمود: (فَبَشِّرْ عِبَادِ)، سپس فرمود: (الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) بعد فرمود اینها (أُولُوا الْأَلْبَابِ) هستند.
از این تبشیر، وجود مبارك امام كاظم(ع) مطالب فراوانی را استفاده میكند، بخش وسیعی از این حدیث نورانی، شرح همین جمله است، بعد آیاتی كه مربوط به عقل و درایت و حكمت و قلب است را ذكر میكند؛ بعد از اینكه آیه مربوط به قلب را ذكر كرد كه فرمود این ذكر است (لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ)، فرمود قلب یعنی عقل؛(2) یعنی قلب در لسان قرآن كریم همین عقلی است كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان»؛(3) یعنی آن نیرویی كه انسان بتواند با آن، خدا را عبادت كند و در آینده بعد از مرگ وارد بهشتِ سعادت بشود.
از وجود مبارك پیغمبر(ص) نقل شد كه: «بادروا الی ریاض الجنّهًْ» فرمود بروید در باغهای بهشت، عرض كردند «و ما ریاض الجنّهًْ» فرمود: «حلق الذكر»(4) عرض كردند باغ بهشت كجاست كه ما با شتاب به طرف آن برویم؟ فرمود مجلس علم. مجلس علم، مجلس عقل، مجلس فهم و درایت كه انسان را به معارف الهی آگاه كند، محفلهایی كه یاد خدا، نام خدا، نام اهل بیت، نام قرآن مطرح است، آن محفل، باغ بهشت است؛ را بنابراین جامعه وقتی سعادتمند است، مردم جامعه وقتی در رفاهاند كه بهشتگونه زندگی كنند، آنگاه وجود مبارك امام كاظم شرح داد كه چگونه انسان وارد بهشت میشود، چه چیزی انسان را بهشتی میكند، نمونههایی را هم ذكر فرمود؛ فرمود: «لكلّ شیء مطیّهًْ و مطیهًْ العاقل التواضع»(5) بالأخره انسان مسافر است، این انسانِ مسافر، رهتوشه و زادی دارد و راحلهای، آن كسی كه پیاده میرود دیرتر به مقصد میرسد، آنكه سواره میرود زودتر به مقصد میرسید، مطیّه آن مركب راهوار است. فرمود در این سفر تكاملی، شما یک مركب راهوار میخواهید، مركب راهوار یك انسان خردمند، تواضع است؛ خودبینی، مغرور بودن، خودخواهی، هوامداری، هوسمداری بدترین مركب چموش است كه انسان را به زمین میزند. پس آغاز سخنان حضرت در این رساله این است كه خدا بشارت داد؛ یك وقت است كه خدا امر میكند، در دین به ما امر كردند، فرمودند عالِم بشوید: «طلب العلم فریضهًْ»(6) این دستورها، این ترغیبها، این امرها یك پیام دارد؛ یك وقت به ما میگویند به شما بشارت میدهیم و خدا بشارت داد به اهل فهم و عقل و درایت، همانطوری كه به بهشت بشارت میدهد. اگر مبشّر به بهشت، انبیا هستند، همان انبیا ما را به مجلس علم دعوت كردند، گفتند بشارت باد به كسی كه محافل علمی را درك میكند، سخنان علمی را میشنود، قدرت انتخاب دارد و بهترینش را برمیگزیند. اولاً او حرفهای باطل را اصلاً گوش نمیدهد فقط سخنان خوب را گوش میدهد ثانیاً در بین خوبها، خوبترین را انتخاب میكند (فَبَشِّرْ عِبَادِ* الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) اینچنین نیست كه هر حرفی را گوش بدهند،همه حرفهای خوب و حق را گوش میدهند، آن قدرت تشخیص را دارند كه چه چیزی حق است و چه چیزی باطل، چه چیزی صدق است و چه چیزی کذب، چه چیزی خیر است و چه چیزی شرّ، چه چیزی حسن است و چه چیزی قبیح، اینها را میشناسند، خوبها را انتخاب میكنند، در بین خوب آن خوبترین را میپذیرند.
وجود مبارك امام كاظم(ع) با شمارش جنود عقل و جهل، سعی كرد جامعه را به عقلانیّت برساند؛ جامعهای كه به عقلانیت رسید همان جامعه، متخلّق است،جامعه اخلاقی جامعهای است كه در بین امور هشتگانه،آن چهار قسمش محقَّق باشد یعنی در بین حق و باطل، حقگرا باشد؛ در بین صدق و كذب، صدقگرا باشد؛ در بین حَسن و قبیح، حُسنگرا باشد؛ در بین خیر و شر، خیرمدار باشد؛ چنین جامعهای جامعه متخلّق است، آن وقت هم خودش راحت است هم دیگران.
جبران شدن سریع بخشش و سخاوت
اگر وجود مبارك امام كاظم(ع) فرمود: «مَن أیقَنَ بالخَلَف جادَ بالعطیّهًْ» به ما فرمود یكی از مراحل عقل آن است كه انسان نه تنها دستش به مال حرام دراز نشود بلكه آنچه از راه حلال فراهم كرده است،اگر در راه خدای سبحان مصرف بكند یقیناً پاداش خوبی میگیرد. این بیان، هم از وجود مبارك امیرمؤمنان(ع)،هم از وجود مبارك امام صادق(ع)، هم از وجود مبارك امام كاظم(ع) و هم از وجود مبارك امام جواد(ع) رسیده است كه :«مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالعَطِیَّهًْ»(7)، فرمود اگر خدا به شما نعمتی داد خواه نعمت علمی، خواه نعمت مالی، خواه نعمت جاه، خواه نعمت قدرت، نعمتی به شما داد كه بتوانید با این نعمت، باری را از دوش فرد یا جامعه بردارید، مضایقه نكنید یقین داشته باشید كه خدای سبحان جایگزین این را تأمین میكند.
بیان این حدیث شریف این است كه اگر كسی كمكی به فرد یا جامعه كرد حالا یا كمك مالی یا كمك علمی، اگر مثلاً مالی را به دیگری داد، این نظیر سنگی نیست كه از یك گوشه بیابان بِكَند به دیگری بدهد؛چون میدانید اگر سنگی را انسان از بیابانی بگیرد به دیگری بدهد جای آن سنگ، خالی است و مدتها طول میكشد تا پر بشود. فرمود خدمت كردن به فرد و جامعه از این قبیل نیست،اگر رودخانه سیال و روانی باشد و شما یك لیتر آب از این رودخانه بردارید، این بلافاصله جایش پر میشود، خلف یعنی جاپركنِ آن مال از دست رفته، یقینی و فوری است. اگر كسی یقین داشته باشد مالی را كه در راه خدا داد خلف آن را خدا همان لحظه پر میكند ـ حالا تا به او برسد ممكن است طول بكشد یا تا او بفهمد ممكن است طول بكشد، ولی جایش همان وقت پر میشود ـ در بخشش، جود و سخا را فراموش نمیكند. غرض آن است كه خیری كه انسان به دیگری میرساند، نظیر آن است كه یك ظرف آب از یك رودخانه روان بردارد كه فوراً جایش پر میشود.اگر این بیان نورانی در فضای جامعه ما عملی بشود هر كدام ما مشكل دیگری را به اندازه توان خود حل كنیم و باور كنیم كه چیزی از ما كم نمیشود، این جامعه میشود بهشتگونه، وجامعه اخلاقی به منزله بهشت است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛16 /3 / 1392.
مرکز اطلاع رسانی اسرا
1. الكافی، ج1، ص13؛ تحفالعقول، ص383. 2. الکافی، ج1، ص16؛ تحفالعقول، ص385. 3. الكافی، ج1، ص11. 4. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص409.
5. تحفالعقول، ص386، در كافی، ج1، ص16 به جای «مطیهًْ العاقل»، «مطیهًْ العقل» آمده است. 6. الكافی، ج1، ص30؛ مصباح الشریعه، صص13 و 22.
7 نهجالبلاغه، حكمت 138.