خوان حکمت :
پیامبر اکرم(ص) تجلی صراط مستقیم
۰۹ / ۰۲ / ۱۳۹۶
بسم الله الرحمن الرحیم
این نكته را باید عنایت كنیم كه همیشه مخصوصاً این ماه شعبان راه وسیعی برای لقای پروردگار و نزاهت از نقص و عیب است. در قرآن كریم خدای سبحان گاهی میفرماید پیامبر اُسوه شماست و هر كاری كه او میكند شما بكنید: (لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی رَسُولِاللَهِ أُسْوهًْ ٌَ حَسَنَهًُْ).[1] خدای سبحان فرمود دربعضی از كارها من اُسوه شما هستم و همچنین ملائكه اُسوه شما هستند؛ ببینید من چه كار میكنم، شما همان را انجام دهید؛ ببینید فرشتهها چه میكنند، شما همان را انجام دهید. در كارهای عادی برابر این جمله سوره «احزاب» فرمود: (لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی رَسُولِ اللَهِ أُسْوهًْ ٌَحَسَنَهًٌْ)، امّا در گرامیداشت روح مطهّر پیامبر در سوره «احزاب» فرمود: (إِنَّاللَهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ)؛ فرمود من شخصاً بر پیغمبر درود میفرستم و همه فرشتگان در برابر آن حضرت درود میفرستند. كاری كه من نسبت به پیغمبر میكنم شما هم بكنید و كاری كه فرشتههای من نسبت به پیغمبر میكنند شما هم بكنید (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً)،[2] این گرامیداشت نشان میدهد كه وجود مبارك آن حضرت حقّ حیات نسبت به ما دارد.
اجلال و تكریم پیامبر (ص) در صلوات شعبانیه
در جریان درود فرستادن به آن حضرت در روایات ما گذشته از اینكه برای ذكر صلوات فضایلی هست، گفتند هر مؤلّف و مصنّفی در كتاب وقتی نام مبارك حضرت برده شد در همان كتاب بر حضرت درود بفرستد، تا این مركّب و اثر چاپ هست فرشتهها برای او طلب مغفرت میكنند، از بس این كار مهم است! چرا این همه اجلال و تكریم؟ اگر ما یك بار نام مبارك حضرت را در كتاب بردیم و گفتیم: «صلّی الله علیه و آله و سلّم»، تا این نوشته هست برای ما طلب مغفرت میكنند. این صلوات خاصّی كه به دستور امّام سجاد(ع) در ظهر روزهای ماه شعبان خوانده میشود را مغتنم بشمرید؛ در این درود گفته میشود این ماه، ماه پیامبر است، چرا؟ برای اینكه شبها به نماز شب مشغول بود و روزها به روزه؛ تا زنده بود «إِلَی مَحَلِّ حِمَامِهِ»؛ ـ حِمام یعنی مرگ ـ تا زمان رحلت این كارها را میكرد، چه بهرهای به ما میرسد؟
مقبولیت شفاعت پیامبر
بهرهای كه ما ازذات اقدس اله میگیریم چند چیز است: بعضی از آن امور این است كه به خدا عرض میكنیم: «وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً»؛ خدایا او در قیامت از ما شفاعت كند؛ شفیعی كه شفاعت او مقبول است را «شفیع مُشفَّع» میگویند. به برخی از عالمان دین در قیامت گفته میشود «قِفْ تَشْفَع»؛[3] یعنی بایست و شفاعت كن كسانی را كه هدایت كردی، شفاعتِ تو مقبول میشود. «شفیع مُشفَّع» شفیعی است كه «مقبولالشفاعهًْ» است. ما در این دعا و درود از خدای سبحان میخواهیم حضرت برای ما «شفیع مُشفَّع» باشد؛ یعنی شفاعت كند و شفاعت او هم مقبول باشد که این برای صحنه قیامت بود. «وَ طَرِیقاً إِلَیْكَ مَهْیَعاً»[4] او راه مستقیم است، انسانِ كاملِ معصوم «صراطالله» است. ما راهی دیگر نداریم كه روش ائمه و انبیا را با آن راه تشخیص دهیم. قانون ما نسبت به خود ما نوشته است، امّا نسبت به اینها نانوشته است. كاری را كه اینها انجام میدهند برابر وحی الهی قانون است، اینطور نیست كه قبلاً دستورهایی داده باشند و بعد اینها برابر آن دستور عمل كنند، بلكه دستور مستقیماً به ارواح و قلوب اینها القا میشود، اینها این دستور را از ذات اقدساله دریافت میكنند و عمل میكنند. ما اگر خواستیم ببینیم چه چیزی جزء دین است، چه چیزی واجب است و حلال است و مانند آن، باید ببینیم اینها چه فرمودند، اینها چه كردند و اینها چه روشی داشتند؛ سیره و سنّت اینها صراط مستقیم است و اینها راهیان راه هستند.
ما در این دعا و تحیّت از ذات اقدس الهی مسئلت میكنیم که خدایا وجود مبارك آن حضرت را طوری به ما معرفی كن، گرایش ما به آن حضرت و معرفت ما را نسبت به آن حضرت طوری قرار بده كه «وَ طَرِیقاً إِلَیْكَ مَهْیَعاً»، «مَهیع» یعنی وسیع؛ نه تنگ است، نه تاریك است، نه محدود است، نه مزاحم دارد، نه فراز و فرود دارد، نه درّه و امثال درّه دارد. این دشتهای وسیع بیمانع را «مهیع» میگویند.
تفاوت میان نقص و عیب
ما در این مناجات، در این صلوات و در این تحیّتها به ذات اقدس الهی عرض میكنیم كه وجود مبارك حضرت را برای ما راه باز قرار دهد؛ یعنی طوری او را بشناسیم كه نه نقصی در شناخت ما باشد و نه عیبی. اگر این دو مانع در كار بود، هرگز انسان به مقصد نمیرسد. بین نقص و بین عیب خیلی فرق است؛ ممكن است چیزی معیب نباشد، ولی ناقص باشد؛ مثلاً اتاقی كه مساحت آن سیمتر است، اگر شما فرش بیست متری پهن كردید، این فرش ولو پرنیانی هم كه باشد ناقص است؛ یعنی همه مساحت را پُر نمیكند، معیب نیست، ولی ناقص است؛ امّا اگر خود این فرش، زده و پوسیده باشد میگویند فرش معیب؛ عیب چیزی است و نقص چیز دیگری است، هر كدام از این دو مانع است. طریق «مهیع» مصون از عیب است، یك؛ محفوظ است از نقص، دو؛ اگر انسان یك شناخت اینچنینی نسبت به حضرت داشته باشد، گرایش پیدا میكند، وقتی گرایش پیدا كرد این راه برای او آسان میشود.
گستره راه مستقیم
در قرآن فرمود ما خیلی از كارها را كه سخت است برای یك عده آسان میكنیم: (فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری)؛[5] ما آن كار را آسان میکنیم. میبینید درس خواندن و به مقام عالی رسیدن كار آسانی نیست، ولی برخیها به آسانی این راه را طی میكنند، برخیها با دشواری و برخیها هم از بین راه برمیگردند. اگر خدای سبحان كار دشواری را برای كسی آسان كرد، او به سهولت این راه را طی میكند. وجود مبارك حضرت برای ما «طریق مهیع» شود؛ یعنی یك دشتِ باز كه ما اگر بخواهیم راه پیغمبر را طی كنیم، نه مزاحم كسی باشیم و نه كسی مزاحم ماست؛ در این دشتهای باز و پهن كسی مزاحم كسی نیست، مقصد همه مشخص است، راه همه هم وسیع و هیچ تزاحمی هم نیست. در كارِ خیر هیچ تزاحمی نیست! در جریان كار خیر ـ از باب تشبیه معقول به محسوس ـ ذات اقدس اله میفرماید وقتی در خیرات مسابقه میدهید یا در خیرات سرعت میگیرید، (فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ)[6] است یا (سارِعُوا) است ـ یا سرعت است یا سبقت ـ میدان مسابقه (عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ)،[7] اگر میدان مسابقه به اندازه مساحت آسمان باشد مزاحمتی نیست، تصادفی نیست و هیچ برخوردی نیست، چون راه وسیع است، در خیرات اینچنین است! اگر همه مردم بخواهند عادل باشند، متواضع باشند، متّقی باشند و در تقوا و زهد و عدل و عقل مسابقه دهند، هیچ تصادف و زحمتی در كار نیست، چون خَیر «مهیع» است، خَیر (عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ)است. اگر در سالنی همه بخواهند متواضع باشند، هیچ تزاحمی نیست؛ امّا در یك سالن دو نفر بخواهند صدرنشین باشند، اول برخورد است؛ دو نفر بخواهند متكبّرانه رفتار كنند، اول برخورد است؛ دو نفر بخواهند ظالمانه برخورد كنند، اول برخورد است؛ امّا اگر هزارها نفر بخواهند متواضعانه برخورد كنند، هیچ تزاحمی نیست.
سابقاً از باب تشبیه معقول به محسوس میگفتند «هفت درویش»، این یك تشبیه است؛ یعنی در تواضع و عقل و عدل تزاحمی نیست. « ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند»؛[8] یعنی اگر مسیر، مسیر حق بود «مهیع» است؛ اگر راه، راه باطل بود اوّلین قدم، قدم تزاحم است. ما هر وقت در خود احساس كردیم مزاحم كسی هستیم، بدانیم كه بیراهه میرویم، وگرنه در عدل و حق هیچ مزاحمتی در كار نیست؛ ممكن است دیگری ایجاد زحمت كند، ولی ما مزاحم كسی نخواهیم بود. غرض آن است كه این دعاها مدرسه است، این درودها مدرسه است؛ بین دو نماز گفتند این درودها را بخوانید و بگویید خدایا او را طریق «مهیع» قرار بده برای دولت ما، ملت ما، جامعه ما، جهان اسلامِ ما، جهان بشریّت ما كه هیچكس مزاحم كسی نباشد، احساس كنند راه ترقّی برای همه باز است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛ 31 /2 / 1394 .
مرکز اطلاع رسانی اسرا
[1]. احزاب، 21 . [2]. احزاب، 56. [3]. علل الشرائع، ج2، ص394؛
[4]. مصباح المتهجد، ج2، ص829. [5]. لیل،7. [6]. بقره، 148؛ مائده،48.
[7]. آل عمران، 133. [8]. گلستان سعدی، باب اول در سیرت پادشاهان، حکایت3.