شهريور روزى از روزهاى خدا
از هفده شهريور آموختيم;
پيروزى خون بر شمشير را،غلبه مشتبر درفش را،پيروزى ايمان بر اسلحه را و اسلحه بودن «ايمان» را،و بنيانكن بودن سيل «حضور مردم» را،و نقش مادران در «شهيدپرورى» را.
و ... «معجزه خون» را.
هفده شهريور، روز پيامرسانى خواهران زينب گونه، از خون على اكبرها به گوش خفتگان بود،و نمايشگاهى سرخ بود، از ارزشهاى انسانى و فداكارى در راه اسلام.
هفده شهريور، دوشادوشى «شيعيان حسين» بود، با «پيروان زينب» در يك حركت آگاهانه و ايمانى.
و روزى بود از «ايام الله»،كه حق، صريح و روشن و بى ابهام، به مصاف باطل آمده بود.
روزى بود كه امت در پيروى از فرمان امام، «كفن شهادت» پوشيدند و به قربانگاه «ژاله» آمدند تا ميدان ژاله را «ميدان لاله» كنند، ميدان شهدا!...
هفده شهريور، روز پرپر شدن «على اصغر»ها بود، ولى نه بر روى دست پدر، بلكه در آغوش مادران.
روز بركف نهادن «جان» بود،و به ميدان آوردن «ايمان».
روز سرخ انقلاب بود، و روز سياه شاه.
روز گشودن درهاى خانهها به روى مبارزان تيرخورده و بىپناه بود، كه پناهگاهى جز آغوش صداقت و دامن وفا نداشتند.
روز رويش دهها انسان قهرمان از مشهد هر شهيد غرقه به خون بود.
روز انفجار «الله اكبر» در فضاى دودگرفته تهران بود.
هفده شهريور، «يوم الله» بود،روزى به وسعت تاريخ.
روز سقوط طاغوت، از بام «تبليغات دروغين» به صحنه خردكننده «واقعيات تلخ» و حماسههاى شيرين مردم!
و بايد اين روز گرم و ماندنى را پيوسته زنده نگهداشت،كه امام امت فرمود:
«17 شهريور، از «ايام الله» است كه ملت شريف ايران ياد او را زنده نگه مى دارد ...».