1 - نحسي ماه صفر، خرافه يا واقعيت (پرسش و پاسخ) ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
پرسش:
از منظر آموزههاي وحياني آيا سعد و نحسي ايام به ويژه ماه صفر امري خرافه و توهم است يا واقعي و تأثيرگذار؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به اين سؤال به مباحثي همچون: معناي لغوي سعد و نحس و نحوست از منظر آيات قرآن و روايات پرداختيم. اينک در بخش پاياني دنباله مطلب را پي ميگيريم.
ديدگاه علامه طباطبايي(ره)
مرحوم علامه طباطبايي(ره) در ذيل آيه19 سوره قمر مينويسد: «ازنظر عقلي نميتوان دليلي اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزاي زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب موثر در حوادث احاطه علمي نداريم تا بگوييم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه ديگر سعد، اما ازنظر شرعي دو آيه در قرآن داريم که ظاهر اين آيات و سياق آنها بيش از اين دلالت ندارد و آن ايام خاص (هفت شبانهروز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهاي نحسي بودهاند، ولي ديگر نميرساند که حتي همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و... ايام نحس هستند.
چون اگر تمام آن ايام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش اين است که تمام زمانها نحس باشند و همچنين ظاهر آياتي که دلالت بر سعد بودن ايام دارد به خاطر همراهي آن ايام با امور بزرگ و افاضات الهي و کارهاي معنوي است، مثل امضاي تقدير است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات و... و اخبار هم نتيجهاش اين است که نحس بودن ايام به خاطر کارهاي زشتي است که در آن واقع شده است و سعد بودن ايام به خاطر کارهاي نيک ديني و يا عرفي است، اما اينکه قطعهاي از زمان خاصيت تکويني سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نيست. (الميزان، ج19 ص79تا83)
ديدگاه آيتالله مکارم شيرازي
آيتالله مکارم شيرازي در جلد 23 صفحات 41 تا 47 تفسير نمونه مينويسد:
«از نظر عقل محال نيست که اجزاي زمان با يکديگر تفاوت داشته باشند، بعضي داراي ويژگيهاي نحوست و بعضي ويژگيهاي ضد آن، هرچند عقلا قابل اثبات نيست، ولي ازنظر شرعي اگر دليلي باشد قابل پذيرش است و مانعي براي آن نيست».
بعد ايشان در تفسير نمونه روايات را مورد بررسي قرار ميدهد و بهترين راه جمع را ميان اخبار مختلف در اين باب اين ميداند که اگر روزها هم تأثيري داشته باشند به فرمان خدا است، هرگز نبايد براي آنها تأثير مستقلي، قائل شد و از لطف خداوند خود را بينياز دانست وانگهي نبايد حوادثي را که غالبا جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تأثير ايام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.
علل پذيرش سعد و نحس ايام
از منظر آموزههاي اسلامي علل پذيرش اجمالي سعد و نحس ايام و ماهها را در امور زير ميتوان نام برد:
1- وجود وقايعي که در اين ايام واقع شده است باعث سعد و يا نحس آن شده است.
2- توجه دادن مسلمين به حوادثي که در گذشته واقع شده است تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاريخي سازنده تطبيق دهند و از حوادث مخرب و روش بنيانگذاران آنها فاصله گيرند.
3- توسل و توجه به ساحت قدس الهي و استمداد از ذات پاک پروردگار، بنابراين در روايات متعددي توصيه شده که در روزهايي که نام نحس بر آن گذارده شده با دادن صدقه و يا خواندن دعا و قرآن و توکل بر ذات الهي و استمداد از لطف او خود را بيمه کنيد.
4- توجه به اين نکته که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست خود انسان است و ايام ارتباط و تأثير مستقيم ندارد، بلکه ايام را ميتوان با توبه و استغفار به روزهاي مبارک و سعد تبديل کرد.
در هر صورت نحوست ماه صفر به معناي متوقف کردن اموري مانند خريد و فروش و ساير فعاليتها نيست، بلکه بايد با خواندن دعاهايي که براي دفع نحوست اين ماه وارد شده مانند دعايي که شيخ عباس قمي در کتاب مفاتيح در اول اعمال ماه صفر آورده است را 10مرتبه در هر روز بخوانيم تا اين نحوست بر طرف شود، با اين وجود براي دفع نحوست اين ماه، هيچ چيز بهتر از صدقه دادن و دعاها و استعاذه وارده نيست. بنابراين جمعبندي بحث اين است که سعد و نحس بودن ايام و ماهها ازمنظر اسلام بالذات و تکويني نيست، بلکه به خاطر وقايعي است که در آن اتفاق افتاده است تا به اين وسيله مردم به وقايع گذشته توجه کنند و از آن درسها و عبرتها گرفته و براي دفع آن به خدا متوسل شوند، از او مدد جويند و از مجازات و مکافات اعمال خويش غافل نباشد.