پرسش:چرا امام حسن(ع) با وجود اینکه در مسند خلافت بود ویارانی داشت گزینه صلح را انتخاب کرد؟
پاسخ:جریان شناسی دقیق دو طیف متعارض (صالحان و ناصالحان)، نشان میدهد که «دنیازدگی و عدم دینداری» مردم، موجب پذیرش صلح از سوی امام حسن(ع) شد. از این رو، آن حضرت، این دو را به عنوان عامل صلح معرفی و با تعبیر «عبید الدنیا» از آنان یاد کرد. (بحارالانوار، ج 44، ص 21) نقاط اوج این رویکرد را میتوان در استقبال نکردن مردم از حضور در اردوگاه جنگ امام حسن(ع) یافت؛ به گونهای که امام حسن(ع) فرمود: «... شگفتا از مردمی که پی در پی نه حیا دارند، نه دین... اف بر شما ای بردگان دنیا»! (الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 575) امام(ع) همچنان خطاب به مردم فرمود: «معاویه ما را به چیزی فراخوانده است که عزت و عدالت در آن نیست؛ اگر زندگی دنیا را میخواهید، میپذیریم و این خار در چشم را تحمل میکنیم و اگر مرگ را بخواهید، آن را در راه خدا ارزانی میداریم». در پاسخ امام(ع)، همه فریاد زدند: ما زندگی و ماندن را میخواهیم. (بحارالانوار، ج 44، ص 21) بنا بر این صلح حسنی ،خود یک حرکت حسینی بود.
اکنون مباحث مترتب بر دنیاگرایی مردم را مرور میکنیم.
آثار دنیاگرایی در رفتار مردم
این آثار، در قالبهای مختلف، خود را نشان داد. برخی محققان، این آثار و معلولها را به جای علت صلح مطرح میکنند. برخی از این آثار، عبارتند از:
1. پیمان شکنی
وقتی سپاه قیس بن سعد، قبیله به قبیله، به معاویه پیوستند، امام(ع) فرمود: «... [پس از شهادت پدرم] با من به اختیار بیعت کردید و من هم پذیرفتم و در این راه بیرون آمدم و خدا میداند که چه تصمیمی داشتم؛ ولی از شما سرزد، آنچه سرزد». (الفتوح، ج 4، ص 290)
2. خیانت به امام
رویکرد دنیاگرایی مردم، به ویژه خواص را در قیام و صلح حسنی و در آیینه خیانت هایشان باید دید؛ چنان که معاویه در آغازین لحظات، اکثر آنها را جذب کرد؛ از جمله فرماندهی از قبیله کنده را با پانصد هزار درهم خرید و او با دویست نفر، به معاویه پیوست. امام فرمود: «من بارها به شما گفتهام که شما وفا ندارید و بنده دنیایید». (بحارالانوار، ج 44، ص 20)
3. مصمم نبودن به مبارزه
وقتی جاریهًْ بن قدامه نزد امام(ع) آمد و تقاضای حرکت به سمت دشمن کرد، امام فرمود: «اگر همه این مردم مثل تو بودند، رهسپارشان میکردم؛ ولی نصف یا یک دهم مردم، این عقیده را ندارند». (همان، ج 34، ص 18)
بازتاب دنیاگرایی مردم در جبهه امام
1. تنها ماندن امام حسن(ع)
در آغاز جنگ، وقتی لشکر به پل منیع رسید، حجر بن عدی از سوی امام، مردم را در مسجد جمع کرد و کوشید تا آنان را برای جنگ، تهییج کند؛ اما همه سکوت کردند؛ به گونهای که عدی بن حاتم برخاست و گفت: سبحان الله! چقدر سکوت شما زشت است. آیا به امام و فرزند پیامبر خود پاسخ نمیدهید؟(مقاتل الطالبیین، ص 59) امام(ع)، بارها با این حقیقت تلخ روبه رو شد.
امام(ع) در برابر اعتراض مردم به صلح هم فرمود: «سوگند به خدا! حکومت را به معاویه نسپردم؛ مگر اینکه یارانی نیافتم».(احتجاج، ج 2، ص 71)
2. ناامیدی از وصول به هدف با اقدام نظامی
هدف اصلی نظام امامت، جامعهسازی و صیانت از جامعه نبوی است. جنگ و صلح، اموری فرعیاند که در مسیر جامعه سازی، به دلیل تعارض بنای جامعه جدید با منافع گروههایی که از وضع سابق بهره میبرند، پیش میآید وگرنه ائمه فارغ از این امور، مشغول جامعهسازی اسلامی و تحقق مدینه النبی میشدند.
امام حسن(ع) هم در این مسیر، ناچار به صلح شد و پس از تنهایی و ناامیدی از ادامه وصول به هدف، با اقدام مصالحه پیش آمد. امام، هنگام امضای صلح نامه فرمود: «اینک پیش آمد من، به ناامیدی از حقی که زنده دارم و باطلی که بمیرانم، رسید». (علل الشرایع، ص 221)
ادامه دارد