پرسش:مفهوم ربا چيست و از منظر آیات وروایات چرا ربا حرام است؟
پاسخ:ربا به معنى زيادى گرفتن در وام يا معامله است. پولى را شخصى وام مىدهد و بيشترش را مىگيرد، جنسى را مىدهد و از همان جنس، مقدار بيشترى دريافت مىكند.
در حديثى مىخوانيم: «لو كان الرّبا حلالًا لترك النّاس التّجارات» (بحار الانوار، ج 100، ص 119)
اگر ربا حلال باشد، مردم كسب و كار را رها مىكنند.
امام رضا عليه السلام فرمود: اگر ربا شايع شود، راه وام و قرض الحسنه دادن بسته مىشود. (الحياه، ج 4، ص 334)
گرفتن پول اضافه بدون انجام كار مفيد يا مشاركت در توليد، نوعى ظلم و سبب پيدايش دشمنى و قساوت مىشود.
گاهى بدهىهاى تصاعدى ربا دهنده، او را ورشكسته و مجبور به قبول انواع ذلّتها و اسارتها مىكند.
ربا در همه اديان حرام است در سوره نساء، آيه 161 مىخوانيم: «و اخذهم الرّبا و قد نهوا عنه» يهوديان با اينكه از ربا نهى شده بودند، باز ربا مىگرفتند. تهديدهايى كه در قرآن براى ربا گرفتن و پذيرش حاكميت طاغوت آمده حتى براى قتل و ظلم و شرابخوارى و زنا نيامده است.
انفاق، دادن بلاعوض است و ربا، گرفتن بلاعوض.
انفاق، محبّتآور و ربا كينهآور است.
معمولا از مردن انفاق كننده مردم عزادار مىشوند و از مرگ رباخوار مردم شادند.
در قرآن هيچ گناهى به غير از ربا، اعلام جنگ با خدا شمرده نشده است. (بقره ـ 279)
پيشرفت غرب به خاطر علم و صنعت است نه به خاطر رباخوارى و وجود ربا در سيستم اقتصادى آنها.
خداوند قول داده كه ربا را محو كند؛ ولى انفاق و صدقات را افزايش دهد: «يمحق اللّه الرّبا و يربى الصّدقات» (بقره، 276) كلمه «محق» به معناى نقصان تدريجى است. «مُحاق» به ماه گفته مىشود كه در شبهاى آخر، آن چنان نورش كم مىشود كه ديده نمىشود. مراد از «يمحق اللّه الرّبا» آن است كه خداوند بركت و آثار خوبى كه بايد مال داشته باشد، از رباخوار مىگيرد.
امام باقر عليه السلام فرمود: خبيثترين درآمدها، رباخوارى است. (كافى، ج 5، ص 147)
همچنين در روايت آمده است: رباخوار در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشود. (تفسير درالمنثور، ج 2، ص 102)
حضرت على(ع) فرمود: رباخوار را بايد توبه دهند، همچنان كه افراد را از شرك توبه مىدهند.
در نظام ربوى، سعادت و محبت و امنيت نيست، تكاثر و انتقام هست. اغنيا و اموالشان مورد نفرين و ناله فقرايند. كينه و توطئه سرقت هر لحظه رباخواران را تهديد مىكند. اشخاص رباخوار هم ضامن مالى هستند كه به ربا گرفته و هم زندگى و لقمهشان را حرام كردهاند و عبادتشان را باطل و حرص و طمع را بر خود حاكم كردهاند.
آنها در محاسبات خود تنها، به ذخيره دنيوى مىنگرند؛ اما اشخاص مؤمن و كسانى كه اهل نماز و زكاتند، توجه به ذخيره اخروى دارند. «اقاموا الصّلاه و آتوا الزكاه لهم أجرهم عند ربّهم» (بقره ـ 277) كلمه «عند ربّهم» نشانه مقام و پاداش ماندگار است چون؛ خدا ثابت است، چيزهايى هم كه مربوط به خدا و رنگ الهى داشته باشند، ماندگار است.
خوشىها و مقامهاى دنيوى گذراست و به قول قرآن: «فهل ترى لهم من باقيه» (حاقه ـ 8) آيا براى آنان بقايى مىبينى؟ اين منازل و باغها رفتنى است، اما آنچه نزد خداست ماندنى است. «انّ المتّقين فى جنّات و نهر. فى مقعد صدق عند مليك مقتدر» (قمر ـ 55 و 54)
يكبار ديگر بين باغها و آبادانىهایی كه رها كردند و رفتند با اين بوستانها و چشمه سارانى كه نزد خداى قادر متعال پايدارند، مقايسه كنيد.
بنا بر این مزد حلال در قبال كارى است كه انجام مىشود، رباخوار كه كارى انجام نمىدهد.
و اگر رباخوار بخواهد توبه كند، بايد اموال را به صاحبانش برگرداند؛ زيرا او مالك آن پول و درآمد نيست.