104 - رابطه بهار و قیامت(پرسش و پاسخ) ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
رابطه بهار و قیامت
(پرسش و پاسخ)
پرسش:در روایات آمده است که هرگاه بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید. سوال اصلی این است که چه رابطهای میان بهار و یاد قیامت وجود دارد؟
پاسخ:طبیعت به عنوان یکی از نشانههای خدا، سرشار از درس و عبرت است. دلی که بیدار است، در هر پدیدهای عبرتی میبیند و از هر نشانهای، درسی میآموزد. بیداردلان، از بهار، درس تحول و نوشدن میآموزند.
تأمل و تفکر در خصوص آمدن فصل بهار و زنده شدن دوباره طبیعت باعث میشود که:اولا قدرت پروردگار متعال را در میراندن و زنده کردن عالَم و آدم دریابیم. ثانیا ما نیز کمتر از طبیعت نباشیم و درس دگرگونی برای بهتر شدن و شکوفایی و طراوت بیاموزیم و ثالثا تصویری نمادین از روز رستاخیز و زنده شدن انسانها در ساحتی نو را در ذهن خود مجسم کنیم. به امید بهاری تازه در روح و جان همة مؤمنان و پویندگان مسیر تکامل.
رسول اکرم (ص) فرموده است: «اِذَا رَأَیتُمُ الرَّبِیع فَاکثرُوا ذِکر النُّشُور» (تفسیر رازی، ج 17، ص 194) هرگاه بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید.
خداوند در آيات بسياري به مسئله رستاخيز انسان را توجه مي دهد؛ زيرا توجه کردن و تذكر دايمي انسان به رستاخيز و معاد، به معناي تغيير مهم در بينش و نگرش آدمي است به گونه اي كه فلسفه زندگي انسان در دنيا بهطور كامل دگرگون مي شود و رفتارهايش در دنيا نسبت به خود و دنيا و ديگران به گونه اي ديگر تغيير ماهيت ميدهد. كسي كه آخرت را پذيرفته، داراي فلسفهاي خواهد بود كه دنيا را به عنوان پل و گذرگاه مي بيند و مي خواهد به گونه اي عمل كند تا در آخرت زندگي متناسب داشته باشد؛ از اين رو تلاش مي كند كه نظر آفريدگار و پروردگارش را در هر زمينه كوچك و بزرگ داشته باشد و زندگي خود را براساس آن برنامه الهي سامان دهد.
بسياري از مردم هر چند كه به رستاخيز باور دارند، ولي به سبب اشتغال به دنيا و وسوسههاي شيطاني و زيبايي هاي فريباي دنيا، از هدف غافل مي شوند و برخلاف برنامه هاي رشدي عقل و وحي، رفتار مي كنند. از اين رو خداوند در اشكال گوناگوني، همواره هشدارهاي متعددي را براساس سطح درك و فهم گوناگون انسانها، ارسال مي كند. اين هشدارها در طبيعت دروني و بيروني ما فراوان يافت مي شود. علایم هاي آن را ميتوان به سادگي از همه سو دريافت كرد و هشدارها و انذارهاي گوناگون را ديد و شنيد و بيدار و هوشيار شد. البته اين در صورتي است كه انسان با گناهان بسيار دريچه ارتباطي خود را مسدود نكند و پرده بر گوش و چشم نيفكند و قلب را ممهور و مختوم نسازد. (بقره، آيات 8 تا 10، مطففين، آيه 14 و آيات ديگر)
بهار به سبب آنكه اين تغييرات و تحولات را به خوبي نشان مي دهد، فرصت بي نظيري براي درك و فهم حقيقت زندگي دنيوي و رستاخيز است. انسانها بايد با بردن كودكان خويش به درون طبيعت و گردشگري در آن، اين فرصت را به كودكان بدهند تا با حقيقت زندگي آشنا شوند. كودكان با حضور در طبيعت و طبيعت گردي در بهار ضمن بهره گيري از زيبايي هاي طبيعت و رنگ هاي چشم نواز و تنوعات روح افزاي آن (يونس، آيه 24؛ حج، آيات 5 و 63؛ نمل، آيه 60؛ فاطر، آيه 27؛ زمر، آيه 21) ميتوانند با حقيقت مرگ و زندگي آشنا شوند. در اين ميان والدين مي توانند با تبيين درست مفاهيم زندگي و فلسفه و هدف آن، كودكان را به گونه اي بپرورانند كه همواره از طبيعت درس هاي گوناگوني بگيرند و در آينده گرفتار غفلت نشوند. سرگرم كردن كودكان با طبيعت و انتقال مفاهيم بنيادين فلسفي بهترين فرصت براي بزرگ ترها و كودكان است. باشد با استفاده از رستاخيز طبيعت خود را براي ابديت ديگر در جهان ديگر آماده كنيم و هرگز ظاهر فريباي طبيعت دنيوي ما را مخلد در زمين نكند و آسايش و آرامش كوتاه آن را با آسايش و آرامش ابدي و خوشبختي جاودانه، هم سنگ نشماريم.
ادامه دارد
پاسخ:طبیعت به عنوان یکی از نشانههای خدا، سرشار از درس و عبرت است. دلی که بیدار است، در هر پدیدهای عبرتی میبیند و از هر نشانهای، درسی میآموزد. بیداردلان، از بهار، درس تحول و نوشدن میآموزند.
تأمل و تفکر در خصوص آمدن فصل بهار و زنده شدن دوباره طبیعت باعث میشود که:اولا قدرت پروردگار متعال را در میراندن و زنده کردن عالَم و آدم دریابیم. ثانیا ما نیز کمتر از طبیعت نباشیم و درس دگرگونی برای بهتر شدن و شکوفایی و طراوت بیاموزیم و ثالثا تصویری نمادین از روز رستاخیز و زنده شدن انسانها در ساحتی نو را در ذهن خود مجسم کنیم. به امید بهاری تازه در روح و جان همة مؤمنان و پویندگان مسیر تکامل.
رسول اکرم (ص) فرموده است: «اِذَا رَأَیتُمُ الرَّبِیع فَاکثرُوا ذِکر النُّشُور» (تفسیر رازی، ج 17، ص 194) هرگاه بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید.
خداوند در آيات بسياري به مسئله رستاخيز انسان را توجه مي دهد؛ زيرا توجه کردن و تذكر دايمي انسان به رستاخيز و معاد، به معناي تغيير مهم در بينش و نگرش آدمي است به گونه اي كه فلسفه زندگي انسان در دنيا بهطور كامل دگرگون مي شود و رفتارهايش در دنيا نسبت به خود و دنيا و ديگران به گونه اي ديگر تغيير ماهيت ميدهد. كسي كه آخرت را پذيرفته، داراي فلسفهاي خواهد بود كه دنيا را به عنوان پل و گذرگاه مي بيند و مي خواهد به گونه اي عمل كند تا در آخرت زندگي متناسب داشته باشد؛ از اين رو تلاش مي كند كه نظر آفريدگار و پروردگارش را در هر زمينه كوچك و بزرگ داشته باشد و زندگي خود را براساس آن برنامه الهي سامان دهد.
بسياري از مردم هر چند كه به رستاخيز باور دارند، ولي به سبب اشتغال به دنيا و وسوسههاي شيطاني و زيبايي هاي فريباي دنيا، از هدف غافل مي شوند و برخلاف برنامه هاي رشدي عقل و وحي، رفتار مي كنند. از اين رو خداوند در اشكال گوناگوني، همواره هشدارهاي متعددي را براساس سطح درك و فهم گوناگون انسانها، ارسال مي كند. اين هشدارها در طبيعت دروني و بيروني ما فراوان يافت مي شود. علایم هاي آن را ميتوان به سادگي از همه سو دريافت كرد و هشدارها و انذارهاي گوناگون را ديد و شنيد و بيدار و هوشيار شد. البته اين در صورتي است كه انسان با گناهان بسيار دريچه ارتباطي خود را مسدود نكند و پرده بر گوش و چشم نيفكند و قلب را ممهور و مختوم نسازد. (بقره، آيات 8 تا 10، مطففين، آيه 14 و آيات ديگر)
بهار به سبب آنكه اين تغييرات و تحولات را به خوبي نشان مي دهد، فرصت بي نظيري براي درك و فهم حقيقت زندگي دنيوي و رستاخيز است. انسانها بايد با بردن كودكان خويش به درون طبيعت و گردشگري در آن، اين فرصت را به كودكان بدهند تا با حقيقت زندگي آشنا شوند. كودكان با حضور در طبيعت و طبيعت گردي در بهار ضمن بهره گيري از زيبايي هاي طبيعت و رنگ هاي چشم نواز و تنوعات روح افزاي آن (يونس، آيه 24؛ حج، آيات 5 و 63؛ نمل، آيه 60؛ فاطر، آيه 27؛ زمر، آيه 21) ميتوانند با حقيقت مرگ و زندگي آشنا شوند. در اين ميان والدين مي توانند با تبيين درست مفاهيم زندگي و فلسفه و هدف آن، كودكان را به گونه اي بپرورانند كه همواره از طبيعت درس هاي گوناگوني بگيرند و در آينده گرفتار غفلت نشوند. سرگرم كردن كودكان با طبيعت و انتقال مفاهيم بنيادين فلسفي بهترين فرصت براي بزرگ ترها و كودكان است. باشد با استفاده از رستاخيز طبيعت خود را براي ابديت ديگر در جهان ديگر آماده كنيم و هرگز ظاهر فريباي طبيعت دنيوي ما را مخلد در زمين نكند و آسايش و آرامش كوتاه آن را با آسايش و آرامش ابدي و خوشبختي جاودانه، هم سنگ نشماريم.
ادامه دارد