زلال بصیرت (۱۳۲) - خشیت الهی و نهراسیدن از غیر خدا ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
زلال بصیرت
خشیت الهی و نهراسیدن از غیر خدا
۱۳۹۶/۰۷/۱۹
بسم الله الرحمن الرحیم
اراده خداوند متعال در عالم، بر این تعلق گرفته كه انسانهایی به وجود آیند و چنان ظرفیتی داشته باشند كه بتوانند حیاتشان را از مبدأ نزدیك به صفر آغازكرده و به سمت مقصد بینهایت قرب الهی حركت كنند؛ هرچند ما از حقیقت قرب الهی خبر نداریم.
برای انسان، مفهومی زیباتر از قرب الهی متصور نیست،آسیه، همسر فرعون كه در قرآن به عنوان الگوی مؤمنان معرفی میشود، نهایت خواسته خود را رسیدن به «مقام عندالله» عنوان میكند و از خدا میخواهد برای او خانهای نزد خودش بنا کند.
آنچه انسان را از دیگر مخلوقات ممتاز كرده و لیاقت خلیفة اللهی را به او داده، این است كه انسان مرتبهای از اختیار را دارد كه میتواند برخلاف دیگر موجودات، سرنوشت خودش را تعیین كند؛ لذا می تواند از ملائكه بالاتر و یا از حیوانات پستتر شود.
عده ای مانند پیامبر اکرم (ص) به مقام عصمت و نبوت رسیدند و وحی بر آنها نازل می شد، برخی دیگر مانند ائمه (ع)، هر چند به نبوت نرسیدند، اما بر آنها وحی – البته نه به عنوان نبوت –نازل می شد و همین طوربر اساس استعدادها، افراد دیگری مانند سلمان در مرتبه پایینتر از ائمه(ع) قراردارند و این سیر ادامه دارد.
خدای متعال چنان توفیق عظیمی به اهل علم داده است كه از میان میلیاردها انسانی كه روی زمین زندگی میكنند، كمتركسی چنین توفیقی نصیبش میشود؛ چرا كه این افراد از انبیائی نیابت می كنند كه واسطه فیض الهیاند؛ این مقام كجا وكسانی كه خدا آنها را غافل و چون چارپایان میداند، كجا؟!
معجزه قیام امام راحل
این توفیق عنایتی الهی است و مقدمات این توفیق را نیز خداوند متعال برای ما فراهم كرده تا به دنبال كسب علم برویم؛ یكی از بهترین كمكهایی كه خداوند در این عصر به انسانها فرمود تا در این راه قدم بگذارند، قیام حضرت امام (ره) بود. اگر این قیام اتفاق نیفتاده بود، معلوم نبود من و شما كجا بودیم و آیندگان ما كارشان به كجا میانجامید؛ خداوند بر ما منت نهاد و امام (ره) را به ما عطا كرد. او با بصیرتی الهی و نوری كه خدا در سینه او گذاشته بود و با صلابتی كه هیچ شكی در مسیر خودش نداشت و در برابر هیچ عاملی به زانو در نیامد؛ چیزی شبیه به یك معجزه بود.
اگر بخواهیم از توفیقی كه خدا به ما داده است، استفاده كنیم و تبلیغ رسالات الهی را داشته باشیم و شكر اسلام و انقلاب اسلامی را به جای آوریم، دو شرط دارد كه در همین آیه: الذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الا الله» (احزاب /39) ذكر شده است؛ اول خشیت الهی است و دومی نترسیدن از هیچكس جز خداوند متعال.
چرا این همه بر خشیت و ترس از خدا تأكید شده و چرا بر امید نسبت به خدا این همه تكیه نشده است؟ راز این مطلب هر چه باشد، معلوم میشود كه تكامل و ترقی انسان بدون خشیت ممكن نیست، حتی اگر راز تأكید بر خشیت الهی را نفهمیم، باید به عنوان یك اصل از خداوند متعال بپذیریم،سعی كنیم این خشیت را در خود ایجاد كنیم و البته چه بسا زمانی راز خشیت را نیز دریافتیم؛ نتیجه اینكه تا فردی خودش خداترس نباشد، نمی تواند تبلیغ رسالت الهی كند؛ البته دومین شرط آن دشوارتر است و آن عدم ترس از دیگران است؛ یعنی اگر همه جن و انس پشت در پشت هم در مقابل ما ایستادند، نهراسیم.حضرتامام(ره) مصداق بارز این امر بود، امام (ره) از هیچ كس جز خدا نمی ترسید؛ حتی نقل شده وقتی در قم ایشان را گرفته و به تهران می بردند، مسئول نظامی كه ایشان را گرفته بود، می ترسید، چرا كه كار خود را خطرناك می دانست، اما امام (ره) ذره ای ترس نداشت، بلكه حتی به وی دلداری می داد. هنگامی که امام از پاریس كه به سمت تهران حركت میكردند و احتمال انفجار هواپیما قبل از رسیدن به ایران وجود داشت، وقتی از ایشان در مورد احساسشان سؤال شد، به سادگی و راحتی پاسخی دادند مبنی بر اینكه برای انجام وظیفه میروند و نتیجه به دست خداست.
اخلاص و عدم حب دنیا؛ دو راه ایجاد خشیت
خداوند میفرماید «انما یخشی الله من عباده العلماء» (فاطر/28)؛ علما خشیت من الله دارند؛ اما علما كسانی هستند كه عالم بالله باشند و در این صورت خشیت من الله هم می آید؛ ولی سایر علوم، ملازمه ای با خشیت الهی ندارند، هر چند ممكن است در علوم دیگر هم علم به نشانههایی از خدا حاصل شود.
حال اگر كسی بخواهد مرتبه ای از وظایف انبیاء و اولیاء را عهدهدار شود و مرتبهای از «یبلّغون رسالات الله» را تحقق بخشد و مجرای فیض و هدایت الهی شود، باید برای تحصیل خشیت الهی هم تلاشی داشته باشد؛ لذا باید ببینیم آیا برنامههای ما به گونه ای است كه این شرط را تحقق ببخشد؛ اگر برنامه های ما در این جهت نقصی دارد، جا دارد كه تجدید نظری در برنامهها انجام شود.
به نظر میرسد شرط ایجابی، اخلاص و شرط سلبی، حب دنیاست؛ و اگر اخلاص حاصل شود و حب دنیا از وجود آدمی رخت بربندد، این خشیت الهی در آدمی ایجاد خواهد شد،این دو شرط به نوعی با هم متلازمند؛ یعنی تا حب به دنیا باشد، اخلاص حاصل نمی شود؛ اما اگر این دو شرط حاصل شد، خشیت الهی هم به دنبال آن میآید. حتی میتوان گفت: علت تامه خشیت الهی، اخلاص و عدم حب به دنیاست.
اگر ترس از خدا در انسان ایجاد شد، عدم ترس از غیر خدا را نیز به دنبال دارد، زیرا خدا وعده داده است كه اگر كسی از خداوند ترسید، خداوند ترس از او را در همه قرار دهد؛ لذا نقل شده: وقتی امام (ره) سخنرانی میكرد، رئیس جمهور آمریكا برنامه هایش را قطع می كرد و به صورت مستقیم ترجمه سخنان امام (ره) را گوش میداد.
گاه گفته می شود همه كشورهای غربی و حتی شرقی جایی كه پای منافعشان در میان باشد، قرار نیست از ما حمایت كنند، پس باید از آمریكا ترسید! اما باید در پاسخ گفت: «حسبنا الله و نعم الوكیل»؛ این آیه صریح قرآن است؛ خداوند میخواهد انسانها را این طور تربیت كند؛ نه یك مشت ترسوی بزدل كه با یك «پخ» دشمن عقب نشینی میكنند!
مؤمنان راستین با دیدن احزاب و كثرت دشمن، نه تنها نترسیدند، بلكه گفتند: این همان چیزی است كه خدا و رسولش به ما وعده دادهاند و نه تنها ایمانشان را نباختند، بلكه بر ایمانشان هم افزوده شد. باید سعی كنیم ترس از خدا را در خود ایجاد كنیم و گاهی نیمه شبیاشكی بریزیم و بر خدا توكل كنیم تا از هیچچیز نترسیم.
اگر به آیات قرآن باور داریم و آنها را افسانه نمی دانیم، باید ببینیم كجای كار قرار داریم؛ و آیا برنامه های ما همین جهت را دارد و ما را به این مقصود می رساند یا خیر؟باید شكر این انقلاب و امام (ره) و این رهبری عظیم الشأن را به جای آوریم تا مشمول نعماتی بیشتر از سوی خداوند شویم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با جمعی از اساتید بسیجی؛ مشهد؛30 / 4 / 1396 .
برای انسان، مفهومی زیباتر از قرب الهی متصور نیست،آسیه، همسر فرعون كه در قرآن به عنوان الگوی مؤمنان معرفی میشود، نهایت خواسته خود را رسیدن به «مقام عندالله» عنوان میكند و از خدا میخواهد برای او خانهای نزد خودش بنا کند.
آنچه انسان را از دیگر مخلوقات ممتاز كرده و لیاقت خلیفة اللهی را به او داده، این است كه انسان مرتبهای از اختیار را دارد كه میتواند برخلاف دیگر موجودات، سرنوشت خودش را تعیین كند؛ لذا می تواند از ملائكه بالاتر و یا از حیوانات پستتر شود.
عده ای مانند پیامبر اکرم (ص) به مقام عصمت و نبوت رسیدند و وحی بر آنها نازل می شد، برخی دیگر مانند ائمه (ع)، هر چند به نبوت نرسیدند، اما بر آنها وحی – البته نه به عنوان نبوت –نازل می شد و همین طوربر اساس استعدادها، افراد دیگری مانند سلمان در مرتبه پایینتر از ائمه(ع) قراردارند و این سیر ادامه دارد.
خدای متعال چنان توفیق عظیمی به اهل علم داده است كه از میان میلیاردها انسانی كه روی زمین زندگی میكنند، كمتركسی چنین توفیقی نصیبش میشود؛ چرا كه این افراد از انبیائی نیابت می كنند كه واسطه فیض الهیاند؛ این مقام كجا وكسانی كه خدا آنها را غافل و چون چارپایان میداند، كجا؟!
معجزه قیام امام راحل
این توفیق عنایتی الهی است و مقدمات این توفیق را نیز خداوند متعال برای ما فراهم كرده تا به دنبال كسب علم برویم؛ یكی از بهترین كمكهایی كه خداوند در این عصر به انسانها فرمود تا در این راه قدم بگذارند، قیام حضرت امام (ره) بود. اگر این قیام اتفاق نیفتاده بود، معلوم نبود من و شما كجا بودیم و آیندگان ما كارشان به كجا میانجامید؛ خداوند بر ما منت نهاد و امام (ره) را به ما عطا كرد. او با بصیرتی الهی و نوری كه خدا در سینه او گذاشته بود و با صلابتی كه هیچ شكی در مسیر خودش نداشت و در برابر هیچ عاملی به زانو در نیامد؛ چیزی شبیه به یك معجزه بود.
اگر بخواهیم از توفیقی كه خدا به ما داده است، استفاده كنیم و تبلیغ رسالات الهی را داشته باشیم و شكر اسلام و انقلاب اسلامی را به جای آوریم، دو شرط دارد كه در همین آیه: الذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الا الله» (احزاب /39) ذكر شده است؛ اول خشیت الهی است و دومی نترسیدن از هیچكس جز خداوند متعال.
چرا این همه بر خشیت و ترس از خدا تأكید شده و چرا بر امید نسبت به خدا این همه تكیه نشده است؟ راز این مطلب هر چه باشد، معلوم میشود كه تكامل و ترقی انسان بدون خشیت ممكن نیست، حتی اگر راز تأكید بر خشیت الهی را نفهمیم، باید به عنوان یك اصل از خداوند متعال بپذیریم،سعی كنیم این خشیت را در خود ایجاد كنیم و البته چه بسا زمانی راز خشیت را نیز دریافتیم؛ نتیجه اینكه تا فردی خودش خداترس نباشد، نمی تواند تبلیغ رسالت الهی كند؛ البته دومین شرط آن دشوارتر است و آن عدم ترس از دیگران است؛ یعنی اگر همه جن و انس پشت در پشت هم در مقابل ما ایستادند، نهراسیم.حضرتامام(ره) مصداق بارز این امر بود، امام (ره) از هیچ كس جز خدا نمی ترسید؛ حتی نقل شده وقتی در قم ایشان را گرفته و به تهران می بردند، مسئول نظامی كه ایشان را گرفته بود، می ترسید، چرا كه كار خود را خطرناك می دانست، اما امام (ره) ذره ای ترس نداشت، بلكه حتی به وی دلداری می داد. هنگامی که امام از پاریس كه به سمت تهران حركت میكردند و احتمال انفجار هواپیما قبل از رسیدن به ایران وجود داشت، وقتی از ایشان در مورد احساسشان سؤال شد، به سادگی و راحتی پاسخی دادند مبنی بر اینكه برای انجام وظیفه میروند و نتیجه به دست خداست.
اخلاص و عدم حب دنیا؛ دو راه ایجاد خشیت
خداوند میفرماید «انما یخشی الله من عباده العلماء» (فاطر/28)؛ علما خشیت من الله دارند؛ اما علما كسانی هستند كه عالم بالله باشند و در این صورت خشیت من الله هم می آید؛ ولی سایر علوم، ملازمه ای با خشیت الهی ندارند، هر چند ممكن است در علوم دیگر هم علم به نشانههایی از خدا حاصل شود.
حال اگر كسی بخواهد مرتبه ای از وظایف انبیاء و اولیاء را عهدهدار شود و مرتبهای از «یبلّغون رسالات الله» را تحقق بخشد و مجرای فیض و هدایت الهی شود، باید برای تحصیل خشیت الهی هم تلاشی داشته باشد؛ لذا باید ببینیم آیا برنامههای ما به گونه ای است كه این شرط را تحقق ببخشد؛ اگر برنامه های ما در این جهت نقصی دارد، جا دارد كه تجدید نظری در برنامهها انجام شود.
به نظر میرسد شرط ایجابی، اخلاص و شرط سلبی، حب دنیاست؛ و اگر اخلاص حاصل شود و حب دنیا از وجود آدمی رخت بربندد، این خشیت الهی در آدمی ایجاد خواهد شد،این دو شرط به نوعی با هم متلازمند؛ یعنی تا حب به دنیا باشد، اخلاص حاصل نمی شود؛ اما اگر این دو شرط حاصل شد، خشیت الهی هم به دنبال آن میآید. حتی میتوان گفت: علت تامه خشیت الهی، اخلاص و عدم حب به دنیاست.
اگر ترس از خدا در انسان ایجاد شد، عدم ترس از غیر خدا را نیز به دنبال دارد، زیرا خدا وعده داده است كه اگر كسی از خداوند ترسید، خداوند ترس از او را در همه قرار دهد؛ لذا نقل شده: وقتی امام (ره) سخنرانی میكرد، رئیس جمهور آمریكا برنامه هایش را قطع می كرد و به صورت مستقیم ترجمه سخنان امام (ره) را گوش میداد.
گاه گفته می شود همه كشورهای غربی و حتی شرقی جایی كه پای منافعشان در میان باشد، قرار نیست از ما حمایت كنند، پس باید از آمریكا ترسید! اما باید در پاسخ گفت: «حسبنا الله و نعم الوكیل»؛ این آیه صریح قرآن است؛ خداوند میخواهد انسانها را این طور تربیت كند؛ نه یك مشت ترسوی بزدل كه با یك «پخ» دشمن عقب نشینی میكنند!
مؤمنان راستین با دیدن احزاب و كثرت دشمن، نه تنها نترسیدند، بلكه گفتند: این همان چیزی است كه خدا و رسولش به ما وعده دادهاند و نه تنها ایمانشان را نباختند، بلكه بر ایمانشان هم افزوده شد. باید سعی كنیم ترس از خدا را در خود ایجاد كنیم و گاهی نیمه شبیاشكی بریزیم و بر خدا توكل كنیم تا از هیچچیز نترسیم.
اگر به آیات قرآن باور داریم و آنها را افسانه نمی دانیم، باید ببینیم كجای كار قرار داریم؛ و آیا برنامه های ما همین جهت را دارد و ما را به این مقصود می رساند یا خیر؟باید شكر این انقلاب و امام (ره) و این رهبری عظیم الشأن را به جای آوریم تا مشمول نعماتی بیشتر از سوی خداوند شویم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با جمعی از اساتید بسیجی؛ مشهد؛30 / 4 / 1396 .