تفاوت حلم و صبر
(پرسش و پاسخ)
پرسش:فرق میان «حلم و صبر» راکه در نصوص اسلامی بر هر کدام از آنها جداگانه تأکید شده است توضیح دهید؟
پاسخ:اگر چه حلم و صبر هر دو از سربازان و سپاهیان عقل وخرد هستند اما تفاوتهایی بین آن دو وجود دارد. این تفاوتها بیشتر در موارد استعمال و کاربردها ظاهر میشود. حلم به معنای پختگی و بردباری همراه با عقل و خردورزی است، ضد آن سفاهت و بیخردی است.
سفیه به کسی میگویند که نسنجیده و ناپخته حرف میزند و سخن میگوید، و کارهایش به دور از عقل و درایت است. از این رو قاموساللغه، حلم را به «بردباری و ضبط و کنترل نفس و به معنای عقل تفسیر کرده است. (قاموس اللغه، واژه حلم)
اما صبر به معنای بردباری و جزع و بیتابی نکردن در برابر سختیها و مصایب و کنترل نفس هنگام گناه و از دست دادن مطامع دنیوی است، و ضد آن جزَع و بیتابی کردن است. چنان که حضرت امام جعفر صادق(ع) هنگام شمارش سپاهیان عقل میفرماید: «الحلم و ضدها السفه، و الصبر و ضده الجزع(1) توجه و دقت در موارد به کارگیری این دو واژه تفاوتها را روشنتر میکند. در مورد صبر گفته میشود: الصبر ثلاثه: الصبر علی المصیبه و الصبر علی الطاعه و الصبر عن المعصیه(2) صبر بر سه نوع است، صبر در برابر مصیبت و صبر در برابر طاعت و صبر در برابر معصیت. گاهی در یک نگاه کلیتر صبر به دو بخش تقسیم میشود. صبر در خوشیها و ناخوشیها. چنان که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: الصبر صبر ان صبر علی ما تکره و صبر مما تحب(3) صبر بر دو نوع میباشد، صبر بر آن چه خوشت نمیآید، (مانند سختیها و مشکلات، فقر، مصیبت، بلاها و بیماریها و یا طاعت پروردگار برای کسی که نفسش به دلیل فقدان معرفت آمادگی و علاقهای به آن ندارد) و صبر از آن چه از آن خوشت میآید (مثل برخی گناهان و لذتجوییهای حرام، کثرت مال و ثروت- اگرچه از حرام باشد و مانند آن).
اما حلم چراغی است الهی که خداوند آن را در درون انسانهای شایسته روشن میکند و معمولاً با «صبر» و «وقار و بزرگواری و کرامت» و «معرفت» همراه و ملازم است. امام صادق(ع) میفرماید: الحلم سراج الله یستضیء به صاحبه الی جواره، و لایکن حلیما الا المؤید بانوار المعرفه و التوحید(4) حلم چراغ خدا است که انسان به وسیله نور آن به مجاورت و قرب پروردگار متعال نزدیک میشود و انسان حلیم نمیشود مگر آنکه تأیید شود با انوار توحید و معارف الهی. سپس در مورد کاربرد آن فرمود: الحلم یدور علی خمسه اجه: ان یکن عزیزا فیذل، او یکون صادقا فیتهم، او یدعو الی الحق فیستخف به، او آن یوذی بلاجرم، او ان یطالب (یطلب) با الحق فیخالفوه فیه، فاذا اتیت کلامنها حقه فقد اصبت.(5) حلم در پنج حالت صورت میگیرد: در موردی که عزت و بزرگی داشته است و خوار و کوچک شده است، و در حالتی که راست میگفته است و متهم به دروغ گشته است، و در جایی که دعوت به سوی حق میکرده است و مردم او را اهانت کرده و سبک شمردهاند، و چون بیآنکه جرم و گناهی را مرتکب شود اذیت و آزارش کنند، و یا مطالبه و در خواست حق نماید و او را در آن حق مخالفت کنند. پس شخص حلیم در این پنج حالت با کمال وقار و حوصله، حلم ورزیده و کوچکترین تزلزل و حالت و ناراحتی پیدا نمیکند، و حلیم بودن مرد از حلم ورزیدن در این موارد معلوم میشود.
_______________________
پینوشتها
1- الکافی، ج 1، ص 20
2- بحارالانوار، ج 68، ص 95
3- نهجالبلاغه- صبحی صالح، ج 2، ص 156
4- مصباح الشریعه، ص 238
5- بیان المعانی، ج 3، ص 55