پرسش:اینکه قرآن کریم میفرماید: «حسنات سیئات را از بین میبرد»، لطفا درباره چگونگی این تبدیل و تغییر توضیح دهید.
پاسخ:درباره مراتب مختلف تغییر و تبدیل أعمال به ارادۀ خداوند متعال و بطور كلّي دربارۀ مختفي شدن اعمال سيّئه، و يا از بين رفتن آنها، و يا تبديل به اعمال حسنه شدن، و دربارۀ تكثير اعمال خير؛ در قرآن كريم مطالبي مطرح شده است.
1- مختفي شدن گناه به واسطه روپوشي كه خداوند بر روي آن در عالم معني و حقيقت ميكشد. و اين در چند مورد منصوص است: يكي در مورد توبه:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَي اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسي رَبُّکُمْ أَنْ يُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَيِّئاتِکُمْ» «ای کسانی که ایمان آوردهاید بسوی خدا توبه کنید، توبهای خالص امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد» (تحریم- 8)
و ديگري دربارۀ اجتناب از معاصي كبيره است، كه در اين صورت خداوند از معاصي صغيره در ميگذرد؛ اگر چه از آنها توبه بعمل نيامده باشد. يعني نفسِ اجتناب از كبائر، خود بخود موجب غفران و كفّاره از صغائر است:
«إِن تَجْتَنِبُوا كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنکُمْ سَيّـِئـَاتِكُمْ» «اگر شما از كارهاي بزرگي كه از آنها نهي شدهايد اجتناب ورزيد، ما از سيّئات و بديهاي شما كه كوچك است ميگذريم و ناديده ميگيريم.» (النّساء- 31)
و ديگري ايمان به خدا و عمل صالح است، كه خود بخود موجب غفران بديهاي گذشته ميشود:
«مَن يُؤمِن بِاللَهِ وَ يَعْمَلْ صَـلِحًا يُكَفّـِرْ عَنْهُ سَيِّـَاتِهِ» «و كسي كه ايمان به خدا آورد و عمل نيكو انجام دهد، خداوند تمام بديهاي او را ميپوشاند.» (التّغابن- 9)
و ديگري تقوی است: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّـَاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُو أَجْرًا» «و كسي كه تقواي خدا را پيشه سازد، خداوند بديهاي او را ميپوشاند و پاداش او را بزرگ قرار ميدهد.» (الطلاق- 5)
و بطور كلّي هر كردار خوبي كه انسان براي خدا انجام دهد، خداوند اگر بخواهد گناهان انسان را ميآمرزد:
إِنَّ اللَهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغفِرُ مَا دُونَ ذَالِكَ لِمَن يَشَآءُ» «حقّاً خداوند شرك به خود را نميآمرزد، و غير از شرك را هر چه باشد براي كساني كه بخواهد ميآمرزد» (النّساء- 48 و 116)
2- آنكه اعمال صالحه موجب از بين رفتن و نابود شدن اعمال سيّئه ميگردد؛ يعني سيّئه موجود را خداوند معدوم ميكند. «إِنَّ الْحَسَنَـتِ يُذْهِبْنَ السَّيّـِـَات» (هود- 114)
و نيز در نابود گردانيدن خداوند ثواب و حسنه موجود را، آيات وارده در موارد حبط و ماشابَهَها اين معني را ميرساند.
«وَ قَدِمْنَآ إِلَی مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَـهُ و هَبَآءً مَّنْثُورًا» «(نسبت به كساني كه اميد لقاء ما را ندارند و استكبار ميورزند) ما چنين قصد و اراده داريم كه تمام اعمالي را كه بجاي آوردهاند، چون گرد و غبار پراكنده، نابود و خراب سازيم» (الفرقان- 23)
«ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَآ أَنْزَلَ اللَهُ فَأَحْبَطَ أعْمَـلَهُمْ» «اين به علّت آنست كه كافران ناپسند دارند آنچه را كه خداوند فرو فرستاده است از آيات خود، پس بنابراين خداوند اعمال آنها را حبط و نيست مينمايد.» (محمّد- 9)
و از همين قبيل است تعبير به «ضَلال» كردن، چون ضلال به معناي گم شدن است. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَلَهُمْ» «و كساني كه كافر شدهاند، پس مرگ و هلاكت باد برايشان؛ و خداوند اعمال آنان را نابود و گم ميسازد.» (محمّد- 8)
3- آنكه اعمال نيكو موجب تبديل سيّـئات گذشته به حسنات ميشود؛ يعني تمام بديها و گناهان تبديل به خوبيها و طاعتها ميگردد.
«إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَـلِحًا فَأُولَـئكَ يُبَدِّلُ اللَهُ سَيّـِـَاتِهِمْ حَسَنـتٍ وَ كَانَ اللَهُ غَفُورًا رَّحِميًا» «مگر كساني كه از آن قبائح و زشتيها برگردند و ايمان بياورند و اعمال صالحه انجام دهند؛ خداوند سيّئات آنان را مبدّل به حسنات ميكند و خداوند غفور و مهربان است» (الفرقان-70)
4ـ آنكه خداوند عمل قليل را تكثير ميكند: «أُولَـئكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا» «اجر و پاداش ايشان در اثر صبر و تحمّلي كه نمودهاند، دو چندان داده ميشود.» (القصص-54)
«مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةَ فَلَهُو عَشْرُ أَمْثَالِهَا» «هر كس كار نيكي بياورد، پس براي او، ده چندان آن عمل خواهد بود.» (الانعام- 161)
5ـ آنكه خداوند عمل معدوم را موجود ميكند: «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَاتَّبَعْتَهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقَنْابِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ مَآ أَلْتَنَـهمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مَن شَيْءٍ كُلُّ أمْرِيءِ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» «آن كساني كه ايمان آوردهاند و ذرّيّه و فرزندان آنها در ايمان از آنها پيروي نمودهاند، ما آن ذرّيّه و فرزندان را به پدرانشان ميرسانيم و ملحق ميسازيم، بدون آنكه از اعمال پدران آنها چيزي كم و كاست كنيم؛ و هر كس مرهون اعمال مكتسبه خود اوست.» (الطّور- 21)
در اينجا ملاحظه ميشود كه ذرّيّهاي كه فقط پيروي كنند از پدرانشان، در عمل و پاداش ملحق به آنها ميشوند؛ بدون آنكه خداوند عمل پدران را تقسيم كند: نيمي براي آنها و نيمي براي ذرّيّه بگذارد. بلكه بدون كاهش از عمل پدران، بواسطه پيروي فرزندان از پدران و لحوق به ايشان، تمام اعمال حسنه و خيراتي كه براي پدران است، براي ذريّه هم خواهد بود.