زلال بصیرت (۱۴۱) -ضرورت آفتزدایی از انقلاب (1) ۲۹/ ۱۳۹۶/۰۹
زلال بصیرت
ضرورت آفت زدایی از انقلاب(1)
۲۹/ ۱۳۹۶/۰۹
بسم الله الرحمن الرحیم
امام (ره) بعد از انقلاب فرمودند هنوز بوئی از اسلام در ایران آمده است؛ لذا تا رسیدن به هدف اصلی از انقلاب -که بسیار وسیع بوده- فاصله بسیار است؛ رهبری نیز مراحلی را از تحقق انقلاب اسلامی تا برپایی تمدن اسلامی مطرح كردهاند كه تا رسیدن به تمدن اسلامی هنوز فاصله زیادی داریم.
برای اینكه انقلاب به نتایجش برسد، باید هر از چندگاهی در عملكرد انقلاب بازبینی صورت گیرد تا ببینیم چه كرده ایم؛ به هدف نزدیك شده ایم یا از آن دور شدهایم؛ چه موانعی بر سر راه است؛ آفت های انقلاب كدام است و راههای آفت زدائی از آن كدام است؟ لذا جا دارد دانشنامه ای به نام دانشنامه انقلاب توسط عدهای متخصص تدوین شود و نهایتاً معیاری برای ارزشیابی انقلابمان مشخص گردد، تا بدانیم حركت ما صعودی و رو به هدف است و یا نزولی است؛ و اگر نزولی است، باید چه كنیم؟
اگر پس از تحقیق و ارزیابی فهمیدیم انقلاب سیر نزولی پیداکرده، باید بررسی کنیم که چگونه باید با آن برخورد كرد؛ چگونه باید انقلابی كه این همه برای آن بها داده شده و گلهای بیمانندی به خاطر آن پرپر شده است را حفظ كنیم تا روزی نابود نشود. از همین رو بود كه امام (ره) بارها با تعابیر مختلف هشدار می دادند كه مبادا به روز اول بازگردیم.
مهمترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی
انقلابها می توانند در زمینه های سیاسی، صنعتی، علمی، فرهنگی و حتی دینی باشند؛ و محققان برای هركدام مصادیقی ذکر کردهاند و بعضاً مصداق انقلاب فرهنگی را انقلابی در چین دانستهاند، اما میتوان گفت مهمترین انقلاب فرهنگی عالم، اصل اسلام است كه فرهنگ بشریت را عوض كرد و البته انقلاب های كوچكتری نیز قبل از آن توسط دیگر انبیاء الهی در جوامع رخ داده بود.
وقوع انقلاب اسلامی ادامه اسلام بود و همان هدف را دنبال میکرد،این انقلاب تك عاملی نبوده و عوامل متعددی در پیروزی آن نقش داشته اند؛ به عنوان نمونه، ملی شدن صنعت نفت قبل از نهضت حضرت امام (ره) یكی از عواملی بود كه زمینه برای انقلاب اسلامی را فراهم كرد؛ چرا كه ابعاد سیاسی و فرهنگی نیز پیدا كرد. این نهضت در جای خودش كار بسیار بزرگی بود و البته به شهادت اسناد تاریخی، تأثیرگذار اصلی آن آیت الله كاشانی بود، ولی به نام مصدق ثبت شد.
احزابی كه قبل از انقلاب فعالیت داشتند، اجتماعاتی كه تشكیل می شد و شعارهایی كه داده می شد، بسیار با هم متفاوت بودند؛ لذا اگر كسی بگوید تنها یك عامل در تحقق این انقلاب نقش داشت، كلام پخته ای نیست؛ اما كلام در این است كه این حركتها با اینكه دهها سال و با پرداختن بهای سنگینی انجام میگرفت، نتوانست سبب تحقق و پیروزی انقلاب شود و نهایت اثر آنها این بود كه دولت هایی عوض میشدند. اما عامل اصلی انقلاب اسلامی، طرح ارزشهای اسلامی بر اساس حركت امام (ره) بود، میتوان گفت هیچ كس بهتر از امام (ره) این مردم را نشناخت؛ لذا وی با تدبیری الهی و با بهره گرفتن از شرایط دینی جامعه، سبب وقوع این انقلاب شد، چرا که واقعا كسی نمیتوانست تصور كند كه دستگاه سیدالشهدا (ع) در بین مردم چه جایگاهی دارد و این امام(ره) بود كه آن را شناخت و به خوبی از آن بهرهبرداری كرد؛ لذا باید مهمترین عامل در انقلاب اسلامی را اسلام و ارزشهای اسلامی دانست.
«اسلام» و «خداوند» كلماتی هستند كه بیشترین كاربرد را در سخنان امام(ره) داشتهاند، وقتی امام (ره) میخواست مردم را به حركت در آورده، علیه طاغوت بشوراند، میگفت: اسلام در خطر است! این در حالی بود كه در خطر بودن اسلام برای ماركسیستهای مبارز، یك آرزو بود. امام فهمید انرژیهای نهفته در جامعه با عامل دین تحریك می شود و البته همین عامل است كه ارزش زندان رفتن، شكنجه شدن و جان دادن در راه آن وجود دارد.
هرچند انقلاب ما تك عاملی نبود، اما عامل اصلی تحقق آن، انرژی دینی بود که امام هم از همین عامل استفاده كرد،او در این راه هیچ شك و شبهه ای نداشت؛ لذا وقتی چند تن از بزرگان كه امام (ره) به آنها اعتماد داشت، در پاریس خدمت امام(ره) رفتند و خواستند تا ایشان اجازه دهد كه مانند انگلیس كه ملكه در آن تشریفاتی است، فعلا سلطنت باقی بماند و دولت عوض شود و كمكم سلطنت امری تشریفاتی و دولت به همه كاره آن تبدیل شود، امام (ره) نپذیرفت و بر رفتن شاه تأكید كرد.همین امر سبب شد تا مردم برای اسلام انقلاب كنند؛ هر چند در كنار آنها، برخی از مردم نیز به خاطر ظلمها و آزار و اذیتهای رژیم پهلوی به ستوه آمده بودند و با شاه مخالفت می كردند، اما تعیین كننده و به ثمر رساننده، همان اسلامی بود كه امام (ره) آن را مطرح كرد.
معنای اسلامی بودن انقلاب
اسلامی بودن انقلاب یعنی در وهله اول، هدف انقلاب باید اسلامپسند باشد؛ دوم، روش هایی كه به كار گرفته می شود، از نظر اسلام مجاز باشد و سوم، ابزارهایی كه در این راه به كار گرفته می شود، ابزارهایی باشد كه به كارگیری آن جایز بوده، برای تحقق آن اهداف به كار گرفته شود و نه برای منافع شخصی و گروهی و حزبی.
در حال حاضر كه نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی می گذرد، مسئله مهم این است كه آیا شرایط به گونه ای است كه خیالمان از حفظ دستاوردهای انقلاب راحت باشد و وظیفه ما رشد و تكامل انقلاب باشد و یا حتی اصل انقلاب و دستاوردها نیز مورد تهدید است؟ باید بسنجیم چقدر مسئولین ما هدفشان اسلامی است و چه میزان روش های اسلام پسند مورد استفاده قرار می گیرد و چقدر از ابزار مشروع برای تحقق اهداف اسلامی استفاده می شود و مسئله مهمتر اینكه آیا خطری این انقلاب را تهدید میكند یا خیر؟
باید بدانیم معیار قضاوت درباره پیشرفت به سوی اهداف انقلاب و خطرهایی که آن را تهدید میکند چیست تا بفهمیم پدیده هایی كه اتفاق می افتد برای انقلاب مفید است یا خیر؛ تا چه اندازه باید حركتی كه گروهی دنبال می كنند را تأیید كنیم؛ و چگونه حركت هایی كه ناآگاهانه و یا خدای نكرده عامدانه، بر علیه انقلاب انجام میشود را بشناسیم؟ به عنوان نمونه، در كشور هنوز هستند افرادی با تفكراتی شبیه جبهه ملی، قائل به ناسیونالیسم و ایرانیگریاند. تا چه حد نظرات و تفكرات این افراد در راستای انقلاب است؟ آیا آب و خاك و نیاكان بود كه سبب اهمیتیافتن و پیدایش انقلاب شد، یا چیز دیگری موجب شد شهدا حاضر شوند جانشان را برای آن فدا كنند؟
هیچ كس با پیشرفت اقتصادی و توسعه مخالف نیست؛ از كشورهای فقیر گرفته تا كشورهای به ظاهر پیشرفته خواهان پیشرفت هستند؛ و اصلا روح استعمارها و سلطه جوییها، استفاده از ثروت دیگران برای رشد و پیشرفت اقتصادی است و حتی احمق ترین افراد نیز پیشرفت را دوست دارند، اما باید دید معنای پیشرفت در انقلاب اسلامی چیست و آیا كارهای انجام شده در جهت توسعه ای است كه اسلام می پسندد؟
رهبری نظام، نقطه برجسته انقلاب
انسان موجودی دارای دو بعد جسمی و روحی است و اسلام برای هر دو بعد انسان برنامه دارد؛ لذا اگر اسلام به معنای واقعی محقق شود، حتما پیشرفت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی هم رخ خواهد داد؛ اما باید دید آنچه سبب شده تا این انقلاب، اسلامی باشد چیست؟ آیا اصلاح معیشت بقدری اهمیت دارد كه فرد جانش را فدای آن كند و زندان و شكنجه را به جان بخرد؟
اسلام محور و هدف اصلی انقلاب اسلامی است اما ما آیا از این هدف دورتر شدهایم و یا به آن نزدیكتر،اگر انصاف را رعایت كنیم و بدون خوش بینی یا بدبینی، با واقعبینی كامل به روند تحولات جامعه پس از انقلاب اسلامی نگاه كنیم متوجه می شویم که نقطه های مثبت و بسیار ارزنده ای هستند كه در سایه انقلاب به آن رسیده ایم؛ نقاطی كه در تاریخ كم نظیر بلكه بی نظیر است. یك نمونه از نقاط برجسته و روشن انقلاب آن است كه در تاریخ 2500 ساله ایران، هیچگاه كسی در رأس حكومت قرار نگرفته بود كه حاضر باشد تمام عمر و دارایی و فرزندانش را فدای ارزشهای متعالی كند و به چیزی جز آن توجهی نداشته باشد؛ هرچند اگر بخواهم در این زمینه بیش از این سخنی بگویم، ممکن است متهم به افراط در توصیف و مبالغه گویی شوم و لذا از آن می گذرم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با جمعی از روحانیون سپاه پاسداران؛ مشهد؛12 /5 / 1396 .