به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 20,477
بازدید دیروز: 8,097
بازدید هفته: 28,574
بازدید ماه: 167,746
بازدید کل: 25,154,645
افراد آنلاین: 92
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۲۳ دی ۱٤۰۳
Sunday , 12 January 2025
الأحد ، ۱۲ رجب ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
293 - چرایی عدم بیعت با یزید(پرسش و پاسخ) ۱۳۹۶/۰۷/۱۲

چرایی عدم بیعت با یزید

(پرسش و پاسخ) 

Image result for ‫چرایی عدم بیعت با یزید‬‎


پرسش:امام حسین(ع) با کدام توجیه منطقی حاضر نشد همچون امام حسن‌(ع) که با معاویه مصالحه کرد، با یزید از روی مصلحت بیعت کند؟

پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سوال شرایط عصر امام حسین‌(ع) که منجر به تصمیم‌سازی امام حسین‌(ع) و مبارزه با یزید شد را به نحو اجمال مورد بررسی قرار دادیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
دلایل امتناع از بیعت با یزید
وقتى امام حسین‌(ع) از نزد وليد بيرون رفت، مروان گفت: خلاف گفته من كردى به خدا ديگر چنين فرصتى به دست تو نخواهد افتاد. وليد گفت: واى بر تو! تو به من مى‌گويى دين و دنياى خود را از دست بدهم! به خدا سوگند دوست ندارم كه مالك دنيا باشم و حسين را كشته باشم. سبحان‌الله آيا حسين را بكشم براى اينكه مى‌گويد: من بيعت نمى‌كنم! به خدا كسى كه خدا را به خون حسين ملاقات كند، ميزان عملش سبك است و خدا روز قيامت به او نظر نمى‌كند و به او رحمت ننمايد و براى او عذابى دردناك هست!
اين فراز از تاريخ، امام حسين‌(ع) براى درك علّت قيام و خوددارى آن حضرت از بيعت و تعيين هدف و مبدأ آن امام شهيد، بسيار حساس و مهم است؛ زيرا مواردى را يادآور شده كه هر يك براى ردّ بيعت و وجوب قيام كافى است.
مواردى كه امام حسين‌(ع) مستند و دليل امتناع از بيعت و تصميم بر مخالفت قرار داد، چيزهايى بود كه كسى در صحت و درستى آن شك نداشت و صغرى و كبراى آن مورد قبول و اتفاق همه بود؛ حتى وليد عموزاده يزيد و استاندار او، درستى اين سخنان را انكار نكرد و در برابر قوّت منطق و صحت استدلال و احتجاج امام حسين‌(ع) هيچ ايراد و اشكالى ننمود.
عبارت: «وَ مِثْلى لا يُبايِعُ مِثْلَهُ» نتيجه دلايل مستندى است كه راجع به صلاحيت بى‌نظير و شخصيت ممتاز خود و سوابق و احوال ننگين يزيد فرمود؛ يعنى «كسى مثل من، با اين گذشته درخشان و با مقام رهبرى به حقى كه نسبت به جامعه دارد، با كسى مثل يزيد بيعت نمى‌كند؛ زيرا بيعت با خليفه در اصطلاح مسلمين، تعهد اطاعت و انقياد به كسى است كه مركز تحقق هدف‌هاى عالى اسلامى، مصدر عزّت و اعتلاى مسلمين و اعلاى كلمه اسلام، حامى قرآن، آمر به معروف، ناهى از منكر و به عبارت ديگر قائم مقام و جانشين پيغمبر باشد.
معناى بيعت صحيح، ابراز آمادگى در فرمان ‌بردن از اوامر خليفه واقعى و فداكارى در راه انجام اوامر او است كه بر هر مسلمان به حكم «اَطيعُوا اللّه وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اوُلِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ» واجب است و اين بيعت با مثل يزيد ـ هر چند صورت‌سازى و براى دفع ضرر باشد- امضاى قانونى شدن فسق و فجور، تجاهر به منكرات و معاصى، تضييع حقوق، اتكا به ظالمان، ستمكاران، فاسقان و فاجران است و صدور آن از مثل امام حسين‌(ع) امكان شرعى و عرفى نداشت.
اين بيعت، تعّهد همكارى در قتل مردم بى‌گناه و بردن آبرو و عزّت اسلام است و ساحت مقدس امام حسين‌(ع) به اين بيعت ننگين آلوده نخواهد شد. لذا آن حضرت جمله «مِثْلى لا يُبايِعُ مِثْلَهُ» را مانند يك حكم بديهى و مورد اتفاق و مسلم همه فرمود؛ زيرا احدى از مسلمانان با وجدان نمى‌گفت: شخصيتى مثل حسين‌(ع) با ناكسى مثل يزيد بيعت كند.
اين يك نتيجه مورد قبول همه بود كه آن حضرت پس از بيان سوابق دينى و معنوى خود و پيشينه پرننگ يزيد اعلام فرمود.
آرى اگر فرضا تمام مسلمانان به اين ذلّت و پستى تن در دهند و با مثل يزيد بيعت كنند و به زمامدارى امثال او رأى دهند؛ امام حسين‌(ع)- كه صاحب آن مكارم، فضايل ومقامات است و چشم اسلام و اسلاميان به مساعى و كوشش او در نجات دين و برنامه‌هاى قرآنى دوخته است - با كسى كه مركز شرارت، قساوت، فسق و گناه است، بيعت نمى‌كند.
حساب امام حسين‌(ع) از حساب همه جدا است. او اهل بيت نبوت، معدن رسالت، مركز آمد و شد ملائكه، محل هبوط رحمت و پس از برادرش حسن‌(ع) پسر منحصر به فرد دختر پيغمبر بود. آن حضرت در يكى از منازل به فرزدق فرمود: «اين مردم ملازم اطاعت شيطان شده و اطاعت خداى رحمان را ترك كرده و فساد را ظاهر و حدود را باطل نموده‌اند. شراب مى‌نوشند واموال فقيران و بينوايان را به خود اختصاص داده‌اند و من سزاوارترين افراد هستم به قيام براى يارى دين و عزت و شرع، و جهاد در راه خدا از براى اعلاى كلمه خدا».
پس وقتى كار به اينجا كشيد كه كسى مانند يزيد بخواهد بر مسند پيغمبر بنشيند و خود را رهبر دينى و سياسى مسلمين و پيشواى عالم اسلام بداند، براى امام جز اعلام خطر و قيام واعلان شرعى نبودن حكومت، وظيفه‌اى ديگر نيست؛ زيرا در نظر مردم بيعت او و هر يك از بزرگان صحابه و تابعين با اين عنصر ناپاك، امضاى صحت حكومت، ابطال حقيقت خلافت، عدول از تمام شرايط زعامت اسلامى و جانشينى پيغمبر و كشاندن جامعه به ضلالت بود. اين بيعت در گردن مردان خدا، مانند سلسله‌ها و زنجيرهاى عذاب است و سنگينى و فشار آن بر روح آنان از سنگينى كوه‌ها بيشتر است.
امام حسين‌(ع) با اين منطق قيام كرد و بر سر اين سخن ايستاد و فرمود: «امام نيست مگر آنكه به كتاب خدا حكم كند و عدل و داد برپا نمايد و دين حق را گردن نهد و خويشتن را وقف رضاى خدا كند».
آن حضرت در روز عاشورا كه باران مصيبت‌ها بر سرش مى‌باريد، همان منطق را تكرار كرد و فرمود: «به خدا سوگند! به خواسته‌هاى اين مردم پاسخ موافق نمى‌دهم تا خدا را ديدار كنم، در حالى كه صورتم به خونم رنگين و خضاب شده باشد».