خوان حکمت
چگونه روشنی بخش جامعه باشیم؟
۱۳۹۶/۱۱/۰۷
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اصرار قرآن و سنّت در این است كه ما را به حیات انسانی برسانند (اولاً) حیات ما را طیّب كنند (ثانیاً) و این حیات طیّب باید پرفروغ و روشن باشد (ثالثاً) و اگر زنده شدیم ولی در خوابیم ما را بیدار كنند (رابعاً) و اگر بیدار شدیم ولی بیماریم ما را درمان كنند (خامساً) و مانند آن؛ اینها مراحلی است كه قرآن كریم پیش روی ما گذاشت و به ما فرمود: هر كسی باید خود را ارزیابی كند كه آیا حیات او حیات گیاهی است،حیوانی است یا انسانی. اگر كسی تمام تلاش و كوشش او این باشد كه خوب تغذیه بكند، بالنده بشود، جامه خوب در بر كند، تولید كند، ازدواج كند و فرزندی به بار بیاورد،این نامیِ بالفعل است و حیوانِ بالقوّه؛ این هنوز به حیات حیوانی نرسیده، زیرا این كارها را گیاهان هم دارند، اینها هم خوب بالنده میشوند، تغذیه میكنند،تولید دارند و مانند آن. اگر به این فكر افتاد كه فرزندانش را، همسرش را، اصول خانوادگی را حفظ كند، این حیوانِ بالفعل است و انسان بالقوّه؛ چون همه این كارها در حیوانات هم هست از مرغ خانگی گرفته تا كلب معلَّم و مانند آن؛ و اگر این مراحل را پشت سر گذاشت به حیاتی رسید كه به این فكر است كه من از كجا آمدم و به كجا میروم، همسفران ما فرشتگانند، این حیات انسانی است. خدا نام عدّهای را با فرشتهها میبرد، نام عدّهای را در كنار خودش ذكر میكند؛ اوایل سوره مباركه آلعمران فرمود: «شَهِدَ الله أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلاَئِكَهًْ وَأُولُوا الْعِلْمِ»،خداوند، (با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستی،) گواهی میدهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهای بر این مطلب،) گواهی میدهند [1]
این بیان نورانی امام سجاد(ع) است كه فرمود: در فضل علم و معرفت همین بس كه خدا نام عالمان دین را در كنار فرشتهها در جوار نام مبارك خود ثبت كرد و فرمود: «شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلاَئِكَهًُْ وَأُولُوا الْعِلْمِ».[2] گاهی هم به جایی میرسد كه دیگر سخن از ملائكه نیست، فقط عالمان دینند كه نامشان در جوار نام خداست كه: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»[3] انبیا(ع) اینطورند، اهل بیت(ع) اینطورند، آنجا كه نام مبارك اینها در كنار نام مبارك ذات اقدساله است، حتی فرشتهها هم آنجا حضور ندارند. این حیات، حیات انسانی است كه انسان بداند مرگ را میمیراند نه اینكه بمیرد ـ هر روز ما باید این مطلب را بگوییم ـ
انسان، میراننده مرگ
این حرف انبیاست. مایك دشمن ما داریم كه از او میهراسیم و آن مرگ است و انبیا آمدند به ما گفتند: انسان در مصاف با مرگ، بر مرگ پیروز میشود و مرگ را میمیراند نه اینكه بمیرد،چون در قرآن نفرمود: «كل نفس یذوقها الموت» فرمود: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ»[4] هر كسی مرگ را میچشد و هضم میكند؛ نه مرگ، او را بچشد و هضم بكند، هر هاضمی، هر نوشندهای،آن نوشیدنی را هضم میكند. ماییم كه مرگ را میمیرانیم و وارد برزخ میشویم و در آنجا ما هستیم و مرگ نیست؛ وارد صحنه قیامت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ ـ انشاءالله ـ وارد بهشت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست. پس اگر ما آن قدرت را داریم كه مرگ را بمیرانیم و از بین ببریم و برای ابد بمانیم، باید برای این، راهی بیندیشیم،ما یك موجود ابدی هستیم، لذا اصرار قرآن كریم در سوره مباركه انفال یك نحو است، در سوره مباركه نحل به نحو دیگر است،در سوره مباركه انعام یك نحو دیگر است. در سوره انفال فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا یُحْیِیكُمْ»[5] كه به اصلِ حیاتاشاره میكند. در سوره مباركه نحل فرمود: اگر این كار را كردید «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهًًْ طَیِّبَهًًْ»[6] نه ما زندگی شما را حیات طیّب میكنیم نفرمود «فلنبدّلنّ حیاتكم بالحیاهًْ الطیّبه» چون دنیا قابل طیّب و طاهر شدن نیست، بساط دنیا، لعب است و لهو است و زینت است و تفاخر است و تكاثر[7]، دنیا آن لیاقت را ندارد كه طیّب و طاهر بشود، فرمود ما به شما حیات جدیدی میدهیم كه حیات طیّب است.
چیستی حیات طیب
حیات طیّب را مشخص كردند و گفتند كسی كه از بنان و بیان او از نوشتار و گفتار و رفتار و قیام و قعود او جز خیر برنخیزد، حیاتش، حیات طیّبه است: «وَهُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَی صِرَاطِ الْحَمِیدِ»[8] آنكه حرف او، رفتار او، گفتار او در انسان، نور ایجاد میكند،حیاتش،حیات طیّب است.
سخن بلند و لطیفی است كه فرمودند: «مَن لا یَنفعك لحظُهُ لا ینفعك لفظُه» آن كسی كه رفتار و دیدار او انسان را عوض نكند،حرفش هم اثر ندارد،ما باید طوری باشیم كه زندگیِ ما، دیدار ما، گفتار ما، رفتار ما آموزنده باشد.آنكه آدم او را میبیند و عوض نمیشود هر چه هم سخنرانی بكند در آدم اثر نمیكند، حیات كسی حیات طیّب است كه لَحْظ(دیدار) او مثل لفظ او نافع است. اگر حیات ما مطابق آیه سوره مباركه نحل طیّب شد، آنگاه طبق آیه سوره مباركه انعام ما باید به جامعه، نور بدهیم،فرمود: «وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ»[9] اگر كسی حیات طیّب پیدا كرد، تنها مشكل خودش را نباید حل كند، خطّ مشیاش باید روشنیبخش باشد و جامعه را روشن كند.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛ 6 /4 / 1392.
مرکز اطلاعرسانی اسرا
__________________
[1]. آلعمران، 18. [2]. ر.ك: تفسیر الامام العسكری،ص625. [3]. آلعمران،7. [4]. آلعمران، 185؛ انبیاء، 35. [5]. انفال، 24. [6]. نحل، 97. [7]. حدید، 20. [8]. حج، 24. [9]. انعام، 122.