به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,949
بازدید دیروز: 18,995
بازدید هفته: 65,697
بازدید ماه: 65,697
بازدید کل: 25,052,626
افراد آنلاین: 41
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۶ دی ۱٤۰۳
Thursday , 26 December 2024
الخميس ، ۲٤ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۱۵۴) : آسیب‌های فقدان عقلانیت در جامعه ۱۳۹۶/۱۱/۱۴

خوان حکمت

 آسیب‌های فقدان عقلانیت در جامعه

    ۱۳۹۶/۱۱/۱۴

 
Image result for ‫آیت الله جوادی آملی‬‎

 بسم الله الرّحمن الرّحیم

اصرار اسلام این است که جامعه باید عاقل باشد.تعبیر لطیف رسول گرامی(ص) که فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَهًٌْ»،[1] نه «فریضٌ»، اینجا مبتدا مذکراست، خبر که نمی‌تواند مؤنث باشد. این «تاء» تای تأنیث نیست، این «تاء» تای مبالغه است. اگر تای مبالغه نبود، می‌فرمود: «طلب العلم واجبٌ أو فریضٌ». اگر خدا بخواهد انسانی را به عنوان جانشین خود در زمین خلق کند، می‌گوید: «إنی جاعلٌ فی الارض خلیفاً»، نه خَلِیفَهًًْ،[2] می‌خواهد کسی که جامعیت علمی و عملی داشته باشد این تای مبالغه را آنجا اضافه بکند و گرنه آدم که مؤنث نیست. حسین بن علی(ع) به همان معنا عقیله بنی‌هاشم است که زینب(س) است. این «تاء» تای مبالغه است؛ مثل تای «علامهًْ»، نه تای تأنیث. اینقدر بِفَهم شدن بر مردم واجب است که نفرمود: «طلب العلم واجبٌ»، نفرمود: «طلب‌العلم فریضٌ»؛ فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَهًْ». یعنی علم آموزی بسیار واجب است.اگر این علم و عقل و شعور نباشد، جامعه حتی اگر رهبری مثل علی بن ابیطالب داشته باشد، یقیناً شکست می‌خورد.
عجب از مردم مدینه!!
رساله العجب در مجموعه کنزالفوائد کراجکی یک رساله شصت، هفتاد صفحه‌ای است که خیلی مفصّل نیست. اسم این رساله به نام العجب،است. مثل اینکه کتاب قوانین صاحب قوانین را می‌گویند قوانین، برای اینکه فصل‌های آن به نام «قانونٌ، قانونٌ» است یا کتاب مرحوم بوعلی به نام قانون است؛ چون فصل‌های آن «قانونٌ، قانونٌ» است. فصل‌های این رساله «عجبٌ، عجبٌ» است، تحلیلی ندارد. می‌گوید در مدینه دو تا داستان اتفاق افتاد که شگفت‌انگیز است: داستان اوّل این است که بعد از رحلت رسول گرامی(ص)علی بن ابیطالب که بعد از آن حضرت اوّلین شخصیت جهان اسلام بود علماً و عملاً، صدیقه کبری(س) که اوّلین بانوی علمی و عملی و قرآنی اسلام بود، چندین شب و روز فاطمه(س) مردم همین مدینه را دعوت کرد، فرمود: بیایید علی بن ابیطالب را یاری کنید. هیچ کس جواب نداد! بعد از جریان عثمان و قیام مردم به پذیرش ولایت حضرت امیر(ع)، زنی که او را همه شما می‌شناسید، در همین مدینه قیام کرد، گفت علی بن ابیطالب را بکُشید، هزارها نفر شمشیر کشیدند، «عجبٌ»! در همین مدینه![3] این بزرگوار در این رساله تحلیل نمی‌کند، اصلاً اسم رساله به نام «عجبٌ» است. می‌گوید مگر شما علی را نمی‌شناختید؟ عظمت او، علم او، زهد او، تقوای او؟! در هر جبهه‌ای که علی بود پیروزی بود. در یکی از جبهه‌های جنگ دست راست حضرت علی آسیب دید، پرچم افتاد، عده‌ای از رزمندگان همان جبهه این پرچم را بلند کردند، حضرت پیامبر(ص) فرمود: «فَضَعُوهُ فِی یَدِهِ الشِّمَال،‏ فان شماله خَیر من أیمانکم »؛[4]،این پرچم را بگذارید دست چپ علی. دست چپ علی از دست راست شما بالاتر است، این علی بود. این طور نبود که در خفا زندگی کند. در حضر و سفر همه او را دیدند. صدیقه کبری(س) هم که پیغمبر دست او را می‌بوسید، این را هم که دیدند. هر وقت صدیقه کبری وارد محضر پیغمبر می‌شد: «قَامَ إِلَیْهَا»،[5] نه «قام لها». گاهی انسان وقتی مهمان بیاید، به احترام مهمان بلند می‌شود. گاهی به استقبال او می‌رود. پیغمبر به استقبال فاطمه می‌رفت، نه فقط به احترامش بلند می‌شد. این پیغمبر بود و آن هم فاطمه بود. اینها را مردم می‌دیدند.این فاطمه و آن هم علی(سلام الله علیهما) هیچ کس یاری‌اش نکرد.
عقل، مدار فرهنگی جامعه
 گرچه دست ما از علم مرحوم کلینی(رض) کوتاه است، این بزرگوار چقدر عالم و خردمند بود، کتابی از این بزرگوار در دست ما نیست، فقط همین حدیث است، این کتاب کافی هشت جلدی. گاهی هم فرمایشات ایشان هست. ایشان یک خطبه نورانی هشت، ده صفحه‌ای دارد آخرین سطری که مرحوم کلینی دارد این است، می‌گوید: «إِذْ كَانَ‏ الْعَقْلُ‏ هُوَالْقُطْبَ الَّذِی عَلَیْهِ الْمَدَارُ وَ بِهِ یُحْتَجُّ وَ لَهُ الثَّوَابُ وَ عَلیْهِ الْعِقَابُ»؛[6] مرحوم میرداماد[7] که آن خطبه را شرح کرده، به این یک سطر که رسیده مایه گذاشته تا بفهمد و بفهماند. حرف کلینی این است که قطب فرهنگی یک ملّت فهم اوست، عقل اوست، مدار فرهنگی یک ملّت عقل آن ملّت است، تمام استدلال‌ها در محور عقل است، تمام ثواب‌ها در مدار عقل است، تمام عِقاب‌ها در محور بی‌عقلی است. اگر آن عقل نباشد، همین رساله عجب در هر عصر و سرزمینی نوشته می‌شود.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با گروهی از دانشجویان و طلاب ، قم؛ 5 /11 /1396.
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
__________________________
[1]. الكافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج‏1، ص30.   [2]. بقره، 30.   [3]. التعجب من أغلاط العامهًْ فی مسألهًْ الإمامهًْ، ج1، ص128؛ [4]. مناقب آل ابی‌طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص299.   [5]. بشارهًْ المصطفی لشیعهًْ المرتضی(ط ـ القدیمهًْ)، النص، ص253.   [6]. الکافی(ط ـ دار الحدیث)، ج1، ص19.   [7]. الرواشح السماویهًْ فی شرح الأحادیث الإمامیهًْ (میر داماد)، ص39.