پرسش: خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور مصلح و منجی عالم بشریت از منظر آموزههای وحیانی چیست؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سوال خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور مصلح و منجی موعود را در محورهایی شامل: 1- ندای فطرت و طبیعت ذات بشر 2- ظلمستیزی و نجات مستضعفان 3- شکست و ناکامی حکومتها و نظامهای سیاسی مطرح کردیم اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
4- فلسفه تاریخ و معناداری آن
براساس «فلسفه نظری تاریخ» ظهور «منجی موعود»، فرجام متعالی و شکوهمند آینده جهان و سرمنزل متعالی و متکامل تاریخ بشری است. براین اساس روند طولانی مدت تاریخ، دارای هدف، غایت و معنای مشخصی است و آن تحقق جامعه موعود الهی و رسیدن بشر به اوج سعادت و کمال مادی و معنوی است. این معناداری تاریخ، در فکر و ذهن بشر سایه انداخته و او را متوجه فرجام متعالی تاریخ ساخته است. البته هدفی که قرآن برای کاروان بشری ترسیم میکند، «عبادت و عبودیت» و درنتیجه رسیدن به قرب الهی است و منظور از آن، معنای وسیع و گستردهای است که شامل کلیه شئون زندگی انسان در روی زمین میگردد «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» ما جن و انس را خلق نکردیم مگر اینکه عبودیت و بندگی ما را بکنند. (ذاریات - 56)
این ایده در دورانی از تاریخ، به کمال و تمام تحقق خواهد یافت و آن عصر «ظهور مهدی موعود» است پس معناداری تاریخ و کشف غایت و هدف آن، میتواند منشا توجه انسانها به ظهور مصلح بزرگ باشد.
5- قانون سیر تکاملی جامعهها
یکی از دلایل منطقی این موضوع، قانون سیر تکاملی جامعهها است. از آن روز که انسان خود را شناخته، هیچگاه زندگی یکنواختی نداشته است؛ بدین جهت پیشرفتها و تحولات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیله نقلیه، پوشش و علم و دانش او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچیک از اینها قانع نیست و باز برای وصول به سطحی بالاتر و برتر، تلاش و کوشش میکند.
عشق به تکامل در درون جان آدمی، شعلهای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان انسان را به سوی جامعهای پیش میبرد که «تکاملهای اخلاقی»، در کنار «تکاملهای مادی» قرار گیرد. یکی از بارقههای امید مردم برای رسیدن به آیندهای روشن و دنیایی پر از صلح و صفا و برادری و برابری - آن هم با ظهور منجی موعود - در پرتو «قانون تکاملی جامعهها» روشن میشود.
6- قانون کنش و واکنشهای تاریخی
آزمونهای تاریخی به ما نشان میدهد که همواره تحولها و انقلابهای وسیع، عکسالعمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ انقلاب گستردهای در جهان رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی درجهت مخالف وجود داشته است. براساس این قانون میتوان ثابت کرد که وضع کنونی جهان، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگها، مظالم، بیدادگریها، تبعیضها و بیعدالتیها، توام با ناکامی و سرخوردگی انسانها، از قوانین فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را آشکار خواهد ساخت. درنهایت این خواستهای واپس زده انسانی، در پرتو آگاهی روزافزون ملتها، چنان عقده اجتماعی تشکیل میدهد که از نهانگاه ضمیر باطن جامعه، با یک جهش برقآسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان نظام کنونی جوامع انسانی را به هم میریزد و طرح نوینی ایجاد میکند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان قیام و ظهور مهدی موعود است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده دربرابر همه تبعیضها، ستمگریها، حقکشی و فسادگریها است.
ادامه دارد