به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 10,834
بازدید دیروز: 24,646
بازدید هفته: 73,395
بازدید ماه: 146,310
بازدید کل: 24,846,338
افراد آنلاین: 76
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۵ آبان ۱٤۰۳
Friday , 15 November 2024
الجمعة ، ۱۳ جمادى الأول ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
۸۱ - خاطره‌ای از شهیدابوالفضل رفیعی سیج :تذکر به فرمانده / برکت ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
خاطره‌ای از شهید ابوالفضل رفیعی سیج  :
 
تذکر به فرمانده

Image result for ‫شهید ابوالفضل رفیعی سیج‬‎

   اگر لازم بود حتی به فرماندهان مافوق خودش هم تذکر می‌داد و هرگز از بیان حقایق بیم نداشت.
دوستانش می‌گفتند در کردستان عده‌ای از رزمندگان خدمتشان به اتمام رسید. فرماندة آنها گفته بود که قبل از بازگشت اورکت و چکمه‌هایتان را تحویل بدهید. خبر به گوش ابوالفضل رسید و با عجله خود را به محل رساند و در مورد این دستور توضیح خواست. فردی که دستور بازپس‌گیری البسه رزمندگان را داده بود از دوستان صمیمی او بود. ابوالفضل با ناراحتی گفته بود: «به چه مجوزی در این هوای سرد این بچه روستایی‌ها را خلع لباس می‌کنی؟»
 این موضع‌گیری او موجب لغو دستور قبلی گردید و پوشاک رزمندگان به آنها بازگردانده شد. بعد از این قضیه ما متعجبانه می‌دیدیم در مورد رفت‌وآمد به منزل آن دوست تعلل می‌کند! گاهی ما را به آنجا می‌برد؛ ولی خودش نمی‌آمد! بعد از شهادت ابوالفضل آن دوست خانوادگی به منزل ما آمد و ساعت‌ها بر فقدان شهید گریست. می‌گفت: «ابوالفضل را دیر شناختم کاش زودتر با روحیات و شخصیت او آشنا می‌شدم و درس‌های بیشتری از او می‌گرفتم.»

 برکت

همیشه میهماندار بودیم. اگر ابوالفضل می‌گفت که پنج نفر میهمان داریم؛ برای بیست نفر غذا می‌پختم. چون می‌دانستم که احتمالاً تعداد میهمان‌ها زیادتر خواهد بود. شبی با همین پیش‌بینی برای بیست نفر غذا تهیه کردم؛ اما 40 نفر همراه ابوالفضل به خانه‌مان آمدند!‌ گریه‌ام گرفت! وقتی ابوالفضل توی آشپزخانه آمد و ناراحتی‌ام را دید، گفت: «غصه نخور، دعا می‌کنم تا خدا برکتش را بدهد.»
آن‌وقت خودش صلوات‌گویان شروع به ظرف کردن غذا کرد. متعجب مانده بودم! غذایی که برای بیست نفر تهیه‌کرده بودم، به راحتی 40 نفر را سیر کرد و بقیه‌اش برای روز بعد باقی ماند!           
*خاطره‌ای از شهید ابوالفضل رفیعی سیج
*راوی: فاطمه‌ دهقانی، همسر شهید

 

Image result for ‫گل لاله‬‎