پرسش: موضع امام سجاد(ع) نسبت به قیام مختار چگونه بود و چرا مختار بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا و شکست دادن ارتش شام حکومت را به امام سجاد(ع) نداد؟
پاسخ:درباره مختار و انگيزه او در اين قيام و اينکه چرا حکومت را به امام سجاد عليهالسلام واگذار نکرد، قضاوتهاي گوناگون شده است.
ما در اينجا درصدد تحليل قيام مختار و مسائل پيرامون آن نيستيم؛ اما بههرحال؛ مطالبي که در تاريخ و روايات نقلشده، نشانگر آن است که هرچند امام زينالعابدين(ع) خود مستقيماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اينکه گروهي توانسته بودند بخشي از انتقام خون شهداي عاشورا را بگيرند تا حدودي رضايت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفي ميتوان گفت که قيام مختار يکي از نتايج نفرين امام حسين (ع) عليه کوفيان بود. امام حسين (ع) در دعايي عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفي را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ايشان بچشاند. از قاتلان ما کسي را باقي نگذارد... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شيعيانم را از اينان بگيرد.»(بحارالانوار، ج 45، ص 10)
مختار پس از قيام نافرجام سليمان بن صرد (رهبر نهضت توّابين) شيعيان را آماده نبرد ساخت. او ميدانست؛ اگر بخواهد حرکتش به نتيجه برسد، بايد يکي از اعضاي خاندان پيامبر آن را رهبري کند يا دستکم جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسي براي اين کار مناسب است؟ امام سجاد(ع) و اگر او نپذيرد؟ محمد فرزند علي بن ابيطالب عموي امام سجاد. (زندگانی علیبنالحسین(ع)، سیدجعفر شهیدی، ص 92)
مختار به هر دو نامه نوشت؛ امام سجاد(ع) که بيوفائي عراقيان و رنگپذيري آنان را ديده بود و ميدانست به گفته پدر بزرگوارش اين مردم «دين را تا آنجا ميخواهند که زندگاني خود را بدان سروسامان دهند و هنگام آزمايش پاي پس مينهند» به مختار پاسخ مساعد نداد؛ اما تنها تا آنجا که کار او با کيفر قاتلان پدرش مربوط ميشد، کردار او را تصويب نمود؛ وقتي مختار سر عبيدالله بن زياد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، امام به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدائي است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به مختار جزاي خير عطا فرمايد.»(رجالکشی، ص 127) اما چرا امام سجاد(ع) بعد از اين پيروزيها، خود حکومت را در دست نگرفت؟ در اين زمينه بايد گفت:
اولاً: با تحليلي که امام چهارم از وضعيت موجود داشتند، زمينه و شرايط را براي به دست گرفتن خلافت آماده نميديدند و به همين دليل به گسترش فرهنگ اسلامي از راههاي ديگر روي آوردند و با سلاحي چون سلاح دعا توانستند اهداف بلند خود و معارف اهلبيت را به گوش همه برسانند؛ ازاينرو، اگرچه امام سجاد(ع) از حکومت مرکزي رضايت نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسين(ع) سياستشان اين بود که از طرفي خود مستقيماً با حکومت مرکزي درگير نشوند و از طرفي در مقابل افرادي که عليه آنان قيام کرده بودند نيز موضع منفي نداشته باشند.
ثانياً: باوجود جوّ خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علني ميان امام سجاد(ع) و مختار بيمورد بود؛ لذا امام(ع) شخصاً از رهبري قيام سر باز زد. مختار نيز نميتوانست امام را بهعنوان رهبر قيام معرفي نمايد؛ چون امام در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبير بود که با امام سجاد(ع) و ديگر بنيهاشم رابطه خوبي نداشتند.
ثالثاً: گرچه مختار از قاتلان امام حسين(ع) انتقام گرفته و حکومتي در کوفه تشکيل داده بود، اما با توجه به اينکه با دشمنان زيادي در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبيت نشده بود تا آن را به امام سجاد(ع) تحويل دهد.