خوان حکمت (۲۱۳) : نماز؛ چشم روشنی مؤمنان۱۳۹۸/۰۳/۱۸
خوان حکمت
نماز؛ چشم روشنی مؤمنان
۱۳۹۸/۰۳/۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحیم
هیچ لذّتی بالاتر از لذّت نماز نیست. شما میبینید بزرگترین، شیواگوترین ادیبان و شعرای ما آن اشكی كه میریزند برای همان فراق از نماز و محبوبشان است، اگر لذّتِ ترك لذّت بدانید همین است. خدا رحمت كند شیخناالاستاد مرحوم حكیم الهی قمشهای را كه بین مغرب و عشا یك درس اشارات برای ما میگفتند، اصرارشان این بود كه نماز مغرب را اول وقت بخوانند. شما عزیزان هم تا میتوانید با وضو باشید، تا میتوانید نمازتان را اول وقت بخوانید؛ چه نالههایی این پیرمرد در قنوت میكرد وچه اشكها میریخت. هیچ عاشقی در فراق معشوق اینقدر اشكی كه بزرگان ریختند ندارند.
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم(1)
آنها این شعرها را با اشك و ناله گفتند؛ آنها محبوبی دارند، دوستی دارند؛ اینها تابع پیغمبرند، پیغمبر(ص)فرمود: «قرّة عینی فی الصلاة»(شادمانی و روشنی چشم من در نماز است)، (2) اگر كسی پسری داشته باشد، دوستی داشته باشد، برادری داشته باشد ـ یا سالیان متمادی جزو اُسرا بود ـ و الآن آزاد شد به شهر و دیار خود برگشت،آدم چقدر خوشحال میشود، اشكی كه میریزد اشك شوق است؛ اشكی كه از چشم میریزد اگر در حال غم و اندوه باشد، این اشك، اشك گرم است و اگر در حال نشاط و سرور بریزد، اشك خنك است، هوای گرم را میگویند حارّ؛ هوای زمستان و سرد را میگویند قارّ؛ قارّ، یعنی سرد.اینکه میگویند: «قرّهًْ العین» یعنی با دیدن او چشمم روشن میشود، اشك از چشم من میریزد، این اشك، اشك سرد است، نه اشك گرم، این میشود «قرّهًْ العین» وگرنه «قرّهًْ العین» به معنای نور چشم نیست. پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «و قرّهًْ عینی فی الصلاهًْ». حالا آن راهی كه حضرت رفت مقدور ما نیست، او چه دید كه چشمش روشن میشد و اشك شوق میریخت، بالأخره كسی را میبیند. انسان كه اشك شوق میریزد برای وصال است وگرنه در فراق كه اشك شوق ندارد، اشك زمان فراق، اشك گرم است، اشك زمان وصال، اشك سرد و خنك است؛ چه كسی را میدید، چه چیزی را میدید که به ما هم گفت شما هم میتوانید ببینید:«الإحسان أن تعبدالله كأنّك تراه فإن لم تكن تراه فإنّه یراه» (نیکى آن است که خدا را چنان پرستش کنى گوئى که او را میبینى، اگر تو او را نمیبینى او تو را میبیند)،(3) شما بزرگوارانی كه در مسجدها مشغول اقامه نماز جماعت هستید، سعی كنید این ستون را محكم نگه بدارید،كاری نكنید كه از ما غیر از نماز چیز دیگر را ببینند. نمازگزاران، اهل مسجد، مسجدیها اینها همیشه «قرّهًْالعین» باشند،«قرًّْهًْالعین» آنها این است كه یك محبوب و مطلوب صادقی داشته باشند؛ آن وقت انسان در دنیا،هم وسایل خودش را تأمین میكند، هم برای جوانها همسرهای باایمان است، هم برای دخترها همسرهای باایمان است.
نظم موسیقایی جهان
فرمود خدا این عالم را زیبا آفرید، ما هیچ چیزی را با نقص خلق نكردیم :«الَّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ».(4) اگر زینب كبرا(س) فرمود من جز زیبایی ندیدم،برای اینكه قرآن كریم دو اصل را به عنوان موجبه كلیه به ما گفته: یكی «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَیْءٍ»(5) یعنی «كلّ ما صدر علیه أنّه شیء فهو مخلوق الله» میشود كان تامه. در طایفه دیگر فرمود: «الَّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» این كان ناقصه است؛ یعنی هر چه آفرید زیبا آفرید، از این زیباتر ممكن نیست. میگوید ابوریحان گفته اگر عالَم به حرف دربیاید، به آهنگ در بیاید میشود موسیقی، از بس منظّم و زیباست، هیچ چیزی بینظم نیست؛ منتها ما نباید انسانمحورانه فكر كنیم که چه چیزی برای ما خوب است،چه چیزی برای ما بد است. شما ببینید این جانورشناسان آن ظرافتهای علمی و فنّی كه برای تمساح میبینند مشابه همان ظرافتهایی است كه برای آهو و تیهو میبینند، اینطور نیست كه آهو و تیهو برای ما خوب است، تمساح برای ما بد است، در حالی که یک جانورشناس و دامپزشك آن ظرافتهای فنی و علمی را در تمساح و خرس قطبی و امثال ذلك هم میبیند و چیزی در عالم بینظم نیست. آن وقت همین جریان كربلا باعث شد كه امویان رفتند، مروانیان رفتند، عباسیان رفتند، چه اینكه سلجوقیان و ساسانیان و سامانیان رفتند و كربلاییها ماندند. هیچ عاملی برای حفظ كربلا و حسینبنعلی نبود مگر طهارت و صدق او، این میشود ستون؛ اگر دین ستون میخواهد و آن نماز است كه در ظهر عاشورا فرمود من نماز را دوست دارم(6) با ستون، این دین را حفظ كرد، این كشور، كشور بسیار خوبی است، كشور علیبنابیطالب است، هر كسی به هر جایی رسید، اگر به این سرزمین خدمت كند، هم دنیای او تأمین است، هم آخرتش. الآن ما به بركت قرآن و عترت در میدان مین هستیم و در گلستان هستیم؛ این شرق ما افغانستان و پاكستان و میانمار هر روز كشتار است، آن غرب ما عراق است، سوریه در آن وضع است، ما در میدان آتش هستیم، در میدان مین هستیم مثل ابراهیم خلیل(ع) که به بركت قرآن و عترت در گلستان هستیم. كاری نكنیم كه- خدای ناكرده- نظام آسیب ببیند، وحدت آسیب ببیند، این سلامت نظام آسیب ببیند، این اتحاد و همبستگی آسیب ببیند. كاری بكنیم این ستون را همه ما حفظ كنیم تا -انشاءالله- این نظام را سالماً به دست صاحب اصلیاش بدهیم.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی(دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 15 / 12 / 1392 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
1. دیوان سعدی، غزل 401.
2. الکافی(ط- اسلامی)، ج5، ص 321.
3. بحارالانوار، ج67، ص196.
4. سجده، 7.
5. رعد، 16؛ زمر، 62.
6. وقعة الطف، ص 195.
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم(1)
آنها این شعرها را با اشك و ناله گفتند؛ آنها محبوبی دارند، دوستی دارند؛ اینها تابع پیغمبرند، پیغمبر(ص)فرمود: «قرّة عینی فی الصلاة»(شادمانی و روشنی چشم من در نماز است)، (2) اگر كسی پسری داشته باشد، دوستی داشته باشد، برادری داشته باشد ـ یا سالیان متمادی جزو اُسرا بود ـ و الآن آزاد شد به شهر و دیار خود برگشت،آدم چقدر خوشحال میشود، اشكی كه میریزد اشك شوق است؛ اشكی كه از چشم میریزد اگر در حال غم و اندوه باشد، این اشك، اشك گرم است و اگر در حال نشاط و سرور بریزد، اشك خنك است، هوای گرم را میگویند حارّ؛ هوای زمستان و سرد را میگویند قارّ؛ قارّ، یعنی سرد.اینکه میگویند: «قرّهًْ العین» یعنی با دیدن او چشمم روشن میشود، اشك از چشم من میریزد، این اشك، اشك سرد است، نه اشك گرم، این میشود «قرّهًْ العین» وگرنه «قرّهًْ العین» به معنای نور چشم نیست. پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «و قرّهًْ عینی فی الصلاهًْ». حالا آن راهی كه حضرت رفت مقدور ما نیست، او چه دید كه چشمش روشن میشد و اشك شوق میریخت، بالأخره كسی را میبیند. انسان كه اشك شوق میریزد برای وصال است وگرنه در فراق كه اشك شوق ندارد، اشك زمان فراق، اشك گرم است، اشك زمان وصال، اشك سرد و خنك است؛ چه كسی را میدید، چه چیزی را میدید که به ما هم گفت شما هم میتوانید ببینید:«الإحسان أن تعبدالله كأنّك تراه فإن لم تكن تراه فإنّه یراه» (نیکى آن است که خدا را چنان پرستش کنى گوئى که او را میبینى، اگر تو او را نمیبینى او تو را میبیند)،(3) شما بزرگوارانی كه در مسجدها مشغول اقامه نماز جماعت هستید، سعی كنید این ستون را محكم نگه بدارید،كاری نكنید كه از ما غیر از نماز چیز دیگر را ببینند. نمازگزاران، اهل مسجد، مسجدیها اینها همیشه «قرّهًْالعین» باشند،«قرًّْهًْالعین» آنها این است كه یك محبوب و مطلوب صادقی داشته باشند؛ آن وقت انسان در دنیا،هم وسایل خودش را تأمین میكند، هم برای جوانها همسرهای باایمان است، هم برای دخترها همسرهای باایمان است.
نظم موسیقایی جهان
فرمود خدا این عالم را زیبا آفرید، ما هیچ چیزی را با نقص خلق نكردیم :«الَّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ».(4) اگر زینب كبرا(س) فرمود من جز زیبایی ندیدم،برای اینكه قرآن كریم دو اصل را به عنوان موجبه كلیه به ما گفته: یكی «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَیْءٍ»(5) یعنی «كلّ ما صدر علیه أنّه شیء فهو مخلوق الله» میشود كان تامه. در طایفه دیگر فرمود: «الَّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» این كان ناقصه است؛ یعنی هر چه آفرید زیبا آفرید، از این زیباتر ممكن نیست. میگوید ابوریحان گفته اگر عالَم به حرف دربیاید، به آهنگ در بیاید میشود موسیقی، از بس منظّم و زیباست، هیچ چیزی بینظم نیست؛ منتها ما نباید انسانمحورانه فكر كنیم که چه چیزی برای ما خوب است،چه چیزی برای ما بد است. شما ببینید این جانورشناسان آن ظرافتهای علمی و فنّی كه برای تمساح میبینند مشابه همان ظرافتهایی است كه برای آهو و تیهو میبینند، اینطور نیست كه آهو و تیهو برای ما خوب است، تمساح برای ما بد است، در حالی که یک جانورشناس و دامپزشك آن ظرافتهای فنی و علمی را در تمساح و خرس قطبی و امثال ذلك هم میبیند و چیزی در عالم بینظم نیست. آن وقت همین جریان كربلا باعث شد كه امویان رفتند، مروانیان رفتند، عباسیان رفتند، چه اینكه سلجوقیان و ساسانیان و سامانیان رفتند و كربلاییها ماندند. هیچ عاملی برای حفظ كربلا و حسینبنعلی نبود مگر طهارت و صدق او، این میشود ستون؛ اگر دین ستون میخواهد و آن نماز است كه در ظهر عاشورا فرمود من نماز را دوست دارم(6) با ستون، این دین را حفظ كرد، این كشور، كشور بسیار خوبی است، كشور علیبنابیطالب است، هر كسی به هر جایی رسید، اگر به این سرزمین خدمت كند، هم دنیای او تأمین است، هم آخرتش. الآن ما به بركت قرآن و عترت در میدان مین هستیم و در گلستان هستیم؛ این شرق ما افغانستان و پاكستان و میانمار هر روز كشتار است، آن غرب ما عراق است، سوریه در آن وضع است، ما در میدان آتش هستیم، در میدان مین هستیم مثل ابراهیم خلیل(ع) که به بركت قرآن و عترت در گلستان هستیم. كاری نكنیم كه- خدای ناكرده- نظام آسیب ببیند، وحدت آسیب ببیند، این سلامت نظام آسیب ببیند، این اتحاد و همبستگی آسیب ببیند. كاری بكنیم این ستون را همه ما حفظ كنیم تا -انشاءالله- این نظام را سالماً به دست صاحب اصلیاش بدهیم.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی(دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 15 / 12 / 1392 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
1. دیوان سعدی، غزل 401.
2. الکافی(ط- اسلامی)، ج5، ص 321.
3. بحارالانوار، ج67، ص196.
4. سجده، 7.
5. رعد، 16؛ زمر، 62.
6. وقعة الطف، ص 195.