پرسش:قرآن کریم چه توصیف و تبیینی برای عالمان بیعمل بکار برده و مصادیق آن را چگونه معرفی میکند؟
پاسخ:در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال به دیدگاه قرآن درباره عالمان بیعمل شامل: 1- تشبیه عالمان بیعمل به حمار و کلب 2- جایگاه و اهمیت ربانیون، احبار و رهبان و ویژگیهای احبار پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
2- عدم التزام عملی به احکام تورات
آنان از احكام تورات سرپيچي ميكردند و بر پايه اميال و هواي نفساني خويش آن را ناديده گرفته و به دست فراموشي ميسپردند. (مائده آيه41 و نيز بقره آيه101) از جمله سرپيچيهايي ايشان كه در تاريخ گزارش شده است مسئله عدم اجراي قوانين و احكام و حدود الهي نسبت بهاشراف و بزرگان قوم بود. آنان نسبت به مردم عادي سخت گيري ميكردند و همه حدود و تعزيرات را درباره آنان اعمال ميكردند و به هيچ وجه كوتاه نميآمدند ولي دربارهاشراف همان حدود را ناديده گرفته و از اجراي آن سر باز ميزدند. چنان كه در مسئله زناي محصنه دو تن ازاشراف آنان برخلاف حكم تورات عمل كردند و نمي خواستند زناكار را سنگسار كنند. (جامعالبيان مج 4 ج 6 ص 315 و مجمعالبيان ج 3 ص 299)
3- کتمان حقایق
كتمان حقايق و مسايل از ديگر كارهايي است كه احبار در پيش گرفته بودند. آنان بخشهايي از تورات را كه به نفع و سود ايشان نبوده يا به نظر آنان بخشهايي از تورات كه ضروري نميدانستند را كتمان ميكردند و بر مردم نميخواندند. (انعام آيه 91) حتي برخي از احبار يهودي براي دست يابي به منافع زودگذر دنيوي منكر نزول هر گونه كتاب از سوي خداوند شده و نوشته هاي تورات را به حضرت موسي(ع) نسبت ميدادند. از جمله مالك بن ضيف يهودي بود كه منكر نزول هرگونه كتاب آسماني بود و قرآن در آيه پيش گفته به اين مسئلهاشاره دارد. (مجمع البيان ج 4 ص 515)
4- ویژگیهای دیگر
ناديده گرفتن بشارتهاي تورات (بقره آيه 101) و تضييع كتاب الله و ترك امر به معروف و نهي از منكر (مائده آيه 63) سخن دروغ و كفرگويي و رشوهخواري و حرامخواري و ربا از ديگر كارهايي بود كه ايشان بدان گرفتار شده بودند. (همان)
آنان اموال مردم را مصادره ميكردند و خود از آن استفاده مينمودند. مسئله رشوهگيري ايشان در آيه 34 سوره توبه و نيز آيه 75 سوره بقره و آيات ديگر بيان شده است. به نظر ميرسد آناني كه در مقام قضاوت و داوري و يا اجراي احكام و حدود نشسته بودند به اين كار اقدام ميكردند و با تغيير احكام و حدود و يا تساهل در اجراي حدود درآمدهاي نامشروعي را كسب ميكردند. عده اي از مفسران بر اين باورند كه احبار يهودي با گرفتن وجوهاتي از گناهكاران براي بخشش گناهان آن يا فروش نوشتههاي مبتني بر مغفرت ميكوشيدند تا درآمدي داشته باشند.
ادامه دارد