به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 17,250
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 59,003
بازدید ماه: 59,003
بازدید کل: 25,045,935
افراد آنلاین: 59
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۲۱۸) : نیاز انسان به واعظ و منبر درونی ۱۳۹۸/۰۴/۲۲

خوان حکمت
 
نیاز انسان به واعظ و منبر درونی
 
   ۱۳۹۸/۰۴/۲۲
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
  بهترین راه برای احیای نام ائمه(علیهم‌السلام) آشنایی به مکتب اینها و رهاورد علمی اینهاست. مرحوم شیخ مفید(رض) که در عصر غیبت زندگی می‌کرد و از اساتید بزرگوار شیخ طوسی، سید مرتضی، سید رضی است و بسیاری از علمای بزرگ اسلام در محضر شیخ مفید استفاده کردند، او یک امالی دارد. امالی عبارت از آن کتابی است که اصحاب و شاگردان ائمه دورهم جمع می‌شدند و حضرت برای آنها احادیثی می‌گفت و این احادیث را این بزرگواران به صورت امالی جمع کردند. وجود مبارک امام صادق(ع) فرمود اسلام برای یک تمدّن غنی و قوی آمده است، چون رسول خدا فرمود: «الْإِسْلَامُ یَعْلُو وَ لَا یُعْلَی عَلَیْه»؛‏(1) یعنی این مکتب، بالاترین مکتب جهان است و هیچ چیزی به اندازه اسلام برازنده نیست.
اینکه در دو جای قرآن خدا فرمود: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ»؛(2) اسلام بر همه مکتب‌ها باید پیروز بشود، هم این دو آیه هم آن بیان نورانی حضرت رسول، اینها گرچه به حسب ظاهر به صورت جمله خبریه است؛ ولی به داعی انشاء القا شده است. آن دستورها گاهی به صورت فرمان است، گاهی به صورت گزارش. این را می‌گویند خبری است به داعی انشاء. آن جمله‌های خبری که به داعی انشاء گفته شده، دلالت آنها بر انشاء قوی‌تر از جمله انشایی است. اینکه حضرت فرمود: «الْإِسْلَامُ یَعْلُو وَ لَا یُعْلَی عَلَیْه»؛ یعنی این مکتب عالی‌ترین مکتب جهان ،دین، حق، صدق، خیر و حُسن است و ما موظفیم هم این را بشناسیم و هم عمل کنیم و هم بشناسانیم و هم آن را جهانی کنیم تا به جایی برسد که «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ».
تاکید مصرانه اسلام بر علم‌آموزی
بنابراین ما چند تا وظیفه داریم؛ اول اینکه عالمانه زندگی کنیم. اینکه پیامبر فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَةٌ»(3) این یک چهره مستور دارد و یک چهره مشهور. چهره مشهور آن این است که بر همه واجب است آن علم نافع را فرا بگیرند که از کجا آمدند، در چه زمینه هستند، کجا می‌روند، چه باید بکنند. اگر انسان یک موجود ابدی است که هست و اگر انسان مرگ را می‌میراند، نه بمیرد و اگر انسان با مُردن از پوست به درمی‌‌آید نه بپوسد، این موجود ابدی یک فکر ابدی می‌خواهد، یک عمل ابدی می‌خواهد. تنها فکر ابدی و عمل ابدی را آن ابدآفرین یعنی خدای سبحان مشخص می‌کند. در عبارت: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَهًْ» مبتدا مذکر است، خبر مؤنث نیست، این «تاء» «فریضهًْ»، «تاء» مبالغه است؛ مثل علامه، نفرمود طلب علم و عالم شدن واجب است، فرمود عالم شدن و چیزی فهمیدن خیلی، خیلی، خیلی واجب است نفرمود «طلب العلم فریضٌ»، فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَةٌ».امام صادق(ع) فرمود اینکه فراگیری علم واجب است، این دو پیام دارد: یکی نسبت به توده مردم، دیگری نسبت به علما و خداوند فراگیری علم را بر مردم واجب نکرد، مگر اینکه تعلیم را، تربیت را، تألیف را، سخنرانی را بر علما واجب کرد، اگر طلب علم بر طالبان حوزه و دانشگاه واجب است، تعلیم علم بر اساتید حوزه و دانشگاه هم واجب است، استدلال امام صادق(ع) این است که «لِأَنَ‏ الْعِلْمَ کَانَ‏ قَبْلَ‏ الْجَهْلِ»؛(4)اول علم است بعد جهل، یعنی انسان وقتی از علم فاصله بگیرد می‌شود جاهل.
نیاز انسان به منبر درونی
مطلب دیگر آن است که ما اگر بخواهیم عالم بشویم؛ چه برای خودمان، چه برای دیگران بهره‌ای داشته باشیم، باید یک حوزه علمیه داشته باشیم. این حوزه علمیه یا دانشگاه در بیرون هست، آن چیز روشنی است؛ اما آنچه که امام صادق(ع) فرمود و اصرار دارد این است که ما یک حوزه علمیه‌ای در درون خودمان داشته باشیم. یک استادی، یک مربی و یک مدبّری در درون خود داشته باشیم. فرمود تا انسان یک عالم درونی نداشته باشد، علم بیرونی فایده ندارد. اگر از درون، آن روحانیت او، آن واعظ او، آن فطرت او که «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»،(5) منبر نداشته باشد، مرتّب نصیحت نکند، از درون به ما نور ندهد، علم بیرون نفعی ندارد،
زودگذر است.
اگر علم درون را ما تقویت کنیم، از علوم بیرون بهره‌های فراوانی می‌بریم. این از بیانات نورانی امام صادق است که فرمود یک منبر از درون باید داشته باشیم، چرا؟ برای اینکه آنکه از درون به ما می‌گوید هم بر ما مسلّط است، هم مبرهن سخن می‌گوید، هم دائماً هشدار می‌دهد و جلوی غفلت ما را می‌گیرد که «مَا دَامَ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِه‏»(6) وعظ دیگران برای آنها سودی ندارد.
این را از کجا ما می‌توانیم استفاده کنیم؟ خدای سبحان انبیا را به عنوان الگو برای ما فرستاده است. آن مرحله‌ای که آنها دارند، مراحل عالیه است و در قله کمالات است؛ اما آن مقداری که ما می‌توانیم به اینها تأسی کنیم که «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهًْ حَسَنَهًْ»(7) آن دامنه قله است و آن اواسط کار است و آن اوایل کار است و به هر حال نموداری است و آن جریان این است که خدای سبحان فرمود یک عده‌ای منتظرند از جیبشان چه درمی‌آید! یک عده منتظرند از جَیْبشان چه درمی‌آید! «جَیْب»؛ یعنی سینه. اگر کسی می‌خواهد موسای کلیم را الگو قرار بدهد، هارون را الگو قرار بدهد، اهل‌بیت و امام صادق را الگو قرار بدهد، باید ببیند از جَیْب او چه درمی‌آید، نه از جیب او. آنچه از جیب او درمی‌آید، زودگذر است و موسای کلیم فرمود: «اسْلُكْ یَدَكَ فی‏ جَیْبِكَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ»(8) «ید بیضاء» می‌خواهی، دست در سینه‌ات بگذار. اینجا اگر جای امن باشد، شرح صدر داشته باشد، «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» را رعایت کرده باشد ،هم راه خود را می‌بینی، هم به دیگران راه می‌دهی؛ ولی اگر قدرت او به جِیبت باشد هم بیراهه می‌روی هم راه دیگران را می‌بندی.
الان آنهایی که راه «اسْلُكْ یَدَكَ فی‏ جَیْبِكَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ» رفتند؛ خواه در دفاع مقدس، خواه در جنگ‌ها، خواه در دفاع از حرم امام، خواه در دفاع از حرم ولایت، چه آنها که در این چند سال شربت شهادت نوشیدند یا فاتحانه پیروز برگشتند، آنها دست در جَیْب و در سینه گذاشتند و کلیمی شدند، موسوی شدند، اهل‌بیتی شدند و با شرح صدر زندگی کردند، هم راه را به دیگران نشان دادند و هم خودشان راهی راه شدند.
امام فرمود اگر کسی بخواهد به جایی برسد باید یک منبر در درون خود داشته باشد: «مَا دَامَ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِه‏». ما با سرمایه خلق شدیم نه بی‌سرمایه. فرمود خدای سبحان، آن درس‌هایی که شما در حوزه و دانشگاه می‌خوانید، آن را در سوره «نحل» فرمود: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ» که «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً»،(9) اینها علم‌های مدرسه‌ای است که یاد می‌گیرید بعد هم در دوران پیری از یادتان می‌رود که «بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً»،(10) غالب ما که در حوزه و دانشگاه چیزی یاد می‌گیریم، در کهنسالی یادمان می‌رود؛ اما آن علمی که خدا به ما عطا کرد: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» چه چیزی بد است، چه چیزی خوب است، آنها را در درون ما نهادینه کرده است، آنها از یاد رفتنی نیست، مگر اینکه ما عمداً روی اینها خاشاک بریزیم، اینها را در غرائز و اغراض دفن کنیم که «قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»،(11).
امام صادق(ع) فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ مَنْ حَبَّبَنَا إِلَی النَّاس‏»،(12) خدا رحمت کند جامعه‌ای را، مردمی را، مبلغانی را که ما را پیش مردم محبوب نشان می‌دهند! چرا محبوب نشان می‌دهند؟ برای اینکه اینها حرف‌ها و رفتارها و گفتارهای دلپذیر دارند که هم جامعه را حفظ می‌کند ،هم سایر جوامع را متوجه اینها می‌کند که از اینها بهره ببرد. الآن‌که به لطف الهی این کشور روی پای خود ایستاده است و با همه فشارهایی که بیگانه‌ها تحمیل کردند به برکت همان است که این کشور تربیت شده وجود مبارک امام صادق و سایر ائمه(علیهم السلام) است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 6/4/98
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا 
_______________________________
[1]. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص334.
[2]. توبه، ‌33؛ فتح، 28.
[3]. كافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج‏1، ص30.
[4]. كافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج‏1، ص41.
[5]. شمس، 8.
[6]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج75، ص455.
[7]. احزاب، 21.
[8]. قصص، 32
 [9]. نحل، 78.
[10]. حج، 5.
 [11]. شمس، 10 .
[12]. أمالی (للمفید)، ص31.