زلال بصیرت (۲۲۹) : تفضای مجازی تخریبکننده روابط کانون خانواده ۱۳۹۸/۰۸/۲۹
زلال بصیرت
فضای مجازی تخریبکننده روابط کانون خانواده
۱۳۹۸/۰۸/۲۹
اگر پذیرفتیم که ارزشها باید بر اساس واقعیات، تعیین شوند و رأی و نظر دیگران نمیتواند ملاک ارزش باشد و پذیرفتیم که این عالم برای هدفی خلق شده است، در این صورت هر چه ما را به آن هدف نزدیکتر کند، مطلوب و آنچه مانع رسیدن به هدف شود، نامطلوب خواهد بود. بنابراین هر چیزی که انسان را به کمال نهایی برساند مطلوب و آنچه او را از رسیدن به کمال بازدارد نامطلوب است.
انسانها برای رسیدن به کمال نیازمند زندگی اجتماعی هستند، فعالیتهای هر فرد در زندگی اجتماعی میتواند نفعی برای دیگران نیز داشته باشد و در مقابل، دیگران نیز فعالیتهایی دارند که به نفع وی است؛ بنابراین زندگی اجتماعی برای تکامل بشر ضروری است.
تفاوتهای مرد و زن در بقاء نسل
تقریبا این کلیات مورد اتفاق همه اندیشمندان است، اما در فروع اختلافات زیادی وجود دارد، در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا همه انسانها میتوانند به یک شیوه به هم خدمت کنند؟ به عنوان نمونه برای بقاء نسل و جامعه، همه انسانها در این جهت مساویاند و همه میتوانند یک نقش داشته باشند یا برخی باید یک نقش داشته باشند و برخی نقشی دیگر؟ آیا نقشی که مرد در بقاء انسان دارد با نقشی که زن دارد، یکسان است؟
بقاء نسل، یک نیاز ضروری و اولیه است، اما در همین امر انسانها یکسان نیستند؛ نقش مرد در این امر، محدود و لحظهای است، اما زن نقشی طولانیتر دارد و به طور متوسط حداقل تا سه سال در این زمینه بار سنگین ماجرا را به دوش میکشد. بنابراین نقش زن و مرد درخصوص بقاء نسل قابل مقایسه نیست و طبیعتا تحمل این سختیها و تکالیف باید در حقوق زن تأثیرگذار باشد. این حقوق، همان است که در اسلام برای زن با عنوان نفقه در نظر گرفته شده است. اسلام میگوید این زن نباید دغدغهای در مورد خوراک و پوشاک و محل زندگی و... داشته باشد بلکه این تکلیف بر عهده مرد گذاشته شده است.
امروز در قوانین جهانی، تنها مکتبی که وظیفه تأمین معیشت زندگی را بر عهده مرد گذاشته اسلام است، این تکلیف مرد نه فقط در هنگام بارداری و زایمان زن، بلکه از ابتدای ازدواج است، و حتی اگر زن نیز درآمد و اموالی داشته باشد، هیچ وظیفهای نسبت به خرج کردن آن برای خانواده ندارد.
دست حکمت الهی، از نظر روحی نیز زن و مرد را متفاوت قرار داده است، اینکه زن بتواند با نهایت مهربانی بسیاری از محدودیتها را تحمل کرده و از آسایش خود کم کند تا فرزند را بپروراند، نیاز به عامل درونی محبت دارد که خداوند آن را در زن قرار داده و کفه احساسات را در وی سنگینتر کرده است. طبیعتا وقتی کفه عواطف در زن بیشتر شد، سبب میشود تا کفه کارهای فکری و علمی ضعیف شود؛ لذا نمیتوان از زن انتظار داشت که در عین داشتن این احساسات و عواطف فوقالعاده، مانند مرد به مطالعه و تحقیق بپردازد و حتی کارهای سنگین و صنعتی را نیز بر عهده بگیرد.
این البته بدان معنا نیست که زن قدرت فکری نداشته باشد، بلکه نباید با توجه به اشتغال زن به امور دیگری که فقط شخص وی قادر به انجام آن است، از او انتظار کارهای دیگر داشت. اشتغال زن به این امور اختصاصی، سبب شده تا زن نتواند به اندازه مرد در امور علمی و فکری ورود کند.
بر اساس آنچه گفته شد، از یک طرف تکالیفی وجود دارد که تنها از یک سنخ افراد بر میآید و باید در قانون دیده شود و از طرف دیگر در مقابل آن تکالیف، حقوقی متناسب با آن باید برای افراد قرار داده شود.
تساوی زن و مرد در کمالیابی و انسانیت
زن دو نوع نقش دارد؛ نقشی مختص به خود که غیر زن نمیتواند آن را ایفا کند و آن بقاء نسل جامعه انسانی است؛ اما نقشهای مشترکی نیز وجود دارد که زن میتواند آنها را نیز مانند مرد ایفا کند؛ البته اگر این دو نقش با هم تزاحم پیدا کنند، طبیعتا عقل، اولویت را به نقشهایی میدهد که تنها از وی ساخته است.
زن در اصل انسانیت و رسیدن به کمال، با مرد مشترک است. لذا تعبیراتی که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت(ع) درباره حضرت زهرا(س) دارند، بسیار بزرگ است. چه کسی میتواند بگوید مقام یکی از ائمه نزد خداوند، بالاتر از مقام حضرت زهرا(س) بوده است؟ پس مرد یا زن بودن، تأثیری در امکان رسیدن به کمال ندارد.
خداوند حضرت مریم(س) و همسر فرعون را الگویی برای همه مردان عالم نیز قرار داده است، اگر زن در انسانیت کمتر از مرد بود، چگونه ایشان الگوی انسانهای عالم میشدند؟
تعیین حقوق و تکالیف زن و مرد براساس نقش و توانایی آنها
هر چند زن و مرد در انسانیت شریک هستند، اما تقسیمکاری که مرتبط با ویژگیهای تکوینی افراد است موجب میشود تا در حقوق و تکالیف تفاوتهایی داشته باشند، نقش اختصاصی زن در حیات و بقاء انسان را نمیتوان نادیده گرفت و از طرفی مرد تأمین زندگی و معیشت همسر و فرزندان را برعهده دارد. مرد به خاطر مسئولیتی که عهدهدار میشود، باید بیش از زن توان کار و کسب درآمد داشته باشد و لذا زنان از نظر بدنی ظریفترند و مردان قدرت بدنی بیشتری دارند و همین مسئله سرّ نحوه تقسیم ارث برای مرد و زن نیز هست، چرا که مرد برای تحمل هزینههای زندگی، نیاز بیشتری به مال دارد و باید قوانین به گونهای باشد که از نظر مالی، مرد بتواند از پس هزینههای زندگی برآید؛ در حالی که زن تکلیفی برای هزینه همان ارثی که میبرد برای دیگران ندارد.
حقوق و تکالیف باید بر اساس ارتباط زندگی هر موجود با کمال نهایی او تعیین شود، هر چه به رسیدن وی به کمال کمک کند، همان حق اوست؛ البته حق و تکلیف، با هم متناسب و متعادل بوده و به یک معنا نسبی هستند.
بعد از دوره رنسانس، دین از عرصه اجتماع کنار نهاده شد، بعد از انقلاب اسلامی قرار بود احکام اسلام در کشور ما جاری شود و البته در بسیاری از بخشها نیز چنین شد؛ اما شخص امام(ره) نیز فرمود: هنوز بوئی از اسلام آمده است؛ لذا نه ایشان توقع داشت که همه احکام اسلام مو به مو به سرعت در جامعه جاری شود و نه شرایط آن فراهم بود. به مرور بر اثر شرایط اجتماعی، مسائل فرهنگی هم دچار نوسانات زیادی شد؛ گاه مسائل اقتصادی، جلب توجه کرده است و گاهی هم مسائل روانی.
در همه اجتماعات انسانی، غالبا مردها- به خاطر قدرت بدنی بیشتر- به زنها ظلم کردهاند و حقوق زنها در هیچ جامعه و دورهای کاملا رعایت نشده است. همین امر سبب شده تا زن در مقابل مرد احساس تحقیرشدگی کند و عکسالعمل روانی او این باشد که به فکر انتقام بیفتد. برخی زنان حداقل منتظر بهانهای هستند که به گمان خودشان، حقوقشان را بازپس بگیرند.
فضای مجازی، تخریبگر روابط خانوادهها
از سوی دیگر، دشمنان اسلام نیز فهمیدهاند که بهترین روش برای نفوذ در نظام اسلامی و تضعیف آن، ایجاد اختلاف بین زن و مرد است؛ این در حالی است که اولین جایی که دو انسان با هم پیوند برقرار میکنند، خانواده است. اگر در این خانواده زن گمان کند که مورد ظلم قرار میگیرد، پایه خانواده سست میشود و در صدد انتقام برمیآید یا حداقل در دلش آن محبت صاف و زلال نسبت به مرد وجود نخواهد داشت. ضمیمه شدن شبهات دشمنان نیز سبب میشود این بدبینی بیشتر شود؛ به گونهای که کمتر کسی در جامعه ما یافت میشود که تحت تأثیر این شایعات و شبهات واقع نشده باشد.
باید بپذیریم که با گسترش فضای مجازی، فرهنگ انسانی رو به ضعف نهاده است و حتی روابط بین زن و مرد در خانوادهها نیز سستتر شده است. در بسیاری از خانوادهها ملاحظه میشود که زن با گوشی خودش مشغول است و مرد نیز همین طور و گویا رابطهای با هم ندارند! رابطه بچهها با پدرها و مادرها نیز کمرنگتر شده و دشمنان نیز از علاقه بچهها استفاده کرده و زهر خودشان را تزریق میکنند. حال اگر این وضع ادامه پیدا کند، به کجا ختم خواهد شد؟
عامل اصلی که میتواند با همه فسادها، بهخصوص در زمینه شبهات مقابله کند، تعلیم و تربیت صحیح است. هر قدر بتوان نهاد آموزش و پرورش را اصلاح کرد و مربیان فهیم، دانا و کارآمد در آن بیشتر تلاش کنند، آینده روشنتر خواهد بود؛ وگرنه باید برای نسلهای آینده نگران باشیم که شیطان خوابهای آشفتهای برای ما دیده است.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دامظله) در دیدار با جمعی از بانوان فرهیخته مشهد،97/12/3