وهابیت،مبانی فکری،کارنامه عملی
عبدالله مهدیون
همانطوریکه در بحش اول ذکر شد .
احمد بن تیمیّه در سال 661 ه ق ، 5 سال پس از سقوط خلافت بغداد ، در «حراّن » از توابع شام (سوریّه امروزی ) دیده به جهان گشود و تحصیلات اولیه را تا 17 سالگی در آن سرزمین به پایان برد .
حمله مغولان به اطراف شام ، ترس عجیبی در دلها افکنده بود ، و این امر سبب شد عبدالحلیم ، پدر احمد ، همراه خانواده و جمعی از بستگانش ، حراّن را به طرف دمشق ترک گوید ، و در آنجا اقامّت کند .تا سال 698 یعنی 37 سال چیزی از احمد بن تیمیّه شنیده نشد ، ولی از آ غاز قرن هشتم بتدریج افکار شاذوی ظهور و بروز کرد .خصوصاً موقعی که ساکنین « حماه » از او خواستند آیه « الرحمن علی العرش استوی » را تفسیر کند .او در تفسیر این آیه دچار لغزش شد و برای خداوند جایگاهی در فراز آسمانها که بر عرش و سریری متکّی است تعیین کرد .در حالیکه بسیاری از مسلمانان ً بویژه شیعیان خدا را پیراسته از جسم و جسمانیّت دانسته و برتر از آن میشمارند ، که در مکان خاصّی محدود مُحاط شود .زیرا آیاتی چون «لیس کمثله شی » و آیه « لم یکن له کفواً احد » با مفهوم روشن خود ، آنان را از تشبیه خداوند به صفات مخلوقات باز داشته است .
اما ابن تیمیّه از آیه مزبور تفسیری ارائه داد که مخالف آیات فوق ، و مُستلزم شباهت خداوند به انسان ها است .
در آن زمان ، انتشار پاسخ ابن تیمیّه در دمشق و اطراف آن ، غوغا به راه انداخت و علما از جلال الّدین حنفی ، قاضی وقت ، محاکمه او را خواستار شدند .قاضی او را احضار کرد ولی وی از حضور در محکمه سرباز زد .
ابن تیمیّه پیوسته افکار عمومی را با نظر دادن بر خلاف آرای مشهور و رایج مسلمین متشنّج میکرد ، تا اینکه در سال 705 ه ق در دادگاه محکوم و به کشور مصر تبعید شد او در سال 707 ه ق از زندان آزاد شد ولی تا سال 712 ه ق به شام برگشت .
و دو باره به نشر افکار سخیف و نظریات اختلاف افکن خود پرداخت تا اینکه مجدّداً در سال 721 ه ق محکوم به زندان شد ودر سال 728 در زندان در گذشت شخصیّت های بزرگی که هریک در عصر خودشان از استوانه های علمی شام و مصر بودند ،دیدگاهای ابن تیمیّه را با آموزه های انبیا و اولیای الهی مغایر شمرده ودر نقد و ردّ وی کتاب نوشته اند:
1-شیخ صفی الدین هندی ارموی 644 تا 715 ه ق .
2-شیخ شهاب الدین بن جبینی کلابی حلبی (733 )تولد .
3- قاضی القضاه کمال الدین زملکانی (667- 733 ) ه ق.
4-شمس الدین محمد بن احمد ذهبی (متولد 748)ه.ق
5-صدر الدین مرحل (متوفی -750 )ه-ق .
6-علی بن عبدالکافی سبکی (متولد 756 )ه-ق .
7- محمد بن شاکر کتبی (متولد 764 )ه.ق
8-ابو محمد عبداله ابن اسعد یافعی (698- 768 )
9- ابوبکر حضی دمشقی (متولد 829)ه.ق .
10- شهاب الدین احمد بن مجر عسقلانی (متولد 852 )ه.ق .
11- جمال الدین یوسف بن تفری اتابکی (812-874 ) ه.ق
12- شهاب الدین ابن مجر هیتمی (متولد –973 )ه.ق
13-ملاعلی قاری حنفی (متولد 1016 )ه.ق .
14- ابو الایی احمد بن محمد مکناسی معروف به ابوالقاضی (960 -1025 ) ه.ق .
15- یوسف بن اسماعیل بن یوسف نبهانی (1265 -1350 )ه.ق .
16- شیخ محمد کوثری مصری (متولد 1371)ه.ق.
17- شیخ سلامه قضاعی غرامی (متولد 1379)ه.ق.
18- شیخ محمد ابوزمره(1316-1396)ه- ق
توجه –برای آگاهی از نظریات 18 نفر فوق الذکر هر کدام از بزرگان و اهم علم زمان خود بوده اند به کتاب (بحوث فی الملل و النحل- جلد 4صفحات (37-50) مراجعه فرمایید.
برخی از این بزرگان کتابهای مستقلی در نقد آرا ابن تیمیّه نوشته اند –مانند(تقی الدین سُبکی )که در نقد ابن تیمیّه دو جلد کتاب به نامهای )شفاء السقام فی زیاره خیر الانام)و « الدرّه المصیه فی الود علی ابن تیمّیه » دانشمندان بزرگ اهل سنت نیز به رد افکار غیر قابل قبول و سخیف ابن تیمیه پرداخته اند:مانند:شمس الدین ذهبی ،دانشمندان مشهور اهل سنت ، در علم حدیث و رجال و درایه سرآمد عصر خویش بود. و همچون ابن تیمیه آیین حنبلی داشت ، اودر نامه بلند و پرواز پند آمیزش به ابن تیمیه چنین می نویسد.
آیا وقت آن نرسیده است که از جهالت دست برداری و توبه کنی؟ بدان که تو به دهه هفتاد عمر خود گام نهاده ای و مرگ نزدیک شده است .به خدا قسم فکر نمیکنم تو به یاد مرگ باشی ،بلکه کسانی را هم که به یاد مرگ هستند تحقیر میکنی فکر نمیکنم که سخن مرا بپذیری و به پند من گوش دهی.
سُبکی: از بزرگان و محقق اهل سنت و هم عصر ابن تیمیه معتقد است .«ابن تیمیه در پوشش پیروی از کتاب و سنت و دعوت مردم به حق هدایتشان به سوی بهشت –در عقاید اسلامی بدعت گذاشت و ارکان اسلام را در هم شکست او با اتفاق مسلمانان به مخالفت بر خاست . ابن شاکر کتبی :در شرح حال ابن تیمیه از رساله ای یاد میکند که او درباره فضایل معاویه و عدم جواز لعن یزید نوشته است:ابن حجرهیتمی:دانشمند اهل سنت که همگان به فضل وی اعتقاد دارند ابن تیمیه را فردی میداند که :خدا اورا خوار گمراه و کور کر کرده است و پیشوایان اهل سنت بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند. توجه فرمایید.
هرکسی میخواهد از عقاید ابن تیمیه آ گاه شود به کتابهای «ابولحسن سُبکی و فرزندش تاج الدین و امام اهل سنت عزّبن جماعه رجوع کند.
سخنان ابن تیمیه فاقد ارزش بوده واو فردی بدعت گذار ،گمراه و گمراه کننده و غیر معتدل است خداوند ،به عدلش با او رفتار کرده و ما را از شر عقیده و راه رسم وی حفظ کند . پس انتقادات به موقع و مستمر دانشمندان وقت ،موجب انزوای شخص گمراه و کج اندیشی ابن تیمیه و مرامش و افکار و عقایدش به فراموشی سپرده شد و دیگر کسی از افکار وی دم نمیزد ، گویی در جهان چنین کسی وجود نداشته است دانشمندان بزرگوار و مسول به حق به وظیفه خویش در مقابله با انحرافات وی عمل کرده وبه سخن رسول خدا تجسم بخشیدند،فرمایش پیامبر گرامی اسلام که میفرماید .«اذا ظهرت البدع فی امتی فعلی العالم ان یظهر علمه فمن لم یفعل فعلیه لعنه الله» « انگاه که بدعتها در جامعه اشکار میشود لازم است دانشمندان با روشنفکری های عالمانه خویش با آنها به مبارزه برخیزند».
بر اثر مبارزات یاد شده از مکتب ابن تیمیه جز در کتابهای شاگرد وی ابن قیم الجوزی (691-751)قمری نامی باقی نماند . حتی خود ابن قیم الجوزی نیز در کتاب (الروح)به چالش با استاد خویش ابن تیمیه بر خاسته است.