905 - اوصاف خوارج(2)(پرسش و پاسخ) ۱۳۹۹/۰۵/۱۵
پرسش: بزرگترین مشکل اساسی زمان امام علی(ع) چه بود و از چه اوصاف و ویژگیهایی برخوردار بود؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سؤال به پدیده خوارج به عنوان بزرگترین مشکل اساسی زمان امام علی(ع) با مباحثی همچون: تفاوت مخالفان پیامبر(ص) و علی(ع) یک مورد از ویژگیها و ممیزات خوارج پرداختیم. اینک در بخش دوم دنباله مطلب را پی میگیریم.
2- اهل عبادت، زهد و التزام به ظواهر اسلام
خوارج مردمی عبادتپیشه و متنسک بودند. شبها را به عبادت میگذراندند. بیمیل به دنیا و زخارف آن بودند. وقتی امام علی(ع) ابن عباس را فرستاد تا اصحاب نهروان را پند دهد، ابن عباس پس از بازگشتن، آنها را چنین توصیف کرد: «دوازده هزار نفر که از کثرت عبادت پیشانیهایشان پینه بسته است. دستها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان گذاشتهاند و در مقابل حق به خاک افتادهاند، همچون پاهای شتر سفت شده است. پیراهنهای کهنه و مندرسی به تن کردهاند، اما مردمی مصمم و قاطع هستند. (همان، ص 243) خوارج به احکام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پایبند بودند، دست به آنچه خود آن را گناه میدانستند نمیزدند. آنها از خود معیارهایی داشتند و با آن معیارها خلافی را مرتکب نمیشدند و از کسی که دست به گناهی میزد بیزار بودند. «زیاد ابن ابیه» یکی از آنان را کشت، پس غلامش را خواست و از حالات او جویا شد. گفت: نه روز برایش غذایی میبردم و نه شب برایش فراشی گستردم. روز را روزه بود و شب را به عبادت میگذرانید. (کامل مبرد، ج 2، ص 116)
3- مردمی جاهل و کجفهم و فاقد بصیرت
خوارج مردمی جاهل و نادان بودند و در اثر جهالت و نادانی حقایق را نمیفهمیدند و بد تفسیر میکردند و این کجفهمیها کمکم برای آنان به صورت یک مذهب و آئینی درآمد که بزرگترین فداکاریها را در راه تثبیت آن از خویش بروز میدادند. پیامبر گرامی(ص) در تمام دوره سیزده ساله مکه به احدی اجازه جهاد و حتی دفاع نداد، تا آنجا که واقعا مسمانان به تنگ آمدند و با اجازه آن حضرت گروهی به حبشه مهاجرت کردند. اما سایرین ماندند و زجر کشیدند. تنها در سال دوم مدینه بود که رخصت جهاد داده شد. در دوره سیزده ساله مکه مسلمانان تعلیمات اسلامی دیدند و با روح اسلام آشنا شدند، فرهنگ غنی اسلامی در اعماق روح و فکرشان نفوذ یافت. نتیجه این شد که پس از ورود به مدینه هر کدام یک مبلغ واقعی اسلام بودند، و پیامبر گرامی(ص) که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد خوب از عهده برمیآمدند. هنگامی هم که به جهاد میرفتند میدانستند برای چه هدف و ایدهای میجنگند، به تعبیر علی(ع): الذین حملوا بصائرهم علی اسیاقهم» آنان بصیرتها و اندیشههای روشن و حسابشده خود را بر شمشیرهای خود حمل میکردند. (نهجالبلاغه- خطبه 150) اما متاسفانه در دوره خلفا بیشتر توجهات به سوی فتوحات معطوف شد، غافل از اینکه به موازات باز کردن دروازههای اسلام به روی افراد دیگر و روی آوردن آنها به اسلام میبایست فرهنگ و آموزههای وحیانی اسلام هم تعلیم داده میشد، و افراد تازه مسلمان شده با روح اسلام آشنا میشدند. علی(ع) روحیه خوارج مقدسمآب جاهل را اینگونه توصیف میفرماید: «مردمی خشن، فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، بردهصفت، اوباش که از هر گوشهای جمع شدهاند، و از هر ناحیهای فراهم آمدهاند. اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند و آداب اسلامی به آنها تعلیم داده شود. در فرهنگ اسلامی خبرویت پیدا کنند. باید بر اینها قیم حکومت کند و مچ دستشان گرفته شود، نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهیت اسلام اظهارنظر کنند. اینها نه از مهاجرینند که از خانههای خود به خاطر اسلام مهاجرت کردند و نه از انصار که مهاجرین را در جوار خود پذیرفتند. (نهجالبلاغه- خطبه 238) آری یکی از مظاهر جهالتشان، عدم تفکیک میان ظاهر یعنی خط و جلد قرآن و معنا و مفهوم قرآن بود. لذا فریب نیرنگ ساده معاویه و عمر و عاص را در جنگ صفین خوردند. در این مردم (خوارج) جهالت و عبادت توأم بود. علی میخواست با جهالت آنان بجنگد، اما چگونه ممکن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اینها را از جنبه جهالتشان تفکیک کرد. بلکه عبادتشان عین جهالت بود. عبادت توأم با جهالت از منظر علی(ع) که اسلامشناس درجه اول است ارزشی نداشت. لذا آنها را کوبید و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپری در مقابل علی(ع) قرار گیرد. خطر جهالت این گونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمیانگیزند، اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها. چقدر عالی و لطیف امام علی(ع) این ویژگی آنها را توصیف میکند و میفرماید: همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند. (همان، خطبه 125)
در حال حاضر گروههای تکفیری مانند داعش و جبهه النصره و طالبان و... به جهت عدم بصیرت و نادانی، آلت دست طرحها و برنامههای صهیونیستی و آمریکایی در منطقه و جهان شدهاند.
ادامه دارد
2- اهل عبادت، زهد و التزام به ظواهر اسلام
خوارج مردمی عبادتپیشه و متنسک بودند. شبها را به عبادت میگذراندند. بیمیل به دنیا و زخارف آن بودند. وقتی امام علی(ع) ابن عباس را فرستاد تا اصحاب نهروان را پند دهد، ابن عباس پس از بازگشتن، آنها را چنین توصیف کرد: «دوازده هزار نفر که از کثرت عبادت پیشانیهایشان پینه بسته است. دستها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان گذاشتهاند و در مقابل حق به خاک افتادهاند، همچون پاهای شتر سفت شده است. پیراهنهای کهنه و مندرسی به تن کردهاند، اما مردمی مصمم و قاطع هستند. (همان، ص 243) خوارج به احکام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پایبند بودند، دست به آنچه خود آن را گناه میدانستند نمیزدند. آنها از خود معیارهایی داشتند و با آن معیارها خلافی را مرتکب نمیشدند و از کسی که دست به گناهی میزد بیزار بودند. «زیاد ابن ابیه» یکی از آنان را کشت، پس غلامش را خواست و از حالات او جویا شد. گفت: نه روز برایش غذایی میبردم و نه شب برایش فراشی گستردم. روز را روزه بود و شب را به عبادت میگذرانید. (کامل مبرد، ج 2، ص 116)
3- مردمی جاهل و کجفهم و فاقد بصیرت
خوارج مردمی جاهل و نادان بودند و در اثر جهالت و نادانی حقایق را نمیفهمیدند و بد تفسیر میکردند و این کجفهمیها کمکم برای آنان به صورت یک مذهب و آئینی درآمد که بزرگترین فداکاریها را در راه تثبیت آن از خویش بروز میدادند. پیامبر گرامی(ص) در تمام دوره سیزده ساله مکه به احدی اجازه جهاد و حتی دفاع نداد، تا آنجا که واقعا مسمانان به تنگ آمدند و با اجازه آن حضرت گروهی به حبشه مهاجرت کردند. اما سایرین ماندند و زجر کشیدند. تنها در سال دوم مدینه بود که رخصت جهاد داده شد. در دوره سیزده ساله مکه مسلمانان تعلیمات اسلامی دیدند و با روح اسلام آشنا شدند، فرهنگ غنی اسلامی در اعماق روح و فکرشان نفوذ یافت. نتیجه این شد که پس از ورود به مدینه هر کدام یک مبلغ واقعی اسلام بودند، و پیامبر گرامی(ص) که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد خوب از عهده برمیآمدند. هنگامی هم که به جهاد میرفتند میدانستند برای چه هدف و ایدهای میجنگند، به تعبیر علی(ع): الذین حملوا بصائرهم علی اسیاقهم» آنان بصیرتها و اندیشههای روشن و حسابشده خود را بر شمشیرهای خود حمل میکردند. (نهجالبلاغه- خطبه 150) اما متاسفانه در دوره خلفا بیشتر توجهات به سوی فتوحات معطوف شد، غافل از اینکه به موازات باز کردن دروازههای اسلام به روی افراد دیگر و روی آوردن آنها به اسلام میبایست فرهنگ و آموزههای وحیانی اسلام هم تعلیم داده میشد، و افراد تازه مسلمان شده با روح اسلام آشنا میشدند. علی(ع) روحیه خوارج مقدسمآب جاهل را اینگونه توصیف میفرماید: «مردمی خشن، فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، بردهصفت، اوباش که از هر گوشهای جمع شدهاند، و از هر ناحیهای فراهم آمدهاند. اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند و آداب اسلامی به آنها تعلیم داده شود. در فرهنگ اسلامی خبرویت پیدا کنند. باید بر اینها قیم حکومت کند و مچ دستشان گرفته شود، نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهیت اسلام اظهارنظر کنند. اینها نه از مهاجرینند که از خانههای خود به خاطر اسلام مهاجرت کردند و نه از انصار که مهاجرین را در جوار خود پذیرفتند. (نهجالبلاغه- خطبه 238) آری یکی از مظاهر جهالتشان، عدم تفکیک میان ظاهر یعنی خط و جلد قرآن و معنا و مفهوم قرآن بود. لذا فریب نیرنگ ساده معاویه و عمر و عاص را در جنگ صفین خوردند. در این مردم (خوارج) جهالت و عبادت توأم بود. علی میخواست با جهالت آنان بجنگد، اما چگونه ممکن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اینها را از جنبه جهالتشان تفکیک کرد. بلکه عبادتشان عین جهالت بود. عبادت توأم با جهالت از منظر علی(ع) که اسلامشناس درجه اول است ارزشی نداشت. لذا آنها را کوبید و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپری در مقابل علی(ع) قرار گیرد. خطر جهالت این گونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمیانگیزند، اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها. چقدر عالی و لطیف امام علی(ع) این ویژگی آنها را توصیف میکند و میفرماید: همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند. (همان، خطبه 125)
در حال حاضر گروههای تکفیری مانند داعش و جبهه النصره و طالبان و... به جهت عدم بصیرت و نادانی، آلت دست طرحها و برنامههای صهیونیستی و آمریکایی در منطقه و جهان شدهاند.
ادامه دارد