پرسش:قیام امام حسین(ع) چه ارتباطی باارزشهای اموی و رفتار یزیدی داشت؟
پاسخ:بدون تردید امام حسین(ع) زمانی که ارزشهای اموی با روی کار آمدن یزید نقاب از چهره برداشت و به صورت عریان و آشکار ماهیت خصمانه و کینهتوزانه خود را نسبت به ارزشهای اسلامی و علوی نشان داد، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را تا پای جان برخود واجب و به قیام همه جانبه علیه این جرثومههای فساد و تباهی برخاست.
سنتهای سیئه معاویه
وقتی معاویه مرد، علاوه بر حیف و میل اموال و غصب مناصب که از زمان عثمان شایع شده بود، چند سنت سوء و سیئهای هم از خودباقی گذاشت:
1- لعن و سب علی(ع) 2- پول خرج کردن و وادار کردن به جعل حدیث علیه علی(ع) و به عبارت دیگر استخدام عامل روحانیت به وسیله علمای سوء، علاوه بر استخدام عامل دیانت از راه قتل عثمان 3- کشتن بیگناهان بدون تقصیر که در اسلام سابقه نداشت و از بین بردن احترام نفوس و بریدن دست و پا و به نیزه کردن سرها 4- مسموم کردن و عمل ناجوانمردانه مسموم کردن را معمول کردن که عملی است که با مروت و انسانیت هم سازگار نیست، و بعد خلفای دیگر هم از او پیروی کردند. معاویه امام حسن(ع) و مالک اشتر و سعد وقاص و عبدالرحمن بن خالد ابن ولید را که بهترین یاور او بود مسموم کرد. 5- اینکه خلافت را در خاندان خودموروثی کرد و یزیدی را که هیچ گونه لیاقت و شایستگی نداشت ولیعهد خود کرد. 6- دامن زدن به آتش امتیاز نژادی و فضیلت عرب بر عجم و قریش بر غیرقریش.
رفتارهای خصمانه بدون نقاب یزید
یزید مردی جاهل، سبکسر و در باطل خود عریان و بدون نقاب بود. اگر در زمان عثمان، اموال و مناصب غصب شد و اگر در زمان معاویه لعن و سب علی(ع) و جعل حدیث و دروغ بستن به پیغمبر و کشتن بیگناهان و مسوم کردن و خلافت را موروثی کردن و امتیاز نژادی بوجود آوردن معمول شد، عهد یزید، عهد رسوایی اسلام و مسلمین بود. نمایندگان کشورهای دیگر میآمدند و از همه جا بیخبر بجای پیغمبر مردی را میدیدند که در دستش شراب و در کنارش بوزینهای با جامههای دیبا نشسته، دیگر چه آبرویی برای اسلام باقی میماند؟! یزید مست غرور، جوانی و مست حکومت و شراب بود. یزید متظاهر به کفر و فسق و فجور همه پردهها را دریده بود، و دیگر آبرویی برای اسلام ومسلمین باقی نگذاشته بود!!
نهضت امام حسین(ع) در تقابل با رفتارهای یزیدی
با توجه به شرایط ویژهای که رفتارهای یزید برای جهان اسلام ومسلمین بوجود آورده بود: فلسفه قیام امام حسین(ع) در کربلا توجیه منطقی پیدا میکند، همانگونه که خود حضرت میفرماید: و علیالاسلام السلام، اذقد بلیت الامه برای مثل یزیدی فاتحه اسلام را باید خواند زمانی که امت اسلامی به رهبری همچون یزید گرفتار میشود. (مقتل معزم، ص 146).
چرا قیام حسین مقدس، جاودان و متمایز است؟ اگر امام حسین(ع) سپاهیان زیادی برابر با یزید میداشت و به عنوان رهبر قیام با سپاهیان خود با یزیدیان میجنگید، آن وقت این قیام یک قیام مقدس و جاویدان و متمایز نبود، چرا که در همه قیامهای مبارزاتی تاریخی چنین ویژگیهایی وجود دارد. قیامهای مقدس بشری دارای دو تشخص است: یکی اینکه هدف قیام مقدس است، یعنی برای مقامات عالی انسانیت است. برای توحید، عدالت، آزادی و برای رفع ظلم و استبداد است، نه برای کسب جاه و مقام و ثروت و قدرت. دیگر اینکه این قیامها برقی است که در ظلمتهای سخت پدید میآید. شعلهای است که در میان ظلمتها،استبدادها و کشتار و زورگوییها میدرخشد. و نهضتی است که در زمان خود مورد تصویب عقلای قوم قرار نمیگیرد. نهضت حسینی چنین ویژگیهایی را داشت. هم هدفش مقدس بود و هم عقلای قوم از آن جهت که ما فوق عقل بود آن را نمیپذیرفتند و لذا عرفا به آن «مکتب عشق» نام نهادهاند» که البته این عشق صادق و راستین در میدان جهاد است نه در مجالس سماع. آری افتخار قیام حسینی این است که کسانی مانند «ابن عباس» و محمد بن حنفیه آن را تصویب نمیکردند. مطلق قیامهای مقدس بشر که در میان تاریکیها مانند شعلهای ظاهر میشود مورد تصویب دیگران نیست.