924 - قساوت قلب و راهکارهای درمان(1) (پرسش و پاسخ) ۱۳۹۹/۰۷/۱۸
قساوت قلب و راهکارهای درمان(1)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:قساوت قلب چیست و چه عواملی موجب میشود انسان به این رذیله اخلاقی دچار شود؟ راهکارهای درمان و علاج آن کدام است؟
پاسخ:مفهوم قساوت و رقت
یکی از رذائل اخلاقی در انسان که در ارتباط با نیروی خشم و غضب است، عبارت از قساوت است، یعنی سخت دلی و سنگدلی. آنگاه که انسان نسبت به همنوع خودش تألمی را مشاهده کند و بشنود، ولی متأثر نشود، این حالت زشت عدم تأثر و بیتفاوتی از نظر روحی با مشاهده و شنیدن دردی نسبت به همنوع خودش حالت قساوت است. ضد این حالت عبارت است از رقت، رحمت، مهربانی و رحمت. یعنی آن حالت زیبای روح در ارتباط با تألماتی که برای همنوع انسان پیش میآید که متأثر و متألم و ناراحت میشود.
عوامل قساوت قلب
چرا روح انسان که در ابتدای خلقت با صفت رحمت و نرمی همراه است تبدیل به یک حالت سختی و قساوت میشود، علل و اسباب آن کدام است؟ براساس آموزههای وحیانی اسلام اهم عوامل و علل و اسباب قساوت در محورهای زیر خلاصه میشود.
1- گناه
یکی از عواملی که روح انسان را از حالت نرمی و رقت خارج کرده و به حالت سختی و قساوت میکشاند گناه است. در روایات آمده است که گناه قساوت قلب میآورد. امام علی(ع) میفرماید! «ما قست القلوب الالکثرهًْالذنوب» دلها به سختی و قساوت نمیگراید مگر به علت زیادی گناهان (وسائل الشیعه، ج 16، ص 45) همچنین در روایتی دیگر امام صادق(ع) میفرماید: «من الشقاء الاصرار علی الذنب» اصرار بر گناه از شقاوت است. (همان، ص 46)
بنابراین کثرت گناه و اصرار بر گناه موجب میشود که انسان از نظر انسانیت مسخ شود و نیروهایی که به رحمت و نرمی در نهاد انسان به ودیعت نهاده شده بود به سمت افول و خاموشی رود و انسان تبدیل به یک موجود قسی و بیرحمی خواهد شد که نسبت به مصیبتهایی که به همنوع و برادران دینی خود وارد میشود، حالت بیتفاوتی پیدا میکند.
2- غفلت
در روایتی امام باقر(ع) به «جابر جعفی» میفرماید: «یا جابر ایاک و الغفله، فضیها تکون قساوهًْ القلب» ای جابر از غفلت بپرهیز! زیرا در غفلت حالت قساوت قلب بوجود میآید. (همان، ج 12، ص 93) شاید در اینجا مراد از غفلت، غفلت از مرگ و غفلت از خدا باشد، زیرا معمولاً انسانهای غافل از خدا و مرگ هستند که دلهایشان دچار قساوت میشود.
3- طول آرزو
در این رابطه امام علی(ع) میفرماید: کسی که آرزو داشته باشد فردا را زنده بماند و زندگی کند، کسی است که آرزو دارد همیشه در دنیا بماند و همیشه در دنیا زنده باشد و کسی که آرزو کند همیشه در دنیا زنده باشد، قلبش سخت میشود و نسبت به دنیا رغبت پیدا میکند. (مستدرکالوسایل، ج 2، ص 106)
بنابراین طول آرزوهای دنیایی موجب غفلت از خدا و آخرت و هدف قراردادن دنیا و در نهایت قساوت قلب و سخت دلی میشود. پیامبر اکرم(ص) یکی از آثار شقاوت را شدت حرص نسبت به دنیا فرمودهاند: «و شدهًْ الحرص فی طلب الدنیا» (همان، ج 12، ص 96)
4- کثرت مالاندوزی
در روایتی که صاحب مستدرک الوسایل نقل میکند. علی(ع) میفرماید: «و ان کثرهًْ الهال مقساهًْ للقلب» آن چیزی که قلب را به سختی و سنگی میکشاند، مال زیاد است (همان) البته اگر انسان با هواهای نفسانی خود مبارزه کند و زندگی در دنیا را هدف غایی خود نداند بلکه وسیلهای برای عبور از آن و به عنوان یک مزرعه بداند برای رسیدن به قلههای معنویت و تکامل، در این حالت زیادی اموال تأثیری در قساوت قلب او ندارد. لذا روایتی از عیسی بن مریم(ع) نقل میشود که فرمود: «وکثر هًْ الذنوب من حب الدنیا، و حب الدنیا رأس کل خطیئه» منشأ اینکه انسان دستش آلوده به گناهان زیاد میشود، علاقمندی و حب او به دنیا است و این حب به دنیا سرآمد همه خطاهای انسان بشمار میآید.
یکی از رذائل اخلاقی در انسان که در ارتباط با نیروی خشم و غضب است، عبارت از قساوت است، یعنی سخت دلی و سنگدلی. آنگاه که انسان نسبت به همنوع خودش تألمی را مشاهده کند و بشنود، ولی متأثر نشود، این حالت زشت عدم تأثر و بیتفاوتی از نظر روحی با مشاهده و شنیدن دردی نسبت به همنوع خودش حالت قساوت است. ضد این حالت عبارت است از رقت، رحمت، مهربانی و رحمت. یعنی آن حالت زیبای روح در ارتباط با تألماتی که برای همنوع انسان پیش میآید که متأثر و متألم و ناراحت میشود.
عوامل قساوت قلب
چرا روح انسان که در ابتدای خلقت با صفت رحمت و نرمی همراه است تبدیل به یک حالت سختی و قساوت میشود، علل و اسباب آن کدام است؟ براساس آموزههای وحیانی اسلام اهم عوامل و علل و اسباب قساوت در محورهای زیر خلاصه میشود.
1- گناه
یکی از عواملی که روح انسان را از حالت نرمی و رقت خارج کرده و به حالت سختی و قساوت میکشاند گناه است. در روایات آمده است که گناه قساوت قلب میآورد. امام علی(ع) میفرماید! «ما قست القلوب الالکثرهًْالذنوب» دلها به سختی و قساوت نمیگراید مگر به علت زیادی گناهان (وسائل الشیعه، ج 16، ص 45) همچنین در روایتی دیگر امام صادق(ع) میفرماید: «من الشقاء الاصرار علی الذنب» اصرار بر گناه از شقاوت است. (همان، ص 46)
بنابراین کثرت گناه و اصرار بر گناه موجب میشود که انسان از نظر انسانیت مسخ شود و نیروهایی که به رحمت و نرمی در نهاد انسان به ودیعت نهاده شده بود به سمت افول و خاموشی رود و انسان تبدیل به یک موجود قسی و بیرحمی خواهد شد که نسبت به مصیبتهایی که به همنوع و برادران دینی خود وارد میشود، حالت بیتفاوتی پیدا میکند.
2- غفلت
در روایتی امام باقر(ع) به «جابر جعفی» میفرماید: «یا جابر ایاک و الغفله، فضیها تکون قساوهًْ القلب» ای جابر از غفلت بپرهیز! زیرا در غفلت حالت قساوت قلب بوجود میآید. (همان، ج 12، ص 93) شاید در اینجا مراد از غفلت، غفلت از مرگ و غفلت از خدا باشد، زیرا معمولاً انسانهای غافل از خدا و مرگ هستند که دلهایشان دچار قساوت میشود.
3- طول آرزو
در این رابطه امام علی(ع) میفرماید: کسی که آرزو داشته باشد فردا را زنده بماند و زندگی کند، کسی است که آرزو دارد همیشه در دنیا بماند و همیشه در دنیا زنده باشد و کسی که آرزو کند همیشه در دنیا زنده باشد، قلبش سخت میشود و نسبت به دنیا رغبت پیدا میکند. (مستدرکالوسایل، ج 2، ص 106)
بنابراین طول آرزوهای دنیایی موجب غفلت از خدا و آخرت و هدف قراردادن دنیا و در نهایت قساوت قلب و سخت دلی میشود. پیامبر اکرم(ص) یکی از آثار شقاوت را شدت حرص نسبت به دنیا فرمودهاند: «و شدهًْ الحرص فی طلب الدنیا» (همان، ج 12، ص 96)
4- کثرت مالاندوزی
در روایتی که صاحب مستدرک الوسایل نقل میکند. علی(ع) میفرماید: «و ان کثرهًْ الهال مقساهًْ للقلب» آن چیزی که قلب را به سختی و سنگی میکشاند، مال زیاد است (همان) البته اگر انسان با هواهای نفسانی خود مبارزه کند و زندگی در دنیا را هدف غایی خود نداند بلکه وسیلهای برای عبور از آن و به عنوان یک مزرعه بداند برای رسیدن به قلههای معنویت و تکامل، در این حالت زیادی اموال تأثیری در قساوت قلب او ندارد. لذا روایتی از عیسی بن مریم(ع) نقل میشود که فرمود: «وکثر هًْ الذنوب من حب الدنیا، و حب الدنیا رأس کل خطیئه» منشأ اینکه انسان دستش آلوده به گناهان زیاد میشود، علاقمندی و حب او به دنیا است و این حب به دنیا سرآمد همه خطاهای انسان بشمار میآید.