پرسش:دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی چگونه و در پرتو چه شرایط و بستههایی میتوانند در افکار، اعمال و ساختارهای حاکم نفوذ کنند و به اهداف شوم خود برسند؟
پاسخ:در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال به پنج مورد از زمینهها و بسترهای نفوذ دشمنان شامل: 1- ضعف باورها و سستی ایمان 2- ضعیفالنفس بودن 3- قبیلهگرایی و عقبیت قومی 4- حرامخواری و درآمدهای نامشروع 5- فسق و فجور اخلاقی به نحو اجمال پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم:
6- تحجر و جمود فکری
یکی دیگر از زمینهها و بسترهای نفوذ دشمنان تحجر و انجماد فکری مسلمانان است. بیداری و خودآگاهی مسلمانان، بیشترین ضرر و دردسر را برای اردوگاه دشمنان اسلام ایجاد میکند زیرا آنها نمیتوانند از این نوع افراد متحجر و منجمد فکری استفاده ابزاری در جهت منافع و اهداف شوم خود بکنند. آنجا که انجماد فکری و تحجر باشد دشمنان و منافق صفتان به راحتی میتوانند هدایت فکری و عملی این افراد را در دست گیرند. نمونه زنده آن در این عصر داعش و گروههای تکفیری هستند که هدایتگری آنها در دست استکبار و صهیونیزم بینالملل است. در تاریخ نمونههای فراوانی به چشم میخورد که جمود فکری برخی مسلمانان ضربههای سنگینی به اسلام ناب زده است، از جمله آنها خوارج نهروان بودند که امام علی(ع) میفرماید: دو گروه پشت مرا شکستند: 1- «عالم متهتک» عالمی که به علم خود عمل نمیکند 2- «جاهل متنسک» جاهلی که مقدس باشد (غررالحکم، ص 48) همچنین امام باقر(ع) میفرماید: از آدمهای خوب و متعبد که نادان و جاهل هستند و از علمای اهل فسق و فجور بپرهیزید. اینها فریبدهنده هر آدم فریبخوری هستند. (قربالاسناد، ص 70) شاید به همین دلیل است که امامان ما انسان بیبصیرت و ناآگاه را رونده در بیراهه میدانند. امام صادق(ع) میفرماید: هر تلاشگر بدون آگاهی و بصیرت، همچون روندهای است در بیراهه که هر چه تندتر و سریعتر برود، از مقصد دورتر میشود. (الکافی، ج 1، ص 43)
7- باندبازی و فرقهگرایی
یکی دیگر از زمینهها و بسترهای نفوذ دشمنان فرقهگرایی و باندبازی در عرصههای مختلف است. البته این مقوله طبیعی است که با احزاب شناسنامهدار و تعریف شده که در چهارچوب منافع ملی و بهترین خدمترسانی به مردم با یکدیگر رقابت میکنند فرق دارد. و چه بسا این ساز و کار میتواند مفید و موثر برای پیشرفت جامعه واقع شود. اما باندبازی و فرقهگرایی در رابطه با عدهای از داعیهداران سیاسی است که برای کسب قدرت از هر روشی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند (روشهای ماکیاولیستی) و با شعارهای جذاب و دروغ، بین مردم اختلاف و تفرقه میاندازند و با گفتار و رفتارهای خویش، خواسته یا ناخواسته خاستگاه دشمنان را در داخل پیاده میکنند و راههای نفوذ آنان را فراهم کرده و ابزار سیاسی دشمنان به حساب میآیند. دلبستگی شدید باندها و فرقههای گمراه به رسم خود و وابستگیهای فرقهای و باندی موجب جمود فکری، غرق شدن در جهالت و گمراهی و دور شدن از آموزههای وحیانی و سیره پیامبران و ائمهاطهار (ع) میشود.
از مهمترین شاخصهای باندبازی و فرقهگرایی حقستیزی از یک سو و ایجاد تفرقه و شکستن یکپارچگی و اتحاد مردم است، به همین دلیل دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی از این بستر و شرایط ایجاد شده بهترین بهرهبرداری را در جهت نفوذ به تار و پود نظام و اجرای برنامهها و اهداف شوم خود در جنگ نرم خواهند کرد. قرآن کریم فرقهگرایی و باندبازی در عرصه سیاسی را به شدت مورد مذمت قرار داده و میفرماید: (گروهی از پیروان ناآگاه پیامبران) کار خود را در میان خویش به پراکندگی و تفرقه کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند، هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانی (که مرگشان فرا رسد یا گرفتار عذاب الهی شوند)(مومنون 53 و 54)
ادامه دارد