24 - سید ابوالحسن موسوی طباطبایی : عبرتهایی سرخ از پرونده سیاهِ فتنه سبز - ملتی سربلند و روزهایی پرافتخار ۱۳۹۹/۱۰/۰۸
عبرتهایی سرخ از پرونده سیاهِ فتنه سبز:
ملتی سربلند و روزهایی پرافتخار
۱۳۹۹/۱۰/۰۸
عید آن سال از راه رسید. نگاهها در تورّقِ تقویم به تاریخِ ۸/ ۸/ ۸۸ خیره مانده بود؛ میلاد با سعادت امام هشتم! چه روز شگفتانگیز و پر رمز و رازی! آن سال را رهبر معظم انقلاب بهعنوان اصلاح الگوی مصرف معرفی کردند.
اقدامات خوب و مثبت دولت نهم در خدمترسانی به ملت، خصوصاً قشر محروم و مستضعف، امید و نشاطی در کشور ایجاد کرده بود. بسیاری از مردم به جهت تدبیر و برنامههای سازنده دولت، قدرت خریدشان بالا رفته و صاحب مسکن و خودرو شده بودند. از سوی دیگر موفقیتهای چشمگیری که در دانش بومی هستهای به دست آمده بود، دشمنان را وامیداشت که ناباورانه و با اعجاب به جمهوری اسلامی بنگرند.
در بُعد منطقهای نیز شاهد پیروزیهای مکرر جبهه مقاومت در جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه بر رژیم مستأصل صهیونیستی بودیم. نقش غیرقابل انکار جمهوری اسلامی در رهبری و پشتیبانیِ مقاومت، باعث شده بود ایران بهعنوان قدرتی تأثیرگذار در مناسبتها و تصمیمات بینالمللی مطرح گردد. و آنچه که نظر جهانیان را به جایگاه ممتاز جمهوری اسلامی جلب میکرد، استقلال و تکیه او به توان داخلی خود بود با وجود تحریمهای ظالمانه.
غرب کمکم به این نتیجه رسیده بود که از اعمال فشار به جمهوری اسلامی دست بردارد و رفتار خود را نسبت به ایران تغییر دهد. چه، آمریکا و کشورهای اروپایی طی سه دهه آزمون و خطا هیچ نتیجه مطلوبی از سیاستهای خصمانه خود علیه ایران به دست نیاورده بودند. از اینرو اروپا باب مناسبات جدیدی را با ایران گشود و آمریکایی که رئیسجمهور سابقش(بوش پسر) ایران را محور شرارت خوانده بود به مرحلهای رسید که رئیس دولت وقت آن (اوباما) در فروردین و خرداد ۸۸ به مقام معظم رهبری نامه نوشت و در تغییر رویکردی آشکار خواهان همکاری با ایران در زمینههای گوناگون شد.
اما داستان جذاب افتخارات ملت به همین جا ختم نمیشد! آن سال آبستن رویداد دیگری نیز بود؛ انتخابات دهمین ریاست جمهوری اسلامی. روز جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ مردم پای صندوقهای رأی رفتند تا از میان چهار نامزد، رئیس دولت دهم را انتخاب کنند. این انتخابات، رکوردی بیسابقه در تاریخ دموکراسی به جای گذارد و شکوهی بینظیر از ملت فهیم ایران ثبت کرد. ۸۵ درصد واجدانِ شرایط، پای صندوقها حضور یافته و جمعیتی نزدیک به چهل میلیون نفر در این انتخابات شرکت کرده بودند. رهبر معظم انقلاب شادمانی خود را از شکوه حضور مردم پنهان نکردند و در سخنانی فرمودند من از خداوند متعال خواسته بودم چهل میلیون در این انتخابات شرکت کنند.
آغاز فتنه
اینک همه چیز به نفع جمهوری اسلامی پیش میرفت و دشمن، زبونتر از همیشه شاهد اراده خللناپذیر ملت و آرمانهای بلند او بود. اما در لحظهای شوم، ورق به کلی برگشت و فتنه ۸۸ کلید خورد. در همان جمعه شب که هنوز مردم در حال رأی دادن بودند یکی از نامزدها خود را پیروز قطعی انتخابات با اختلاف رأی بالا معرفی کرد. این موضعگیری، اژدهای افسرده غرب را حیاتی دوباره بخشید و او را به حمایت و جهتدهی جریان فتنه واداشت. سران فتنه با اقدامات نابخردانه خود و نپذیرفتن نتیجه انتخابات، کشور را به ورطه نابودی کشانیدند.
مقام معظم رهبری در تلاشی خستگیناپذیر تمام تلاش خود را صرف بازگرداندن سران فتنه از نیات پلیدشان نمودند و بارها از آنان خواستند به قانون تن داده و اعتراض خود را نسبت به نتیجه انتخابات از راه قانونی دنبال کنند. ایشان در جلسهای اظهار داشتند: «من به آقای مهندس موسوی گفتم ایشان هم از من قبول کرد. راه، همان راهِ قانونی است. از همان طریق قانونی مشی کنند من هم قرص و محکم پشتش میایستم.» ولی دریغ از اندکی تدبر و عبرت.
یاران رهبری و دلسوزان نظام نیز با سران فتنه، جلسات متعددی گذاشتند و کرارا پیشنهاد کردند که برای حصول اطمینان، آرای اخذ شده بازشماری شود، اما آن بدخواهانِ بداندیش تنها بر یک خواسته پا میفشردند: «ابطال انتخابات!» رهبر انقلاب در واکنش به این خواسته نابحق چنین موضع گرفتند:«ابطال یعنی زدن توی دهان مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق، رأی دادند. من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟! چنین چیزی مگر ممکن است. مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد.»
یکی از موضوعات تلخ فتنه ۸۸ این است که برخی از گردانندگان فتنه، خود اذعان داشتند بازشماری صندوقهای رأی، تغییری در نتیجه انتخابات ایجاد نمیکند و حتی معتقد بودند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته است، اما حاضر به اعتراف نمیشدند به طور مثال خاتمی در جلسهای خصوصی گفته بود من قبول دارم که اصلا تقلب نشده است با این وجود آن را رسانهای نکرد.
ریشههای فتنه در آن سوی آب
فتنه ۸۸ بیشباهت به جنگ احزاب در صدر اسلام نبود. این جریان با ائتلاف شوم همه نیروهای مخالف نظام مانند مدعیان اصلاحات، منافقین، بهائیان، ملی مذهبیها، مارکسیستها و دیگر جریانات معاند و محارب نظام و با هدایت آمریکا، اسرائیل و دولت خبیث انگلیس شکل گرفت. رئیسجمهور وقت آمریکا اوباما با اعلام «حمایت از جنبش سبز»، پشتیبانی خود را از جریان فتنه آشکار ساخت و نخستوزیر انگلیس با اعلام اینکه «هدف جنبش سبز حاکم کردن نظامی سکولار در ایران است» جانبداری خود از فتنه را اعلام نمود. نیز جمله مشهور نخستوزیر رژیم صهیونیستی که «اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اجتماعی اسرائیل خوانده بود»، آخرین میخ بر تابوت هویت ننگین فتنه بود.
از سوی دیگر بعضی رفتارهای نسنجیده رئیسجمهور وقت آقای احمدینژاد وضعیت کشور را بحرانیتر میساخت. اصرار بر معاونت اولی یکی از نزدیکان وی، عزل وزیر اطلاعات و مقاومتهای منفی در پارهای از موضعگیریها هزینهای بود که او در آن شرایط دشوار بر نظام تحمیل مینمود.
سال ۸۸ رو به پایان بود اما فتنه، در چهار فصل زیبا و رنگارنگ آن سال، خاطرات تلخی برای ملت بزرگ ایران رقم زده بود. هر روز پروژهای مملو از خباثت از آن سوی آب دیکته میشد و در کف خیابانها توسط عاملان دشمن اجرا میگردید. گاه با شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در راهپیمایی روز قدس یا شعار مرگ بر روسیه در راهپیمایی ۱۳ آبان، گاه با حمله به پایگاههای بسیج و کشتن مردم بیدفاع و بسیجیان مظلوم، گاه با به آتش کشیدن بانکها، مراکز دولتی و مغازهها و ایجاد رعب و وحشت و گاه با پروژه کشتهسازی و مجلس ختم گرفتن برای کسانی که وجود خارجی نداشتهاند!
با گذشت زمان، چهره واقعی فتنهگران آشکارتر میشد و دیری نپایید که مشخص گردید «تقلب» کلید واژه فتنه و رمز آشوب اغتشاشگران برای ساقط کردن نظام بوده است. نکتهای که سرانجام به آن اذعان نمودند: «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.»
مردم فهیم و با بصیرت بسیار زود صفوف خود را از فتنهگران جدا ساختند. شاید بتوان خطبههای نماز جمعه رهبری را در هفته پس از انتخابات، نقطه عطفی در جدا شدن صفوف مردم از فتنهگران دانست. ایشان طی سخنان مهمی در خطبه دوم نقشههای از پیش طراحی شده دشمن در فتنه را افشا کرده و مردم و سران فتنه را از همراهی با دشمنان پرهیز دادند. اما اوج سخنان معظمله آنجا بود که خطاب به حضرت بقیهًْالله ارواحنا فداه عرضه داشتند:«ای سید ما!ای مولای ما! آنچه باید بکنیم انجام میدهیم. آنچه باید هم گفت گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم. اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید. همه اینها را من کف دست گرفتم در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد. اینها هم نثار شما باشد...» این سخنانِ برخاسته از سوزدل آن حکیم وارسته، اشکها را جاری ساخت و راه توبه بسیاری از مردم را برای بازگشت به دامان حق و حقیقت هموار نمود.
تعابیر رهبری از فتنه ۸۸
امام خامنهای از فتنهگران تعابیر مختلفی دارند که هر یک ناظر به قسمتی از خسارات و زیانهایی است که از ناحیه آنها به ملت و کشور وارد شده است. ایشان همچنین در تبیین ابعاد مختلف فتنه اصطلاحاتی را بهکار بردهاند که هم به ابعاد مثبت و هم به جهات منفی آن اشاره دارد بهعنوان نمونه:
فتنه ۸۸ زنگ بیدار باش بود- خطای جبرانناپذیر- جِر زنیِ سیاسیِ یک عده آدم نادانِ ناباب و بعضاً معاند- لگد زدن به قانون- عدهای ناسپاس- قانونگریز- خسارتی به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آرای ۴۰ میلیونی را درست بچشد- هم به خودشان صدمه زدند هم به ملت و هم به کشور- کشور را دچار هزینه کردند- به قانون تمکین نکردند- فتنه ۸۸ کشور را واکسینه کرد- این فتنه افزایش بصیرت به همراه داشت- بصیرت نورافکن و قطب نماست- بصیرت یعنی گم نکردن راه- نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است.
یومالله نهم دی
خیانت و جنایات اغتشاشگران و آشوبطلبان در طول هفت ماه، کشور را به میدان هرج و مرج و بیقانونی تبدیل کرده بود. حجم عظیم فتنه در طول تاریخ انقلاب سابقه نداشت. امنیت کشور پایمال شده و نظام بارها تا مرز سقوط پیش رفته بود. فتنهگران هر روز پا را بر پلهای بالاتر مینهادند و هیچ خط قرمزی برای خود قائل نبودند. تا آنکه در روز عاشورا با حمله به عزاداران و آتش زدن پرچمهای سیدالشهدا علیهالسلام و هلهله و شادی، در واقع پیچیده شدن طومار ننگین خود را تسریع نمودند و سرانجام در روز باشکوه و یوم الله نهم دی، فتنهای که ماهها کشور را دچار هزینه و آسیبهای جبرانناپذیر کرده بود چون تودهای از برف در برابر آفتاب بصیرت ملت به سرنوشت محتوم خود«زوال و نیستی» پیوست.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
در بُعد منطقهای نیز شاهد پیروزیهای مکرر جبهه مقاومت در جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه بر رژیم مستأصل صهیونیستی بودیم. نقش غیرقابل انکار جمهوری اسلامی در رهبری و پشتیبانیِ مقاومت، باعث شده بود ایران بهعنوان قدرتی تأثیرگذار در مناسبتها و تصمیمات بینالمللی مطرح گردد. و آنچه که نظر جهانیان را به جایگاه ممتاز جمهوری اسلامی جلب میکرد، استقلال و تکیه او به توان داخلی خود بود با وجود تحریمهای ظالمانه.
غرب کمکم به این نتیجه رسیده بود که از اعمال فشار به جمهوری اسلامی دست بردارد و رفتار خود را نسبت به ایران تغییر دهد. چه، آمریکا و کشورهای اروپایی طی سه دهه آزمون و خطا هیچ نتیجه مطلوبی از سیاستهای خصمانه خود علیه ایران به دست نیاورده بودند. از اینرو اروپا باب مناسبات جدیدی را با ایران گشود و آمریکایی که رئیسجمهور سابقش(بوش پسر) ایران را محور شرارت خوانده بود به مرحلهای رسید که رئیس دولت وقت آن (اوباما) در فروردین و خرداد ۸۸ به مقام معظم رهبری نامه نوشت و در تغییر رویکردی آشکار خواهان همکاری با ایران در زمینههای گوناگون شد.
اما داستان جذاب افتخارات ملت به همین جا ختم نمیشد! آن سال آبستن رویداد دیگری نیز بود؛ انتخابات دهمین ریاست جمهوری اسلامی. روز جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ مردم پای صندوقهای رأی رفتند تا از میان چهار نامزد، رئیس دولت دهم را انتخاب کنند. این انتخابات، رکوردی بیسابقه در تاریخ دموکراسی به جای گذارد و شکوهی بینظیر از ملت فهیم ایران ثبت کرد. ۸۵ درصد واجدانِ شرایط، پای صندوقها حضور یافته و جمعیتی نزدیک به چهل میلیون نفر در این انتخابات شرکت کرده بودند. رهبر معظم انقلاب شادمانی خود را از شکوه حضور مردم پنهان نکردند و در سخنانی فرمودند من از خداوند متعال خواسته بودم چهل میلیون در این انتخابات شرکت کنند.
آغاز فتنه
اینک همه چیز به نفع جمهوری اسلامی پیش میرفت و دشمن، زبونتر از همیشه شاهد اراده خللناپذیر ملت و آرمانهای بلند او بود. اما در لحظهای شوم، ورق به کلی برگشت و فتنه ۸۸ کلید خورد. در همان جمعه شب که هنوز مردم در حال رأی دادن بودند یکی از نامزدها خود را پیروز قطعی انتخابات با اختلاف رأی بالا معرفی کرد. این موضعگیری، اژدهای افسرده غرب را حیاتی دوباره بخشید و او را به حمایت و جهتدهی جریان فتنه واداشت. سران فتنه با اقدامات نابخردانه خود و نپذیرفتن نتیجه انتخابات، کشور را به ورطه نابودی کشانیدند.
مقام معظم رهبری در تلاشی خستگیناپذیر تمام تلاش خود را صرف بازگرداندن سران فتنه از نیات پلیدشان نمودند و بارها از آنان خواستند به قانون تن داده و اعتراض خود را نسبت به نتیجه انتخابات از راه قانونی دنبال کنند. ایشان در جلسهای اظهار داشتند: «من به آقای مهندس موسوی گفتم ایشان هم از من قبول کرد. راه، همان راهِ قانونی است. از همان طریق قانونی مشی کنند من هم قرص و محکم پشتش میایستم.» ولی دریغ از اندکی تدبر و عبرت.
یاران رهبری و دلسوزان نظام نیز با سران فتنه، جلسات متعددی گذاشتند و کرارا پیشنهاد کردند که برای حصول اطمینان، آرای اخذ شده بازشماری شود، اما آن بدخواهانِ بداندیش تنها بر یک خواسته پا میفشردند: «ابطال انتخابات!» رهبر انقلاب در واکنش به این خواسته نابحق چنین موضع گرفتند:«ابطال یعنی زدن توی دهان مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق، رأی دادند. من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟! چنین چیزی مگر ممکن است. مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد.»
یکی از موضوعات تلخ فتنه ۸۸ این است که برخی از گردانندگان فتنه، خود اذعان داشتند بازشماری صندوقهای رأی، تغییری در نتیجه انتخابات ایجاد نمیکند و حتی معتقد بودند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته است، اما حاضر به اعتراف نمیشدند به طور مثال خاتمی در جلسهای خصوصی گفته بود من قبول دارم که اصلا تقلب نشده است با این وجود آن را رسانهای نکرد.
ریشههای فتنه در آن سوی آب
فتنه ۸۸ بیشباهت به جنگ احزاب در صدر اسلام نبود. این جریان با ائتلاف شوم همه نیروهای مخالف نظام مانند مدعیان اصلاحات، منافقین، بهائیان، ملی مذهبیها، مارکسیستها و دیگر جریانات معاند و محارب نظام و با هدایت آمریکا، اسرائیل و دولت خبیث انگلیس شکل گرفت. رئیسجمهور وقت آمریکا اوباما با اعلام «حمایت از جنبش سبز»، پشتیبانی خود را از جریان فتنه آشکار ساخت و نخستوزیر انگلیس با اعلام اینکه «هدف جنبش سبز حاکم کردن نظامی سکولار در ایران است» جانبداری خود از فتنه را اعلام نمود. نیز جمله مشهور نخستوزیر رژیم صهیونیستی که «اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اجتماعی اسرائیل خوانده بود»، آخرین میخ بر تابوت هویت ننگین فتنه بود.
از سوی دیگر بعضی رفتارهای نسنجیده رئیسجمهور وقت آقای احمدینژاد وضعیت کشور را بحرانیتر میساخت. اصرار بر معاونت اولی یکی از نزدیکان وی، عزل وزیر اطلاعات و مقاومتهای منفی در پارهای از موضعگیریها هزینهای بود که او در آن شرایط دشوار بر نظام تحمیل مینمود.
سال ۸۸ رو به پایان بود اما فتنه، در چهار فصل زیبا و رنگارنگ آن سال، خاطرات تلخی برای ملت بزرگ ایران رقم زده بود. هر روز پروژهای مملو از خباثت از آن سوی آب دیکته میشد و در کف خیابانها توسط عاملان دشمن اجرا میگردید. گاه با شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در راهپیمایی روز قدس یا شعار مرگ بر روسیه در راهپیمایی ۱۳ آبان، گاه با حمله به پایگاههای بسیج و کشتن مردم بیدفاع و بسیجیان مظلوم، گاه با به آتش کشیدن بانکها، مراکز دولتی و مغازهها و ایجاد رعب و وحشت و گاه با پروژه کشتهسازی و مجلس ختم گرفتن برای کسانی که وجود خارجی نداشتهاند!
با گذشت زمان، چهره واقعی فتنهگران آشکارتر میشد و دیری نپایید که مشخص گردید «تقلب» کلید واژه فتنه و رمز آشوب اغتشاشگران برای ساقط کردن نظام بوده است. نکتهای که سرانجام به آن اذعان نمودند: «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.»
مردم فهیم و با بصیرت بسیار زود صفوف خود را از فتنهگران جدا ساختند. شاید بتوان خطبههای نماز جمعه رهبری را در هفته پس از انتخابات، نقطه عطفی در جدا شدن صفوف مردم از فتنهگران دانست. ایشان طی سخنان مهمی در خطبه دوم نقشههای از پیش طراحی شده دشمن در فتنه را افشا کرده و مردم و سران فتنه را از همراهی با دشمنان پرهیز دادند. اما اوج سخنان معظمله آنجا بود که خطاب به حضرت بقیهًْالله ارواحنا فداه عرضه داشتند:«ای سید ما!ای مولای ما! آنچه باید بکنیم انجام میدهیم. آنچه باید هم گفت گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم. اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید. همه اینها را من کف دست گرفتم در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد. اینها هم نثار شما باشد...» این سخنانِ برخاسته از سوزدل آن حکیم وارسته، اشکها را جاری ساخت و راه توبه بسیاری از مردم را برای بازگشت به دامان حق و حقیقت هموار نمود.
تعابیر رهبری از فتنه ۸۸
امام خامنهای از فتنهگران تعابیر مختلفی دارند که هر یک ناظر به قسمتی از خسارات و زیانهایی است که از ناحیه آنها به ملت و کشور وارد شده است. ایشان همچنین در تبیین ابعاد مختلف فتنه اصطلاحاتی را بهکار بردهاند که هم به ابعاد مثبت و هم به جهات منفی آن اشاره دارد بهعنوان نمونه:
فتنه ۸۸ زنگ بیدار باش بود- خطای جبرانناپذیر- جِر زنیِ سیاسیِ یک عده آدم نادانِ ناباب و بعضاً معاند- لگد زدن به قانون- عدهای ناسپاس- قانونگریز- خسارتی به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آرای ۴۰ میلیونی را درست بچشد- هم به خودشان صدمه زدند هم به ملت و هم به کشور- کشور را دچار هزینه کردند- به قانون تمکین نکردند- فتنه ۸۸ کشور را واکسینه کرد- این فتنه افزایش بصیرت به همراه داشت- بصیرت نورافکن و قطب نماست- بصیرت یعنی گم نکردن راه- نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است.
یومالله نهم دی
خیانت و جنایات اغتشاشگران و آشوبطلبان در طول هفت ماه، کشور را به میدان هرج و مرج و بیقانونی تبدیل کرده بود. حجم عظیم فتنه در طول تاریخ انقلاب سابقه نداشت. امنیت کشور پایمال شده و نظام بارها تا مرز سقوط پیش رفته بود. فتنهگران هر روز پا را بر پلهای بالاتر مینهادند و هیچ خط قرمزی برای خود قائل نبودند. تا آنکه در روز عاشورا با حمله به عزاداران و آتش زدن پرچمهای سیدالشهدا علیهالسلام و هلهله و شادی، در واقع پیچیده شدن طومار ننگین خود را تسریع نمودند و سرانجام در روز باشکوه و یوم الله نهم دی، فتنهای که ماهها کشور را دچار هزینه و آسیبهای جبرانناپذیر کرده بود چون تودهای از برف در برابر آفتاب بصیرت ملت به سرنوشت محتوم خود«زوال و نیستی» پیوست.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی