پرسش:چرا بسیاری از مردم بدون شناخت، مطالعه و تحقیق درخصوص آموزههای دین اسلام ارزیابی و قضاوت میکنند. و متاثر از القائات دشمنان بهویژه در فضای مجازی، غالبا به خطا و گمراهی میروند؟
پاسخ:بیماری خود دانابینی یا جهل مرکب
یکی از بیماریهای روانی جامعه که تشخیص پیامدهایش بسیار دشوار است و بسیاری از مردم بدان مبتلاید، بیماری «خود دانابینی» یا بیماری «علم خیالی» است. این بیماری که به آن «جهل مرکب» نیز گفته میشود، اگر مزمن شود، مداوایش محال است.
چگونگی مواجهه انسان با حقایق عالم هستی
انسان با حقایق عالم هستی با چهار حالت روبهرو میشود:
1- اینکه حقیقت چیزی را بداند و بداند که میداند. او در این صورت حقیقتا عالم است.
2- اینکه حقیقت چیزی را بداند، ولی خود نداند که میداند. او در این صورت گرفتار غفلت و نسیان است و غافل نامیده میشود.
3- اینکه حقیقت چیزی را نداند، ولی بداند که نمیداند(یعنی به نادان بودن خود عالم است) وی در این حالت جاهل و نادان است.
4- اینکه حقیقت چیزی را نداند و نداند که نمیداند(یعنی به نادانی خود جاهل است) بلکه تصور میکند که میداند. وی در این صورت «جاهل مرکب» نامیده میشود.
در لغتنامه دهخدا جلد 5 صفحه 6544 جاهل مرکب چنین معنا شده است: «آنکه علم وی با واقع منطبق نباشد و آنکه گمان برد چیزی را میداند و به واقع آن را نمیداند».
تفاوت جهل بسیط و جهل مرکب
جهل بسیط آن نادانی است که با نادانی دیگر ترکیب نشده است، مانند اینکه انسان فلان راه، یا فلان مسئله علمی را نمیداند و میداند که نمیداند و بدان اعتراف دارد. اما جهل مرکب یا جهل فراگیر عبارت است از دو نادانی که با هم ترکیب شدهاند: جهل اول، نادانی انسان به یک چیز است که همان جهل بسیط است و جهل دوم اینکه انسان، نادانیاش را علم تصور کند و این خود جهل دیگری است که با جهل نخست ترکیب میشود و از ترکیب آنها جهل مرکب حاصل میگردد. جهل بسیط مداوایش آسان است و با تلاش علمی میتوان از آن بیرون آمد، اما جهل مرکب اگر مزمن گردد، مداوایش نه تنها مشکل بلکه چهبسا محال است.
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب، ابدالدهر بماند
عرصههای تجلی بیماری خود دانابینی
با اندوه فراوان باید اعتراف کرد که بسیاری از مردم به این بیماری روانی مبتلایند، چرا که پیامدهایش در عرصههای بسیاری چون امور عقیدتی و نظری شامل دین و افکار و مدیریت در کارها و... ظاهر است. بهویژه در سه موردی که امام صادق(ع) تعیین فرمودهاند: 1- اعتقادات دینی 2- سیاست 3- و امور اداری که از آن حضرت روایت شده است: «ثلاث خلال یقول کل انسان انه علی صواب منها: دینه الذی یعتقده، و هواه الذی یستعلی علیه، و تدبیره فی اموره» سه عرصه است که هر انسانی میگوید: من در آن برحقم: 1- دینی که بدان اعتقاد میورزد 2- خواستههایی که بر او مستولی است 3- و مدیریت او در کارها(بحارالانوار، ج78، ص234) آری در این سه عرصه افرادی که به این بیماری خود دانابینی روانی مبتلا هستند گمان میکنند.
خود دانابینی در قرآن
قرآن کریم در سوره حج آیه 3 میفرماید: و گروهی از مردم بدون هیچ علم و دانشی درباره یگانگی خدا (و نیز درباره قدرت خدا برای زنده کردن مردگان به) مجادله برمیخیزند (و تابع هیچگونه منطق، دانش و استدلالی نیستند) و از هر شیطان سرکش (جن و انس) پیروی میکنند (که هرکدام از آنها برای خود نقشه و حیلهای دارند.)
همچنین در آیه 8 همین سوره با صراحت میفرماید: گروهی از مردم کسانی هستند که درباره خدا به جدال (و بحث بیهوده) میپردازند. (بدون هیچ دانش و اندیشه درست) و هدایت (از سوی پیامبران) و نیز بدون کتاب روشنگر (آسمانی مثل قرآن).
درمان بیماری خود دانابینی
برای پالایش عقیده و درمان بیماری خود دانابینی و دستیابی به عقاید درست دو رکن اصلی وجود دارد: یکی برطرف ساختن موانع بینش عقل و معرفت و دیگری فراهم ساختن شرایط معرفت صحیح. اسلام به جز این دو رکن سفارش دیگری ندارد.