شهید غلامرضا زاهدیاننژاد در روستای کوشکبیدک شیراز چشم به جهان گشود. در مهرماه سال 1344 ازدواج کرد که حاصل این پیوند آسمانی 4 فرزند پسر و 4 دختر است.در دوران دفاع مقدس به جبهه رفت و در 21 دیماه سال 1364 در فاو شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش روستای کوشکبیدک شیراز آرام گرفت. مردی بسیار مهربان و مردمدار بود و همیشه در خانه را بر روی همه میگشود، خانواده دوست و عاشق فرزندان بهویژه دخترانش بود. دخترش میگوید: «پدر ما دختران را خیلی دوست داشت، من هفت ساله و خواهرم نه ساله یکی سمت چپ یکی سمت راستش نماز میخواندیم، با صدای بلند نماز میخواند و ما آرام تکرار میکردیم که اشتباه نکنیم البته پیش از آن به ما نماز یاد داده بود. شبها برای ما یا داستانهای مذهبی میگفت یا شاهنامهخوانی میکرد. نکته جالب این است که سواد چندانی نداشت اما هم تعداد زیادی از سورههای قرآن را از حفظ میخواند و هم خیلی از داستانهای شاهنامه را بلد بود. چهار سال شورای محل بود ولی با گذشت چند دهه از شهادتش هنوز اهالی محل به نیکی از او یاد میکنند. وقتی میخواست به جبهه برود برخی مخالف رفتنش بودند زیرا میگفتند اگر به جبهه برود شهید میشود چون مردی خوب، معتمد، امین، نیکوکار و اخلاق و رفتارش عالی است. وقتی خصوصیات پدرم و پسر خالهام شهید احد چوگانی را دیدم ایمان آوردم که راهی که شهدا رفتهاند درست است.»