پرسش: آموزههای دینی و تعالیم انبیاء و قیامهایی که رجال دین در هر برههای از تاریخ علیه جباران و ستمگران انجام دادهاند، چه نقش و تاثیری در تعالی و تکامل جوامع داشته و اگر این متغیرها نبودند جوامع بشری چه شکل و حالتی پیدا میکرد؟
پاسخ:عدم اطلاع مردم از آموزهها و قیامهای دینی
بسیاری از مردم حتی متدینین و علاقمندان به دین و مذهب، به درستی از ثمرات تعلیمات و نتایج قیامها و نهضتهایی که به وسیله رجال دین و مردان الهی صورت گرفته آگاهی ندارند و نمیدانند اگر از نخستین روزی که بشر موفق به تشکیل زندگانی اجتماعی شده است، تعلیمات و دعوتهای سلسله مقدسه انبیاء از یک طرف و مجاهدتها و مبارزهها و نهضتهای آنها از طرف دیگر نبود، امروز چه وضع و صورتی که بر جهان حکومت میکرد، و اوضاع و احوال جوامع بشری چگونه بود؟!
تسخیر عالم طبیعت در پرتو آموزههای انبیاء
هنگامی که اوضاع و احوال بشر را در اعصار بسیار قدیم مطالعه میکنیم، آنگاه نظری هم به زندگی و شئون حیاتی نسل امروز بشر میافکنیم (از علوم و فنون، آداب و عادات، صنایع و قوانین و نظامات) آنگاه بین آنها مقایسه میکنیم، دچار بهت و حیرت میشویم، زیرا که تفاوت سطح زندگی به قدری زیاد است که هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند. مثلا یک روز انسان در برابر مظاهر طبیعت (آب و آتش و نور و درخت و سنگ) زانو به زمین میزد، کوهها و دریاها و ستارهها و ماه خورشید و اشخاصی مانند خودش از افراد انسان را به عنوان عبادت ستایش میکرد، و با منتهای خضوع و خشوع و تسلیم، یک سلسله اعمالی را به منظور جلب رضایت آنها انجام میداد،و دائما از بیم قهر و غضب آنها بر خود میلرزید. اما امروز جرات و جسارت و قدرت فکری بشر به جایی رسیده که همان معبودها و مسجودهای دیروز را مسخر و خادم خویش و مورد آزمایشهای علمی و استفادههای فنی خود قرار داده است. موثرترین عاملی که با آنگونه رفتار و عقاید مبارزه کرد، و آن بیمها و ترسهای بیمورد را زایل ساخت، دعوتها و تعالیم و آموزههای وحیانی انبیاءبود. در تعالیم و آموزههای وحیانی انبیاء دو چیز بیش از همه مورد توجه بوده است: یکی خداشناسی و دیگری خودشناسی. آری این آموزههای وحیانی انبیاء و مردان پاک الهی بودند که به بشر فهماندند که همه چیز غیر از خدا از تو پایینتر است، و تو از همه آنها برتر و بالاتری. تو منبع قدرتها و نیروهای بیحدی هستی که میتوانی همه عالم خلقت و طبیعت را به تسخیر خود درآوری.
قرآن کریم و جایگاه رفیع انسان
1- قرآن کریم در بیان جایگاه و عظمت انسان میفرماید: «هوالذی خلق لکم ما فیالارض جمیعا» یعنی خدا آنچه در زمین است برای استفاده انسان و محض خاطر انسان آفرید. (بقره-29)
2- قرآن کریم میفرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم وحملنا هم فیالبر و البحر» یعنی ما فرزندان آدم را بزرگ و گرامی داشتیم و آنان را بر دریا و صحرا و تر و خشک مسلط کردیم. (بنیاسرائیل-70)
آری این بود نمونههایی از تعالیم انبیاء و اینگونه آموزههای وحیانی بود که آن عقاید شوم را که مانند زنجیرهای سنگین بر دست و پا و گردن بشر پیچیده بود، نابود ساخت و در عوض آزادی فکری که یکی نعمتهای بزرگ خدایی است را به انسان ارزانی داشت.
نقش رجال دین و مردان الهی در تعالی جوامع
اما درباره نقش رجال دین و مردان الهی در رشد و تعالی جوامع؛ تاریخ گواهی میدهد که مردان حقیقت و فضیلت بودند که در مقابل مقتدرترین جباران و ستمگران قد علم کردند و نبردهای سنگینی را آغاز نمودند تا آنکه کاخهای ظلم و ستم و استبداد آنها را ویران نمودند. قرآنکریم میفرماید: چه بسیار از پیغمبران که گروهی از مردمان خداپرست همراه آنها جنگیدند و در برابر هیچ مصیبتی سست نشدند و ضعیف نگشتند و اظهار عجز و ناتوانی نکردند، خداوند صابران را دوست میدارد (آلعمران - 146)
هنگامی که فرعون ندای «اناربکم الاعلی» من پروردگار برتر شمایم. (نازعات -24) سرمیداد و گردنکشی را به نهایت خود رسانده بود، موسیابن عمران(ع) به امر خدا قیام کرد و تا بنیاسرائیل را نجات نداد و فرعون و فرعونیان را غرقه دریا نساخت، از پای ننشست. ابراهیم(ع) به تنهایی در مقابل نمرودیان ایستادگی کرد و عقاید آنها را با استدلال مورد بطلان و استهزاء قرار داد و آنقدر استقامت کرد تا او را به میان توده انبوهی از آتش انداختند!
پیامبرگرامی(ص) 23 سال مبارزه سنگین و گستردهای را علیه کفار و مشرکین و منافقین آغاز کرد و با تحمل زحمات و مرارتها بساط توحید و عدالت را گسترش داد. امامحسین(ع) یکی از آن مردان الهی است که با قیام خونبار و شهادت خود سراسر دنیای اسلام را به تحرک واداشت و مردمی که تا آن وقت با هیچ منطق و استدلالی حاضر به جهاد در راه حق نبودند، بعد از حادثه کربلا به جنبش و نهضت درآمدند، عواطف افسرده مشتعل شد شورشها و نهضتها علیه امویان شروع شد تا آنکه منتهی به سقوط همیشگی بساط ظلم و ستم حکومت بنیامیه شد. آری شرافتمندترین افراد بشر کسانی هستند که خودشان را فدای آسایش دیگران میکنند و سختیها را متحمل میشوند که دیگران راحت باشند، اگر مردان الهی و شهدای راه حق نباشند که مانند شمع بسوزند و نورافشانی کنند، محفل جوامع بشری رونق و شکوهی نخواهند داشت. امامحسین(ع) میفرماید: اگر بدنهای ما برای مردن آفریده شده، پس چه بهتر که در راه خدا با شمشیر قطعهقطعه گردد. و ان تکن الا بدان للموت انشات - فقتل امرئي بالسیف فیالله اجمل (مناقب ابنشهر آشوب، ج 2، ص 213)