پرسش:چرا امام علی(ع) برای دفاع از حق خلافت و رهبری خود با وجود خطبه غدیر خم هیچ اقدام عملی در جریان سقیفه و بعد از آن انجام ندادند و برای گرفتن حق خود قیام نکردند؟
پاسخ:امام علی(ع) در شرایط مختلف بعد از غصب دفاع نظری خلافت از حق مسلم خود و اصلح بودن خویش در جایگاه خلافت اسلامی دفاع کردند. اما حضرت حفظ کیان اسلام و اتحاد مسلمانان را بر قیام و مبارزه برای کسب خلافت و رهبری ترجیح دادند و به دفاع نظری برای اتمام حجت با مخاطبان و مسلمانان بسنده کردند. اولین برخورد امام علی(ع) در روز بیعت سقیفه با ابوبکر بود که فرمود: کار ما را تباه کردی و با ما مشورت نکردی و حق ما را رعایت ننمودی. ابوبکر گفت: آری و لکن از بروز فتنه ترسیدم! (پایگاه اطلاعرسانی حوزه، مورخ 92/5/3) دومین برخورد حضرت بعد از سقیفه تلاش جهت جذب و سازماندهی یاران خود جهت مقابله با جریان انحراف بود که جز اندکی وفادار به حضرت اکثریت از همراهی با امام علی(ع) با بهانههای مختلف سر باز زدند و حضرت فرمود: فنظرت فاذا لیس لی معین الااهل بیتی... نگریستم و دیدم مرا یاری نیست و جز اهل بیت خود مددکاری نیست دریغ آمدم که آنان دست به یاریام گشایند مبادا به کام مرگ درآیند (نهجالبلاغه صبحی صالح، ص 8) همچنین در آغاز رأی شورا به نفع عثمان هنگامی که اوضاع مسلمین روبراه باشد و از هم نپاشد و جز من به دیگری ستم نشود. (نهجالبلاغه- خطبه 74)
تعجب از انتخاب مردم
«به خدا سوگند هرگز فکر نمیکردم که عرب خلافت را از خاندان پیامبر(ص) بگیرد یا مرا از آن بازدارد. مرا به تعجب وانداشت جز توجه مردم به دیگری که دست او را به عنوان بیعت میفشردند. از این رو دست نگاه داشتم. دیدم که گروهی از مردم از اسلام بازگشتهاند و میخواهند آیین محمد(ص) را محو کنند. ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمانان نشتابم، رخنه و ویرانی در پیکر آن مشاهده کنم که مصیبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگتر از حکومت چند روزهای است که به زودی مانند سراب یا ابر از میان میرود. پس به مقابله با این حوادث برخاستم. مسلمانان را یاری کردم تا آنکه باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام بازگشت. (نهجالبلاغه- نامه 62)
دلایل قیام نکردن علی(ع)
سکوت امام علی(ع) در برابر خلفا در راستای حفظ دین و وحدت اسلامی و فراهم نبودن شرایط قیام بود. از این رو آن حضرت بارها از وضع موجود و ظلمهایی که بر خاندان ایشان روا داشته شد شکایت کردند. آن حضرت در خطبه شقشقیه نهجالبلاغه علل سکوتشان را در برابر خلفا بیان کردهاند: «من ردای خلافت را رها ساختم، دامن خود را از آن در پیچیدم (کنار رفتم) در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها (بدون یاور) بهپاخیزم (و حق خودم و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمتی که پدید آوردهاند صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان باایمان را مانند واپسین دم زندگی به رنج وا میدارد. (عاقبت) دیدیم بردباری و صبر، به عقل و خرد نزدیکتر است. شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی میماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد. با چشم خود میدیدم میراثم را به غارت میبرند. (نهجالبلاغه- خطبه 3)
این سخنان را امام علی(ع) در وضعی بیان کردند که دین اسلام در خطر بود و جهان اسلام نیز نیاز به وحدت داشت زیرا هم در حوزه اسلام عواملی تهدیدکننده وجود داشت و هم دشمن خارجی جهان اسلام را تهدید میکرد.
عوامل تهدیدکننده جهان اسلام بعد از ارتحال پیامبر(ص)
به طور کلی خطرات و تهدیدهای موجود بعد از ارتحال پیامبر(ص) و در عصر خلفا برای جهان اسلام و کیان وحدت و یکپارچگی مسلمانان را در چند محور میتوان دستهبندی کرد:
1- از دست دادن شیعیان خالص
اگر امام علی(ع) با توسل به قدرت و قیام مسلحانه درصدد قبض حکومت و خلافت برمیآمدند، بسیاری از عزیزانی را که از جان و دل به امامت و رهبری حضرت معتقد بودند و تعدادشان اندک بود، جانشان را از دست میدادند.
2- امکان ارتداد افراد و گروهها و قبایل تازه مسلمان شده
از آنجا که بسیاری از گروهها و قبایلی که در سالهای آخر عمر پیامبر(ص) مسلمان شده بودند، هنوز آموزشهای لازم اسلامی را ندیده بودند، امکان ارتداد و بازگشت آنها به فرهنگ بتپرستی و قبیلهای وجود داشت. بنابراین عملاً با حکومت اسلامی مخالفت
میکردند.
3- خطر ظهور مدعیان نبوت و پیامبران دروغین
علاوه بر خطر مرتدین، مدعیان نبوت و پیامبران دروغین مانند: مسلیمه کذاب، طلیحه و سجاح نیز در صحنه ظاهر شده و هر کدام طرفداران و نیروهایی دور خود گردآوردند و قصد حمله به مدینه را داشتند که با همکاری و اتحاد مسلمانان پس از تحمل زحماتی نیروهای آنان شکست خوردند.
4- خطر حمله احتمالی رومیان
خطر حمله احتمالی رومیان نیز میتوانست مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان و جهان اسلام باشد. زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با رومیان درگیر شده بودند و آنان مسلمانان را خطری جدی برای خود تلقی میکردند. و در پی فرصتی برای حمله به مسلمانان بودند. بنابراین امم علی(ع) با توجه به این عوامل تهدید کننده جهان اسلام ترجیح دادند که اقدام به قیام مسلحانه برای گرفتن حق خلافت خود نکنند.