لحظههای قدسی زمان را دریابیم
۱۳۹۹/۱۲/۲۵
آیتالله سیدحسن عاملی
ما تا حصار زمان و مکان نشکند نمیتوانیم بفهمیم چه توفیقی است که رجب، شعبان، ماه مبارک رمضان را درک میکنیم. اهل برزخ هم در آرزوی این هستند که لحظه رجب را، لحظه شعبان، لحظه ماه مبارک رمضان را درک کنند، منتها میگویند امکان ندارد.
لحظاتی که ما داریم، در دین ما این لحظات بر دو قسم است، لحظات عادی و لحظات قدسی. لحظات قدسی آن لحظاتی است که عنایات خداوندی در آنجا مخصوص است. این خصوصیت زمانی را بارها خود دین ما، بزرگان دین ما تصریح کردهاند. گویا خدا یک بهانهای درست کرده است که بنده خودش را سالم و با توشه کافی از این دنیا ببرد. انگیزه درست بکند که در معنویت چابک شود. عنایت در این لحظات آنقدر مخصوص است که بعد از اینکه حصار زمان و مکان شکسته شد میبیند چه غوغایی از لطف بوده و از دستش رفته است. بعضی از لحظهها قدسیت دارد و تأثیر آن مخصوص است. برخی از این لحظهها عبارتند از: شب جمعه، روز جمعه. 13 رجب، ایامالبیض، شب 27 رجب و شب نیمهشعبان. اینها همه لحظات قدسی است. در روایت هست که خود روز جمعه، شب جمعه پر فضیلت است، فضیلت روز جمعه بیشتر از عید فطر و عید اضحی است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود:من چندین عید فطر را از دست بدهم، عید اضحی را از دست بدهم، بهتر است تا فضیلت جمعه را از دست بدهم. این است که کشورهای اسلامی جمعه که میآید همه به همدیگر تبریک میفرستند، در کشور ما مرسوم نیست ولی در تمام کشورهای اسلامی مرسوم است و این بهخاطر عنایت خاصی است که در شب جمعه و در روز جمعه وجود دارد. ما به لحظات قدسی اعتقاد داریم. البته زمان ذاتاً، این زمان با آن زمان فرقی ندارد اما حوادثی که در اینها واقع شده است، آن حوادث باعث شده که خدا عنایت خاصی به بندگانش داشته باشد مثل بعثت حضرت ختمی مرتبت که شب 27 رجب اتفاق افتاده است.
در ماه مبارک رمضان، فضیلت این ماه از روزه نیست. خدا در قرآن فرموده است چون ماه رمضان است روزه بگیر. نمیگوید چون روزه میگیری پس ماه رمضان است. یعنی شرافتش از روزه نیست. شرافتش از نزول قرآن است. شبقدر شرافتش از نزول قرآن است. تمام کتابهای آسمانی در ماه مبارک رمضان نازل شده است. معلوم میشود که این لحظات در تأثیر کمالات حساب دیگری دارد. اگر کسی قرآن در قلبش جا بگیرد، هر شبش شب قدر میشود. هر لحظهاش ماه مبارک رمضان میشود، چون شرافتش از قرآن است. بهخاطر تعظیمی که خدا به قرآن دارد، این برنامهریزی را کرده است.
تاریکی شب، منشأ آب حیات
یکی از اسرار استجابت دعا توجه به خصوصیات زمانی است. خصوصیات زمانی در استجابت دعا خیلی تأثیر دارد.اینکه زمان خصوصیت پیدا کرده است گاهی بهخاطر یک حادثه است. مثل بعثت، مثل نزول قرآن، گاهی بهخاطر لطافتی است که در زمان پیدا میشود.
خدا فقط دو زمان را گفته است که مال من است. یکی شب است. میگوید که «اللیل لی» شب برای خودم است و یکی هم رجب. فرمود: «الشهر شهری فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَي» یعنی رجبالمرجب یک ریسمانی است. اگر کسی از این بگیرد یعنی در رجب اهل عمل باشد، به خدا میرسد. این یعنی محرمیت با خدا. یعنی کشف شدن عوالمی از جمال و جلال حق که بیتاب میشود. «إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ حَلَاوَهًَْ مَحَبَّتِك فَرَامَ مِنْكَ بَدَلا یا فرام منک حولا» خدایا مگر میشود کسی آن جمال را ببیند برگردد و دنبال جایگزین باشد؟! حولا به معنای برگشتن.
اینکه خدا گفته اللیل لی. آقای اشتهاردی اینجا که میرسید میگفت یعنی شب در تأثیر کمالات حساب دیگر دارد. عین تعبیر ایشان بود. آیتالله انصاری شیرازی در درس اخلاق میگفت آب حیات در تاریکی شب است. چه تعبیر خوبی
است.
مرو بخواب که فیض، قافلهای است
که از کمینگه شبهای تار میگذرد
یعنی شب را از دست مده. این بزرگترین شفیع شماست. شما میخواهید که امامها شفیع باشند. اماخیلی چیزها برای آدم شفیع میشود. چه کسانی برای ما شفیع میشوند؟ شما میآیید واسطه میشوید یک دختر و پسری با هم ازدواج میکنند. بعضیها این کار را نمیکنند. میگویند من اگر واسطه بشوم بعداً کار به هم میخورد، آن وقت پای من وسط است. شخصی به حضرت صادق(ع) عرض کرد که من گاهی واسطه ازدواج میشوم، از قضا اوضاع به هم میریزد. هر دو شان من را لعنت میکنند. برای همین من میخواهم خودم را کنار بکشم. حضرت فرمود: نخیر. آن لعنتها روز قیامت شفیع تو میشود.
خدای متعال یک تعبیری دارد میگوید: «إِنَّ ناشِئَهًَْ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلا» (المزمل/6) ناشئه یعنی زمان که در شب نشئت پیدا میکند. «إِنَّ ناشِئَهًَْ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً» آنجا حرفی که میزنی خیلی موافقت با قلب دارد. «أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلا» یعنی خیلی روشن و واضح هست که چه حرف میزنی، چون در شب مشغولکنندهای وجود ندارد، تاریکی است، شما هستید و خلوتخانه.
این آیه بسیار آیه خوبی است. این آیه غوغا است. آقای مشکینی تعبیر عجیبی میگفت. ناشئه را همه به وقت زدند. بعضیها به شخص زدند. اما آقای مشکینی میگفت یعنی «ان النفس ناشئهًْ فی اللیل» کسی که تربیتیافته شب است، او با بقیه فرق دارد. سلوک اجتماعیاش را نگاه کنی با بقیه فرق دارد. حساب شده حرف میزند. چشمش حساب شده است، گوشش حساب شده است. شخصی از معصوم سؤال کرد که چرا آنها که نماز شب میخوانند چهرهشان نورانی است؟ حضرت فرمود چون با خدای خودشان خلوت کردند، خدا از نورانیت خودش به اینها سهم داده است. حالا این ظاهرش است. ظاهرش این نورانیت را گرفته است. نفس ناطقه انسانی که در موازات ذات لایتناهی قرار گرفته است چه میشود؟ سهمیکه از آنجا میگیرد.
شب، منشا تحول روحی
خواجه عبدالله انصاری یک مناظرهای بین شب و روز درست کرده است. شب میگوید من افضل هستم، روز هم میگوید من افضل هستم. شب فضائل خودش را میگوید، روز هم فضائل خودش را میگوید. روز میگوید که خدا فرموده است«وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ»(ابراهیم/5) ایامالله آمده است. «لیاللله» نیامده است. اما شب میگوید که من افضل هستم. چون قرآن در شب نازل شده است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَهًِْ الْقَدْر» (قدر/1) چرا خدا لیله را آورد؟ چرا روز نگفت؟ اینها همه پیامهای تربیتی دارد و خداوند در دو جا گفته است «ما ادراک». یکی برای قیامت گفته است ما ادراک: «الْقارِعَهًْ وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَهًْ» (القارعه 1 و 3) و یکی برای شب گفته است: «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَهًُْ الْقَدْر»(قدر/2). و خداوند شب را که صفت میدهد میگوید مبارک: «في لَيْلَهًٍْ مُبارَكَهًْ» (دخان/3) برای روز نمیگوید و مهمتر این است که آقا رسولالله، شب به معراج رفتهاند. میدانید که روز برای کارها و فعالیتها است، بزرگترین فعالیت هم معراج بوده است. اما چرا در شب معراج صورت گرفته است؟ یعنی یک تحول عظیم روحی درست شد و شب در این تحول دخیل است.
برای شب امتطاء گفتهاند، برای روز نگفتهاند. امتطاء از مطیه است. مطیه یعنی مرکب. امام حسن عسکری(ع) فرمود اگر کسی میخواهد به محضر خدا برود، راهش این است که شب را مرکبش بشود. سوارش بشود نه اینکه شب این را سوار شود. فرمود: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل»(بحارالانوار، ج 78، ص379) بنابراین انسان در لحظات قدسی باید حالش با دیگران و با روزهای دیگر فرق کند.