به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 9,158
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 41,236
بازدید ماه: 41,236
بازدید کل: 25,028,368
افراد آنلاین: 158
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۲۵ - نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران - برخی همکاری‌های دولت سازندگی و اصلاحات با بنیــاد ســوروس ۱۴۰۰/۰۲/۰۳
نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران -۱۲۵
 
برخی همکاری‌های دولت سازندگی و اصلاحات با بنیــاد ســوروس
 
۱۴۰۰/۰۲/۰۳

   یحیی کیان تاجبخش
  ادامه اعترافات یحیی کیان تاجبخش...
حال که این فرآیند کلی هفت‌گانة شیوة براندازی را برای دادگاه محترم عرض کردم به تحلیل سه جریان، نوع و شکل براندازی در ایران در دو دهة گذشته می‌پردازم. بعد از اتمام جنگ تحمیلی ما شاهد سه نوع جریان، می‌شود گفت سه نوع شیوه از نوع براندازی، بودیم که این سه شیوه عبارتند از: 1- شیوة استحالة فرهنگی 2- شیوه استحاله سیاسی 3- همان نافرمانی مدنی یا آنچه که معروف به انقلابهای مخملی یا رنگی شده که من به ترتیب مصادیق، نسبت به هر سه جریان را به طور مختصر به حضرت‌عالی عرض می‌کنم.
در دورة دولت سازندگی ما شاهد شروع برنامة استحالة فرهنگی بودیم. در همان زمان از طریق شهرداری تهران، از طریق تأسیس روزنامة همشهری، جذب نخبگان به سمت معرفی ارزش‌های جدید مدرن شهری حرکت می‌کند که نهایتاً از طریق همین ارگان دولت اصلاحات حمایت می‌شود. مصداق دوم: از طریق شهردار وقت، آقای کرباسچی یک شیوة جدید فرهنگی برای مدیریت شهری عرضه و معرفی می‌شود برای کل شهر تهران که در شهرهای دیگر ایران هم اشاعه می‌شود و تأسیس نهادهایی مثل فرهنگسراها و نهادهایی مثل دفتر پژوهشهای فرهنگی و خانة هنرمندان که مستقیماً از طرف شهرداری تهران که وابسته به دولت سازندگی بوده حمایت مالی و سازمانی می‌شود که این نهادها قرارگاه روشنفکران مانند دکتر امین جهانبگلو می‌شود، که این نهادها مکانی برای اشاعة تفکر کاملاً دموکراسی غربی، سکولاریسم و لیبرالیسم می‌شود.
اما آنچه مهم است و شواهد نشان می‌دهد این است که آن برنامه‌ها که در زمان دولت سازندگی اتفاق می‌افتد با حمایت بنیادهای آمریکایی مثل بنیاد جست‌و‌جو، بنیاد کارنگی و بنیاد سوروس و حتی بنیاد NED همان صندوق حمایت از دموکراسی مستقیماً پشتیبانی می‌شد.
کل اساتید خارجی که از نمایندگان مهم متفکر دموکراسی، از منتقدان مهم نظام دینی، مبلّغان جدایی دین از حکومت دعوت می‌شدند از اروپا و آمریکا و در سالن‌های عمومی با دعوت گسترده از دانشجویان، از نخبگان و از افراد، عموم این دیدگاهها در قالب سخنرانی، کتاب، مقاله و غیره تبلیغ می‌شد که این در واقع یک فرآیند نهادینه شدة درازمدت بوده که چندین سال ادامه داشت.
مصادیق دیگر از همان سال‌ها سفر آقای عطریانفر به دعوت بنیاد سوروس به نیویورک و ملاقات مستقیم آقای عطریانفر با خود آقای سوروس که می‌شود یکی از نقاط عطف شروع همکاری و ارتباط بین جریان داخل و خارج تلقی کرد.
در آن زمان راه‌اندازی مجلة گفت‌وگو که به عنوان نمایندة چپ سکولار در ایران شناخته شده که مفاهیمی مثل جامعة مدنی و دموکراسی غربی و لیبرالیسم را معرفی می‌کردند و خودشان را به عنوان نمایندة همچنین تفکری به جامعه عرضه می‌کردند.
 نقد اقتصاد ناکارآمد دولت جمهوری اسلامی و پیشبرد مسئله خصوصی‌‌سازی با این جهت‌گیری که دولت را ناکارآمد جلوه بدهد و برای بخش خصوصی بخصوص بخش خصوصی بین‌المللی جایگاه باز بکند که نفوذ در داخل کشور پیدا بکند، حال نهایتاً از طریق این نوع فرهنگ‌‌سازی این استحالة فرهنگی به همان مصداق دوقطبی ساختن جامعة تهران و شهرهای بزرگ دیگر انجامید، به این معنی که با ارزش‌های جهانی‌‌سازی، مصرف‌گرایی، ما شاهد شکاف بین یک جامعة شهری یا می‌شود گفت بالاشهری و تحقیر یک جامعة به اصطلاح پایین‌شهری و سنتی یا روستایی، می‌دیدیم که این ارزش‌های مصرف‌گرایی که از طریق واردات کالاهای بین‌المللی و جهانی‌‌سازی منجر
به تغییر رفتار در نسل جوان شد و نهایتاً به تغییر گزینش‌های سیاسی و اجتماعی آنها هم شد.
جناب آقای رئیس‌دادگاه محترم، بعد از تأسیس دولت اصلاحات در دوم خرداد 1376 ما یک تغییر در شیوة این شکل یا شیوة براندازی را مشاهده می‌کنیم که از شیوة استحاله فرهنگی به نوع توسعة سیاسی یا استحالة سیاسی ما می‌بینیم. به دلیل فعالیت (معذرت می‌خواهم، دهانم خشک است، یک مقداری سخت است صحبت کردن) به دلیل فعالیت و ادامة فعالیت افراد سرشناس جریان‌های سیاسی سازندگی و دورة احزاب اصلاحات و همکاری و حمایت برخی از مسئولین جمهوری اسلامی مثل نمایندة جمهوری اسلامی در سازمان ملل نیویورک و فعالیت چهره‌های سرشناس دانشگاهی و سیاسی، یک حاشیه امن برای این فعالیت‌ها و همکاری‌ها بین عناصر داخل کشور و بیرون کشور ایجاد شد که این منجر به عدم حساسیت نظام نسبت به اهداف درازمدت این برنامه‌ها شد که می‌شود گفت این عدم حساسیت و این حاشیة امن باعث شد که نیروهای بیگانه و به‌ویژه آمریکایی از دو در وارد ایران شدند. در اوّل: احزاب سیاسی اصلاحات بودند و در دوم NGOها یا سازمان‌های غیردولتی که از آن زمان بنیادهایی مثل بنیاد سوروس به طور آشکار با همکاری‌ برخی از مسئولین و با دعوتهای رسمی آشکارا شروع به فعالیت در ایران کردند که من برخی از مصداقهای این نوع فعالیت را در آن زمان، دورة دولت اصلاحات خدمت شما عرض می‌کنم.
1- مذاکرات پنهان تحت عنوان Track Two یا «ردیف دو» که چهره‌های سیاسی آمریکایی و ایرانی در کشورهای اروپا برای تبادل‌نظر و برای هماهنگی برنامه‌های خود جلسات متعددی برگزار می‌کردند که البته به این نکته ما باید توجه کنیم که حمایت مالی و سازمانی از این برنامه Track Two از طریق بنیاد راکفلر و بنیاد سوروس نشانة آن جهت‌گیری و اهداف درازمدت برای این برنامه Track Two است که نهایتاً اگر ما یکی از اوّلین نمونه‌های این برگزاری ارتباط، سفر آقای عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از سال 76 ببینیم، می‌توانیم نهایتاً به ملاقات مستقیم جناب آقای خاتمی همراه با جناب آقای ظریف با آقای سوروس در نیویورک در حدود 1385 ببینیم. بنابراین این یک ارتباط مستمری بوده که ادامه داشته است.
2- ترویج و تعمیق الگوی دموکراسی غربی در زمان دولت اصلاحات از طریق معرفی شوراهای انتخاباتی اسلامی شهر و روستا با هدف سیاسی کردن فضای شهر و فضای شوراها که البته تحت عنوان تقویت جامعة مدنی می‌توانیم بگوییم که این هدف سیاسی کردن این نهاد مردمی دوری کردن این نهاد مردمی است از مبانی قرآنی خود که در قانون اساسی هم ذکر شده است. نکتة جالب اینجاست که بنده بعد از دو دهه دوری از مملکت در سال 77 که وارد ایران شدم از طریق همکاران جناب آقای تاج‌زاده لطف فرمودند و بنده را به وزارت کشور دعوت کردند. البته به من گفته بودند که یکی از دوستان گفته بودند که شما علاقه دارید بیایید در مورد توسعة شهری که تخصص دانشگاهی بنده است، که یک سخنرانی در مورد توسعة شهری در ایران در واقع گوش بدهید. من گفتم: بله، علاقه دارم. و با هماهنگی رسمی وارد ساختمان اصلی وزارت کشور شدیم و من وارد اتاق شدم و چون خودم برای در واقع گوش دادن سخنرانی آمده بودم نه لباس رسمی داشتم نه یادداشتی داشتم و در واقع با این دوستم رفتم صندلی پشت اتاق نشستم. دیدم که بعداز چند دقیقه جناب آقای تاج‌زاده که آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بودند، با تعداد 10-12 نفر از کارمندان و کارشناسان خود وارد شدند و دور میز رسمی نشستند که البته صندلی کنار آقای تاج‌زاده خالی بود. من چند دقیقه منتظر بودم که سخنرانی شروع بشود یک دفعه جناب آقای تاج‌زاده فرمودند: که خوب، آقای تاج‌بخش، ما حاضر هستیم که سخنرانی شما را بشنویم که من به دوستم نگاه کردم، گفتم که من که نیامدم سخنرانی کنم. من 20 سال است که ایران نبودم من تسلط کامل روی فارسی که آن موقع نداشتم هیچ، امروز هم با عرض معذرت امروز هم ندارم. من چه بگویم؟ بعد آقای تاج‌زاده گفتند: اشکالی ندارد شما بیایید و صحبت کنید و در مورد حوزه‌های جدید تخصصی در مورد توسعة شهری و منطقه‌ای شما اگر مطلبی دارید بفرمایید که من فی‌البداهه موضوعی که در دانشگاه، چون آن زمان بنده [عضو] هیئت علمی دانشگاه نیویورک بودم و مسئولیت تدریس مدیریت شهری داشتم، مطلبی را که حضور ذهن داشتم آنجا من ارائه کردم که البته برای من جالب بود چون برای من فضای جدید بود. دیدم که همة دوستان دور میز البته بعداً متوجه شدم که این یک عادت در واقع می‌شود گفت حالت به هر حال آموزشی در ایران است، همه دارند تقریباً حالت دیکته دارند تندتندتند دارند تقریباً تمام حرف‌های من را دارند یادداشت می‌کنند در کتابچه‌‌ها که البته این برای من یک تجربة جدیدی بود.
چون نه من فکر کردم حرف با ارزشی برای یادداشت کردن داشتم و این‌که می‌خواهند چه کار کنند با این یادداشت‌ها به هر حال، که آقای تاج‌زاده فرمودند که اشکالی ندارد، بنده خیلی قشنگ‌تر پس فردا، ایشان مزاح فرمودند و گفتند که، شما می‌بینید که پس فردا در یک سخنرانی من همان صحبت‌های شما را ولی به لفظ خیلی قشنگ‌تر استفاده خواهم
کرد. استنباط بنده این بود که در واقع این مطلب در مورد برگزاری دموکراسی غربی در ایتالیا بوده از طریق سیاست‌های تمرکززدایی که البته در حوزة علمی در واقع آن تنفیذ اختیارات از دولت مرکزی به شهرداری‌ها یا به شوراها به عنوان تمرکززدایی شناخته می‌شود و من زود متوجه شدم که دولت اصلاحات این برنامة اجرای اوّلین انتخابات شوراها را در پیش دارد.
3- ترویج و تعمیق تفکر غربی سرمایة اجتماعی. چندی پس از ارائه این سخنرانی وزارت کشور از طریق همان همکاران احزاب سیاسی از من دعوت شد از طرف آقای دکتر حجاریان که آن زمان در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت بوده که من مطلبی مستقیم‌تر و واضح‌تر در مورد سرمایة اجتماعی ارائه بدهم که البته آن سرمایة اجتماعی همان بخشی از آن سخنرانی قبلی من بوده که گویا دوستان علاقه‌مند بودند که این مبحث به طور مفصل‌تر باز بشود و من آن‌جا به کتاب «پاتنام» که از سرشناس‌ترین اساتید علوم سیاسی آمریکا و کتاب آن به عنوان
«پایدار ساختن دموکراسی از طریق جامعة مدنی» [استناد کردم]، آنجا من محتوای آن کتاب را تشریح کردم و علاقة خودم را برای پیگیری پژوهش یا تحقیقات دانشگاهی در همین حوزه توضیح دادم که پس از پایان سخنرانی که تعداد زیادی از اساتید و افراد دیگر، که همه را به یاد ندارم امروز، حضور داشتند، آقای حجاریان فرمودند که این مطلب چهارچوب جدید سرمایة اجتماعی مفید است به این علت که دورة سرمایه انقلابی به پایان رسیده و الان ما باید سرمایة اجتماعی نوین را برای سازندگی جایگزین کنیم برای آن سرمایة انقلابی که البته یکی از مصداق‌ها، یعنی در واقع اهداف سرمایة اجتماعی از دید لیبرالی، از دید غربی، تقویت آن جامعة مدنی به عنوان قرارگاه سازمان‌های غیردولتی مستقل و جدا از حکومت که نهایتاً با ظرفیت‌‌سازی آن نهادهای غیردولتی برای مقابله با حکومت و نظام از طریق شیوه‌های مختلف مثل نافرمانی مدنی است.
 لازم به ذکر است که با همکاری چهره‌های سرشناس همچون دکتر حجاریان نه تنها کتاب آقای پاتنام مستقیماً از طریق وزارت کشور ترجمه و چاپ شد به فارسی، یعنی در ایران چاپ شد، بلکه از دفتر پژوهش‌های فرهنگی که عرض کردم از طریق جریان سازندگی حمایت می‌شد، به بنده سفارش دادند که کتاب مرجع دیگری در مورد سرمایة اجتماعی در ایران تدوین بکنم که این کتاب مرجعی برای ورود این بحث در ایران باشد. مضافاً باید عرض کنم که با همکاری چهره‌های مختلف سیاسی و دانشگاهی این موضوع سرمایة اجتماعی به تصویب قانون مملکت در مجلس ششم رسید.
مصداق چهارم، با همکاری مستقیم دولت، دولت دورة اصلاحات، بنیاد سوروس موفق شد که با وزارت بهداشت در ایران یک پروژة همکاری و قرارداد منعقد بکند و با ارسال بیش از 100 میلیون تومان از بنیاد سوروس در نیویورک به حساب وزارت بهداشت در تهران این اعتبار ارسال شد. اگرچه پروژه‌های در سطح‌ کارشناسی بعضاً ارزشمند هستند که به هر حال از این طریق است که نخبگان را می‌توانند جذب بکنند اما نکته مهم این است که برای مدیران بنیادهایی همچون بنیاد سوروس و راکفلر اهداف درازمدت جایگاه پیدا کردن این نهادها داخل ایران است.
مصداق پنجم در دوره اصلاحات، فعالیت گستردة سازمان‌های غیردولتی است که در حوزه‌های مختلف مثل فرهنگ، حقوق بشر، حقوق زنان، جوانان، رسانه و غیره و با معرفی پروژه‌های مختلف مستقیماً به تقویت نهادهایی که ارزش‌های حقوق بشر غربی را دنبال می‌کنند
[می‌پردازند.]
پانوشت:
1- آذر 1394 – 17:18 22: تاریخ انتشارروزنامة کیهان.